تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سیزده : ام‌الکتاب؛ ضمانت هدایت در تدبر قرآن

00:13:35
229

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

ضمانت الهی برای تدبر در قرآن

آیات محکم به‌عنوان ام‌الکتاب

سوره توحید و جایگاه آن در فهم متشابهات

تفسیر به رأی و سوء برداشت از آیات

اهمیت پرخوانی و مداومت در قرائت قرآن

«لیس کمثله شیء»؛ محور توحید ناب

نقش پیامبر در بیان و تطبیق قرآن

جایگاه اهل بیت در هدایت فهم قرآنی

متن جلسه

‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
بعضی دوستان سؤالی پرسیدند؛ سؤالی به‌جا و خوب. اگر ما همه را می‌خواهیم سفارش بکنیم که خودشان در محضر قرآن تدبر بکنند، و [اگر کسی بدون شناخت محکمات و متشابهات، اقدام به تدبر کند و] آیات را بین آیات پیوند ایجاد بکند، گمراهی در آن هست، اشتباه در آن هست، سوء برداشت در آن هست؛ ما چه ضمانتی داریم برای اینکه این‌طور راحت بخواهیم در محضر قرآن قرار بگیریم و به خطا هم نیفتیم؟
این ضمانت را خود قرآن مطرح کرده است. قرآن واژه‌ای بسیار لطیف به کار برده است که قشنگ پاسخ ما را می‌دهد. در واقع، اگر بخواهیم این سؤال را تشبیه بکنیم، مثل این می‌ماند که بگوییم: «کودک چگونه بین این خیابان‌ها – که قرآن را قبلاً به آن‌ها تشبیه کردیم – چگونه می‌خواهیم یک کودک نوپا را رها بکنیم و بگوییم خودت آدرس را پیدا کن؟» در سوره مبارکه آل عمران، این جواب قشنگ در آن هست: «آیات محکمات و اخری متشابهات». آن آیات محکمات «هُنَّ اُمُّ الْکِتَابِ» هستند. آیات محکم قرآن، مادر کتاب است؛ «ام الکتاب». به تعبیر حضرت استاد آیت‌الله جوادی آملی: «دستت را در دست این مادر که باشد، دیگر گم نمی‌شوی.»
اگر ما سفارش می‌کنیم – ما که نه، قرآن سفارش می‌کند – به تدبر، و اینکه این آیات مثانی را – ام الکتاب، آیات محکم قرآن – اگر آیات محکمه را کسی گرفت و در ترکیب آیات با همدیگر، پیوسته به آیات محکم نگاه کند، این دیگر دچار سوء برداشت، تفسیر به رأی و گمراهی نمی‌شود. جلسه بعد بحث می‌کنم که انگیزه‌ای هم هست که آدم دنبال متشابهات راه می‌افتد و از محکم...
توجه داشته باشید، مثلاً سوره مبارکه توحید از محکمات قرآنی است. اصلاً در روایت فرمود: خدای متعال می‌دانست در آخرالزمان اقوام متعمقی می‌آیند. این روایت را معمولاً اهل فلسفه می‌دانند، ولی معمولاً کسانی که اهل فلسفه هستند، این روایت را غلط ترجمه می‌کنند. روایت می‌فرماید که در آخرالزمان اقوام متعمقی می‌آیند. خدای متعال چون می‌دانسته که در آخرالزمان اقوام متعمق می‌آیند، سوره مبارکه توحید را نازل کرده است. در روایت هست که در آخرالزمان می‌آیند و آن‌ها می‌فهمیدند که متعمق هستند. آن‌ها می‌فهمند سوره «قل هو الله» چیست. خدا برای آن‌ها نازل کرده است.
در روایات بررسی می‌کنید، واژه تعمق بین ما یک واژه مثبتی است؛ «آدم متعمق است، خیلی تعمق دارد.» در روایت، وقتی طردش بکنیم، می‌گویند: «این آدم متعمق است!» در حکمت ۳۱ نهج البلاغه، حضرت فرمودند که چهار چیز ریشه کفر است؛ یکی‌اش تعمق است. حالا با این ترجمه که ما کردیم، معنای این روایت چه می‌شود؟ در آخرالزمان، یک اقوام متعمقی می‌آیند؛ این‌ها پَرت‌وپلا زیاد می‌گویند، نه اینکه خیلی آدم‌های دقیقی هستند، بلکه پَرت‌وپلا زیاد می‌گویند. از قرآن هم می‌خواهند استفاده بکنند برای اینکه پَرت‌وپلاهای خودشان را تأیید بکنند. خدا «قل هو الله» را نازل کرده است. یعنی چه؟ یعنی محکماتی است که ام الکتاب است.
اگر در قرآن شما خواندی «الرحمن علی العرش استوی»، یعنی چه؟ خدای متعال «رحمن بر عرش نشسته است»! مفسرین، مفصل [توضیح داده‌اند]. البته بین خودمان هم بعضاً آدم‌هایی پیدا می‌شوند که بالاخره قلب مریضی دارند و از این آیات سوء برداشت می‌کنند. چطور برداشت کردند؟ «رحمن بر عرش نشسته است»، «روز قیامت الی ربها ناظره»! به چه زبانی باید بگوید من جسمم؟
شما هر جا نسبت به خدای متعال در قرآن بخواهی به اشتباه بیفتی، سوره مبارکه «قل هو الله» دست شما را نمی‌گذارد [که به اشتباه بیفتید]. کلمه «الله الصمد»! حالا حتی «احد» را کار نداریم؛ «احد» خودش اوج مسئله است. کلمه «صمد» یعنی وقتی کسی بی‌نیاز است، یعنی ترکیب ندارد. چون ترکیب است که نیازآور است. وقتی کسی ترکیب نداشت، جسم ندارد. وقتی کسی جسم نداشت، جایی نمی‌نشیند [تا شما را فریب بدهد]. استعاره است، تشبیه است، تمثیل. در عرف مردم زیاد پیش می‌آید، تشبیه می‌کنند. از این قبیل آیات زیاد است.
پس راه تدبر بسته نمی‌شود. اینکه بگوییم: «آقا خطر این را دارد که متشابهات ما را فریب بدهد!» شما ام الکتاب را دارید. در قرآن، آیه‌ای به عظمت این آیه نداریم: «لیس کمثله شیء». این آیه مادرِ ام الکتاب است؛ مادر ام الکتاب! این دیگر محکم‌ترین آیه قرآنی است.
متشابهات حتی فتنه‌های تاریخی رخ داده؛ دیگر ماجرای جنگ نهروان... «اَلَا لِلَّهِ» [نیز] متشابه [است]. ام الکتاب را داریم. کتابش را بخواهم عرض بکنم، محکماتش چیست؟ ولی نمی‌گذارد شما در تدبرت به اشتباه [بیفتی]. آقا جان، عزیزان من، اولین مرحله، قرائت قرآن است. ما باید زیاد [قرآن] بخوانیم. پرخوانی قرآن چیز خوبی است. تعجب می‌کنم بعضی [می‌گویند]: «قرآن بخواند، عدد ندارد!» هر چقدر برایت میسّر است، بخوان. مداومت در این قرائت قرآن کم‌کم شما را آشنا می‌کند با محکمات قرآن. باید قرآن زیاد خواند. فضای معنویت ما، این‌ها گم [شده است].
جلسه بعد [گفته می‌شود:] «قرآن خودش کفایت می‌کند؛ ما همین قرآن را می‌نشینیم، می‌خوانیم، تدبر می‌کنیم، همه چیز را کشف می‌کنیم.» یک کسی به یک کسی گفته بود: «یک آیه‌ای در قرآن هست، [اگر] یک مشکلی داشتی، [اگر] آن را به نحو خاصی بخوانی، مشکلت برطرف می‌شود.» این [شخص] خیلی اصرار کرده [بود]: «کجاست؟» گفته بود: «در سوره [فلان]». [مثل این می‌ماند که] دکتر بگوید: «داروی من چیست؟» او [بیمار] اگر بگوید: «من خودم می‌روم کل داروخانه را می‌خورم!» جوابش همین است: «همه چیز در قرآن هست، خودم می‌روم از قرآن در می‌آورم.» دقیقاً مثل همین است که «خودم می‌روم همه داروخانه را می‌خورم!»
یک طبیبی که از گیاهان به شما دارو می‌دهد، یک شیمی‌دانی که از عناصر مثلاً ماده جدیدی ترکیب می‌کند، [و] درست می‌کند. عناصر که ما چیزی [از] بیرون نداریم. چه نیازی [است] من بروم به این شیمی‌دان مراجعه بکنم؟ شفاف است، روشن است، واضح است. پونه چه خاصیتی دارد؟ شنبلیله مثلاً چه خاصیتی دارد؟ اولین ارتباط با طبیعت برای شما کشف می‌شود. در اولین ارتباط و قرائت ظاهری قرآن برای شما خیلی مسائل کشف می‌شود. کلیت فضای اخلاقی اسلام دستتان می‌آید. خیلی روشن است.
محصول ترکیب صدها ماده است. اهل بیت گاهی یک روایتی که می‌فرمایند، حالا قیمت روایات اینجا معلوم می‌شود. [آری،] سند [یک روایت]، ترکیب صدها آیه است. ترکیب دویست آیه است. جایگاه روایت حالا معلوم [شد]. خاصیت روایت چیست؟ [اگر] روایت بخوانم، کارکرد روایت این است: [اهل بیت] ترکیب کرده‌اند صدها [یا] دویست آیه را. بشکافی برای اینکه کشف کنی چرا اینجا حضرت این را فرمودند. زیارت اربعین، من چند سال به آن فکر می‌کردم، این ثواب‌هایی که گفتند، این فرهنگی که ایجاد کردند، این محصول چند آیه است؟ پیوست کرد و متصل کرد و هی از این نظامی که طراحی شده برای زیارت اربعین را کشف بکند. جایگاه روایت این است.
ضمن اینکه خود قرآن به این‌ها جایگاه داده است. در مورد پیغمبر اکرم، نکته‌ای خیلی مهم [و] نکته‌ای بسیار مهم [وجود دارد]: خود قرآن به پیغمبر شأن [و] بیان داده است. [قرآن می‌گوید:] «من قرآنم، تبیانم. همه جایگاه‌ها را من تعریف می‌کنم. من منتظر و معطل نمی‌مانم تو ای پیغمبر بیایی و مرا مفصل تفسیر کنی. من قرآن نیاز ندارم کسی بیاید و مرا بیان کند. روایات، مرا بیان نمی‌کنند. من [هستم که] همه عالم را تعریف می‌کنم. من برای تفسیرم معطل پیغمبرم نمی‌مانم؛ بلکه منم که به پیغمبر جایگاه بیان می‌دهم. من به مردم می‌گویم به حرف این پیغمبر گوش کنید، نه اینکه پیغمبر بیاید به مردم بگوید حرف قرآن را گوش [کنید].» [این] حرف شما [خیلی] خوب است! من به مردم می‌گویم پیغمبر گفت بگیرید، انجام بدهید. فضایی باز می‌شود برای اینکه جایگاه پیغمبر و اهل بیت، و بیان پیغمبر و اهل بیت، حجت پیدا بکند.
ما برای فهم آیه منتظر روایت نمی‌مانیم، ولی خود آیه به ما گفته است: «اگر امام در تفسیر من چیزی گفت، بگیر.» روشن شد مسئله؟ توضیح بدهم یا فردا توضیح بدهم؟ قرآن برای فهمش معطل هیچ چیزی نیست. خود قرآن می‌گوید: «برای تطبیق موضوعات من، مصادیق من، برای فهم دقیق‌تر من، حرف پیغمبرم را گوش بده، حرف امامم را گوش بده. من بهت می‌گویم حرفش را گوش بده. من دستت را می‌گذارم در دست پیغمبر و امام.» این جایگاه [است]. کمی بیشتر در این مسئله توضیح خواهم داد.
خدایا، توفیق فهم قرآن و فهم روایات به ما عنایت بفرما. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله.

محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00