نقد دموکراسی غربی در المیزان
تسخیر و استخدام؛ نه مثبت، نه منفی
نیاز به تناسل؛ نقطه آغاز اجتماع انسانی
از خانواده تا دهکده؛ تاریخ تمدن علامه
ضرورت امارت و حکومت در جامعه بشری
وابستگی انسان و پیدایش بتپرستی
تمدن شیطانی یا تمدن رحمانی؟
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
سوال یا بهتر بگوییم، تذکری که عزیزان مطرح فرمودند این دو نکته را عرض کنم، بعد بحث را ادامه دهیم.
یکی از عزیزان فرمودند: «ما بخش قبلی بحث را که پیگیری میکردیم، برایمان کاربردیتر و جذابتر بود. [در آنجا] شرایط را برقرار کرده بودیم. [اما اکنون] مفهوم نیست که دنبال چه چیزی هستیم و دنبال چه چیزی میگردیم.»
من حالا باید چند جلسهای را تحمل بفرمایید تا بحث روی غلتک بیفتد. از جایی به بعدش جذاب میشود. [قبلاً هم] کرده بودم [که بحث را جذاب کنم]؛ از جایی به بعد هم باز جذابیت دیوانهکننده میشود. بحث، بسیار دقیق و جذاب است. این چهار پنج جلسه اول طبعاً این شکلی است که کمی طول میکشد تا بحث جا بیفتد.
حالا پس لازم شد من توضیحی در مورد این عرض کنم که خاصیت این بخش از نظام تسخیر چیست. این تذکر اول.
و تذکر دوم در مورد اینکه خود واژه "تسخیر" و "استخدام" که اینقدر استفاده میکنیم، مثبت است یا منفی؟
ببینید عزیزان من! کار ویژه ما چیست؟ تعریف کردن "تمدن" در قرآن به عنوان یک شاخص تعریف شده است، هم در روایات ما. ما باید به "تمدن اسلامی" برسیم. در ساختار اجتماع، به دنبال ساختن تمدن اسلامی هستیم.
شما به عنوان یک مهندس، [باید در مورد] تمدن [و] چه موضوعاتی صحبت بکنید؟ گفتم یکی از موضوعات خیلی مهمی که در این فضا میتوان صحبت کرد این است که امام زمان از مهندس چه میخواهد؟ خاصیت یک مهندس برای امام زمان چیست؟
وقتی در مورد انتظار صحبت میکنیم، در مورد امام زمان صحبت میکنیم، وظایف را طوری میگوییم که گویی آن مهندس هم فقط اگر آمد و در نماز جمعه و امثال آن شرکت کرد، مثلاً کاری برای امام زمان کرده است؛ [ولی] حیثیت مهندسیاش خیلی خاصیتی برای امام زمان ندارد! [یعنی] نماز جماعت و راهپیمایی و اینهاست که به درد امام زمان میخورد. اینگونه نیست!
قطعاً امام عصر به مهندسین نیاز خواهند داشت؛ از آنها کاری خواهند خواست. [آنها] تمدن اسلامی را تعریف خواهند کرد. [اگر] تمدن اسلامی را شناختیم، جایگاه مهندسین هم در ساخت تمدن اسلامی بسیار مهم است.
اگر قرار بود حالا بنده که سوادی ندارم، الحمدلله کسی هم مشورتی از ما در این زمینهها نمیخواهد که مثلاً [بگوید:] "برای دروس معارفی رشتههای مهندسی چه پیشنهادی داری؟" یا "دروس معارفی رشتههای مهندسی را بنویس." [اما اگر چنین بود] من فقط بحث "نظام تسخیر" را مینوشتم. [و میگفتم:] همین را بخوانید کفایت میکند.
(علامه) طباطبایی -که فردا سالگردشان است، حالا انشاءالله فردا تذکر دهیم که بتوانیم فاتحهای هم برایشان داشته باشیم- در کتاب "قرآن در اسلام"، نحوه ورودش به تعریف دین، اصلاً میخواهد بگوید که ما چه نیازی به وحی داریم. از نظام تسخیر شروع میکند. خیلی عجیب است! اصلاً زاویه دید او برای تعریف دین از این طرف است.
میگوید: انسانها با هم زندگی میکنند، نیازهایی دارند، باید مدیریت شود. یکی باید بیاید مدیریت کند. خیلی خب، پیغمبر و ولایت و این حرفها.
شما دو تمدن در عالم دارید. این ساختار تکوینی را دو گونه میتوان [مدیریت کرد]. این مقدماتی است که در جلسات قبل گفتیم؛ شیطان مدیریت میکند. متأسفانه از صدر عالم تا حالا ما به معنای [یک] جامعه، تمدن الهی نداشتهایم. هرچه بوده، تمدن شیطانی بوده است.
[این] درد است دیگر. او این روابط را، [این] نظام تسخیر را، [با] نظامهای دیکتاتوری و توتالیتر [مدیریت کرده است].
[علامه طباطبایی] از ابتدا میآید [و] میرسد به نقد مدرنیته و دموکراسی و لیبرالیسم و اینها. در همان "المیزان" دهه ۴۰، علامه طباطبایی ذیل آیه ۲۰۰ سوره آلعمران، نقدی برای دموکراسی میآورد. هنوز که هنوز است فرهیختگان عالم [آن را] نفهمیدند. چهل سال پیش روش [شیطان]، روش دیکتاتوری [فرد بر مردم] بود؛ [اکنون] دیکتاتوری مردم بر مردم [است]. شیطان پیشرفت کرده؛ کارش از دیکتاتوری فرد بر مردم به دیکتاتوری مردم بر مردم رسیده است.
زودتر بگویم، میخواستم به بحث برسم که بگویم: بنده با روی باز، بلکه دست نیاز از دوستان میخواهم که بیایند، نقد بکنند، نظرشان را بگویند. من از هیچ چیزی مثل متکلم وحده بودن بیزار نیستم. این علامت بیخاصیتی ماست. عزیزان هم گوش کردند و رفتند.
دوستان مطلب بنویسند، نظر بگویند، مخالفین رد کنند. فضای دانشجویی این است. حالا [چه اشکالی دارد] مناظره داشته باشیم، در همین نمازخانه؟ کمک بکنند، بیایند به میدان. چه اشکالی دارد؟ همین مباحثی که مطرح میشود، قطعاً مخالفینی دارد، از بین خود شما مخالفینی دارد.
[ما میخواهیم] تمدن اسلامی بسازیم. تمدن اسلامی چه شاخصههایی دارد؟ شیطان چطور تمدن میسازد؟ شیطان روابط اجتماعی را چه شکلی مدیریت میکند؟
انسان موجودی محتاج است. شیطان نیازهای او را مدیریت میکند. این را قرآن رسماً به ما گفته است. گفته است: "ببین! [شیطان] تزیین میکند. برایت یک سری چیزهایی که نیاز نیست را نیاز جلوه میدهد. آنهایی که نیاز حقیقی [هستند] را از اولویت میاندازد. در روابطتان با همدیگر دست میبرد. خلقالله [و] خلق الهی را تغییر میدهد. ساختارهای اجتماعی را به هم میریزد، خراب میکند. تمدن میسازد [چون] من این اجازه را به او دادهام."
نکته دومی که مطرح است، این است که آیا واژه "استخدام" و "تسخیر"، واژههای مثبت یا منفیای هستند؟ [مثل این است که بپرسیم:] "آشامیدن" واژهای مثبت است یا منفی؟ مثبت است یا منفی؟ [پاسخ:] خنثی.
"استخدام" و "تسخیر"؛ حالا ما در فارسی معمولاً این واژهها را با بار منفی میگوییم. این است که [این کاربرد منفی] رایج و روتین مردمی است [و] قرآنی نیست. [در قرآن،] "استخدام" و "تسخیر" [مفاهیم] قرآنی است. ذات طبیعت، ساختار عالم اینشکلی است.
همانطور که انسان نیاز به نوشیدن آب برای بقای خودش دارد، ساختار بدن او نیاز به آب دارد؛ در یک حد مشخصی. ساختار اجتماعی نیاز به روابط دارد. "تسخیر" و "استخدام"؛ این واژه، واژهای نه مثبت است نه منفی. بستگی دارد [که چه کسی] مدیریت میکند: خدا یا شیطان.
بحث "استخدام" و "تسخیر" انشاءالله بیشتر جا میافتد.
طباطبایی فرمودند که بشر اصلاً نمیتواند فردی زندگی کند به خاطر نیازهایش؛ خصوصاً آن نیازی که او را به سمت اجتماع میآورد. نیاز اساسی، نیاز به تولد و تناسل است. این نیاز تأمین نمیشود، مگر در اثر ارتباط با شخص دیگری. این باعث میشود که دو نفر بخواهند با هم زندگی کنند. اجتماع از اینجا شروع میشود.
به جلو برویم، انشاءالله. این دو نفر وقتی به هم رو میآورند، یک خانواده و یک اجتماع کوچک شکل میگیرد. دو تا دو تا... انسانها با همدیگر پیوند میخورند. مجموعهای از اینها، جامعه بزرگتر را شکل میدهد. جهانسومیها به آن میگویند "دهات"، جهاناولیها به آن میگویند "دهکده". دهکدهای راه میافتد. حالا ۵۰ نفر آدماند، ۲۵ خانواده. خانوادههای دو تا دو تا. این ۵۰ نفر حالا میخواهند با همدیگر زندگی کنند.
این سیر تاریخ تمدن [است]. این تاریخ تمدن "ویل دورانت" نیست؛ تاریخ تمدن علامه است. حالا چون علامه است، خیلی کسی تحویلش نگرفته است. تاریخ تمدن اینشکلی است:
دو نفر دو نفر جمع شدند، شدند ۵۰ نفر. یک جامعه کوچک را شکل دادند. حالا وقتی یک جامعه کوچک شد، [نیازهایی مثل] مسکن مهر، مسکن اجتماعی؛ چه [مسائلی مطرح میشوند]! امنیتش باید تأمین شود، آبرسانی دارد. یک سری نیازهایی [دارند که] حالا مال این ۵۰ نفر است. دو نفر دو نفر نیازهایی داشتند، در ارتباط با هم تغییر میکردند. حالا که شدند ۵۰ نفر (۲۵ خانواده)، نیازهای دیگری دارند.
اینجاست که یک نفر باید رئیس باشد؛ [یعنی] "امیر". مردم نمیتوانند بدون حاکمیت، بدون حکومت، بدون امیر زندگی کنند. ساختار اجتماعی اینشکلی است. اگر قرار است اقتصاد شما تأمین شود، او باید مدیریت کند. در عالم، نظام آنارشیستی که اصلاً تا حالا محقق نشده است [وجود ندارد].
[آیا از شخصیت] مدیر [بودن مبهوت ماندهاید]؟! نه! ما کم اثر نخواندهایم! من حالا میخواهم اسم شخصیتهایی را که آثارشان یا همه آثارشان یا اکثر آثارشان را مطالعه کردهام، برای شما بگویم؛ یک نیمساعتی باید با هم صحبت کنیم. ولی این مرد (علامه طباطبایی) یک چیز دیگر است. علامه طباطبایی هنوز شناخته نشده است.
رهبر معظم انقلاب فرمودند (در سالگرد علامه طباطبایی، سال ۶۰، تهران): «[ما] کسی که خودش جزو متفکرین انقلاب است [هستیم، اما] تازه فهمیدیم "عالم" یعنی چه.»
ذات بتپرستی اینجاست؛ از اینجاست که [یک] بت [شکل میگیرد]. چون قرار است یک نفر رئیس باشد، اصلاً بتپرستی از اینجا اتفاق افتاده است که [انسان] احساس کرده حالا دیگر من در اختیار اویم، در استخدام [اویم]. [باید به او] سجده کند؛ «الذی أطعمهم من جوع و آمنهم من خوف». عبودیت اینجا محقق میشود.
شما کسی را میپرستی که احساس کنی گرسنگی تو را برطرف میکند و امنیت تو را [تأمین میکند]. لقمه نانت در دست اوست. رب شما این میشود؛ خدای شما. یک وقتی سنگ است. [اگر] نظام سیاسی [نیازهای شما را] برطرف کند، برآورده کند؛ شما برای برآورده شدن نیازت، به چه نظامی سر تسلیم و کرنش نشان میدهی؟
«شیطان را نپرستید.» [اگر بپرستید، آن] پرستش شیطان است؛ تعبد الشیطان! تعبد الشیطان! إن الشیطان کان للرحمن...
جریان شیطان، [و] جریان رحمان. تمدن شیطانی، [و] تمدن رحمانی. تأمین نیازهای شیطانی، تأمین نیازهای...
نمیدانم جایگاه بحث و ضرورت بحث روشن شد یا نشد؟ اگر نشد، باز دوباره دوستان بیایند، ببینیم کدام نقاط مبهم مانده است. باز جلسه بعد تا حدی با هم بحث کنیم.
خدایا، توفیق فهم قرآن به ما عنایت بفرما.
توفیق حرکت در جهت تحقق تمدن اسلامی به ما عنایت بفرما.
در فرج آقا امام زمان تعجیل بفرما.