تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سیزده : جامعه؛ انسانی بزرگ با روح واحد

00:14:24
93

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

علامه: امت‌ها کتاب و اجل دارند همانند افراد

شهید مطهری: نظریه‌ای که پاسخگوی پرسش‌های مدرن است

از فرد تا خانواده و امت؛ روح جمعی چگونه شکل می‌گیرد؟

تمدن غرب؛ صادق در ظاهر، درنده در باطن

سخت‌افزار انسان‌ها و نرم‌افزار جامعه؛ تشبیه تازه‌ای از اجتماع

خانواده؛ تربیت‌کننده اصلی فرزندان یا روح جمعی آن؟

چرا امت آخرالزمان جایگاه ویژه دارد؟

متن جلسه

‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
بحثی که امروز می‌خواهم تقدیم بکنم، شاهکارهای طباطبایی و مطهری در کتاب «سیره نبوی» است. ایشان با یک اعجاب خاصی نظریه مرحوم علامه را مطرح می‌کند. حرف بسیار عجیبی است و بشر باید حالا حالاها برود تا بفهمد که علامه اینجا چه گفته است. در حد فهم ناقص بنده، بتوانم بیان بکنم و ان‌شاءالله فهم بلند شما هم مطلب را دریافت بکند. ان‌شاءالله! مطلب، مطلب سخت و سنگینی است؛ باید این مطلب جا بیفتد.
زیربنای بسیاری از مباحث مرحوم علامه طباطبایی بسیار جدی است. ایشان امروز جامعه ما را با این بحث مطرح کرده و پاسخ داده است؛ [به‌ویژه به پرسش‌هایی درباره اینکه] پیشرفته‌ترین [و] متمدن‌ترین [جوامع] دروغ نمی‌گویند [و] ظلم نمی‌کنند [و] با [تکیه بر این نظریه] بهتر زندگی می‌کنند. [علامه] با این نظریه که ایشان مطرح می‌کند، وارد جواب [بسیاری از پرسش‌ها] شده است.
این بحث ایشان در جلد ۴ «المیزان» تقریباً ۷۰ صفحه است. ما در این جلساتی که تا حالا داشتیم – در این ۱۰-۱۲ جلسه – تا حالا توانستیم ۴ صفحه را بخوانیم. ۷۰ صفحه در پیش است! اگر روزی، اگر هر دو روزی یک ساعت هم بتوانیم بخوانیم، ۱۴۰ جلسه خواهد شد تا آخر سالمان. احتمالاً باید کتاب برای دبیرستان‌ها بنویسید، برای مدارس، برای دانشگاه‌ها. بحث نظام، بحث بسیار مهم و فوق‌العاده طباطبایی، ادبیات فلسفی است. باید این را یک‌خرده دقیق‌تر [بررسی کرد].
مثالی برایتان عرض بکنم. این مثال اول من نقص دارد؛ بعد باید مثال دوم را ببینید. دوستانی که رشته کامپیوتر هستند و حتی دوستانی که در رشته کامپیوتر نیستند، همه با سخت‌افزار کامپیوتر تا حد زیادی آشنا هستند. کامپیوتر قطعات مختلفی دارد. مثل چی؟ سخت‌افزار، مثل مادربورد، CPU، کارت گرافیک، کارت صدا. [بله،] دیگر چی؟ الان اطلاعات روز [من] آپدیت نشده [است]؛ اطلاعاتم آپدیت نیست.
این‌ها را وقتی شما همه را کنار هم ترکیب می‌کنید، با مدل و بافتی که دارد، [صرف] سرهم کردنش که اتفاقی برای شما رخ نخواهد داد؛ [بلکه] باید با همان بافتی که دارد، با هم ترکیب کنیم. نقش‌ها تعریف شده است که مثلاً فلان کارت را کجای مادربورد باید بگذارید؟ چطور سوار می‌شود؟ چه شکلی وصل می‌شود؟ چه شکلی متصل می‌شود؟ فلان سوکت مثلاً چه شکلی باید متصل بشود؟ با تعریفی که خودش دارد، اگر شما با نقش‌بندی که دارد این‌ها را با هم ترکیب کنید، یک چیز جدید، یک حقیقت جدیدی تولید می‌شود به اسم کامپیوتر. CPU، مادربورد، [اما] کامپیوتر یک شیء جدید است، یک حقیقت دیگر دارد، یک کاربرد دیگر دارد. CPU خالیش یک کاربرد دارد – نمی‌دانم اصلاً کاربرد دارد یا ندارد – مادربورد یک کاربرد دارد، [اما] کامپیوتر یک کاربرد دیگر دارد.
انسان‌ها ربطشان با همدیگر این شکلی است: هر انسانی فرد به فرد، آثاری دارد، خواصی دارد، نقشی دارد. وقتی [این انسان] آمد در قالب اجتماع، نقش او با دیگران تعریف شد، رابطه با دیگران پیدا کرد، ربط پیدا کرد؛ [آن وقت] جامعه، [یعنی] جامعه، یک حقیقت دیگر دارد، غیر از فرد. بحث رابطه فرد و جامعه از مباحث بسیار مهم فلاسفه غرب است. بسیاری در این مسائل با تغییر علمی امروزی [مواجه شدند و] واقعاً در مسئله [فهم آن] مانده‌اند؛ خیلی مسئله سخت است.
ربط جامعه با فرد چیست؟ حقیقت جامعه با حقیقت انسان تناسبش چیست؟ اگر مثلاً ما ۵۰ نفر آدم داریم، [آیا] یک چیزی به این ۵۰ نفر اضافه می‌شود و می‌شود ۵۱ نفر، [و] آن نفر پنجاه و یکم را بهش می‌گوییم جامعه؟ این‌طور نیست! این ۵۰ نفر می‌شوند یک نفر؛ آن یک نفر می‌شود جامعه. خیلی حرف عجیبی است! فوق‌العاده است این نظریه؛ بی‌نظیر است!
این ۵۰ نفر می‌شوند یک نفر، در عین حالی که ۵۰ نفرند؛ [بله،] ۵۰ نفرند. قطره: [به] یک قطره می‌گویند قطره، [به] دو قطره هم می‌گویند قطره. یک پارچ آب: چند صد قطره. مثلاً یک دریا را هم می‌گویند چند میلیارد میلیارد قطره و یک دریا. در عین حالی که در آن نگاه تکثری خودش، قطرات فراوانی [است]، در نگاه وحدتی خودش یک دریاست، یک اقیانوس است. هر قطره کارکردی دارد، یک اثر و خاصیتی دارد. همه این‌ها با هم که کنار هم قرار گرفتند، باعث تضاعف خاصیت شدند؛ یعنی یک خاصیت جدیدی ایجاد می‌شود. جامعه، وقتی جامعه می‌شود، همان فرد است که به توان رسیده [است].
دو نفر وقتی با هم مرتبط می‌شوند، خواص و آثار این‌ها به توان می‌رسد. ۱۰۰ نفر وقتی با هم مرتبط می‌شوند، خواص و آثار این‌ها به توان می‌رسد. اگر یک قطره آب، یک میزان رطوبت دارد، یک میزان خیس می‌کند، یک میزان آسیب می‌زند به یک دستگاه برقی – مثلاً اگر بخورد آسیب می‌زند، باعث زنگ‌زدگی می‌شود و اگر به آهن بخورد باعث زنگ‌زدگی [آن] می‌شود – [پس] یک قطره آب چقدر نفوذ دارد در آهن؟ هویت [آن] عوض نمی‌شود، خاصیتش [و] اثرش [همان است]. اثرش چیست؟ به آهن که بخورد، زنگ می‌زند، رطوبت دارد، خیسی دارد. حالا اگر شد دو قطره، چی؟ این اثر بیشتر [می‌شود]، این اثر بیشتر [می‌شود]. [اگر] قطره آب یک جا با هم به یک آهن برسد، نفوذ بیشتر است، خیس‌کنندگی‌اش بیشتر است، رطوبت بیشتر [است]. این مثال را [امیدوارم] توانسته باشم جا بیندازم.
ایشان می‌فرماید آدم‌ها وقتی کنار هم می‌آیند، یک روح جدید شکل می‌گیرد. [و] اثبات می‌کند، آنی که مرحوم علامه می‌گوید این است: آدم‌ها وقتی می‌آیند، حالا یک روح شکل می‌گیرد، به اسم [یک شخصیت]. [یک] شخصیت شکل می‌گیرد، به اسم... [البته] حاشیه بزنم: [مقصود] شاگردانِ شاگردانِ شاگردانشان این است: این هم از قرآن بر می‌آید؛ انسان‌ها در هر تراز [و] در هر سطحی که با هم ارتباط برقرار می‌کنند، متناسب با آن سطحشان، یک شخصیت جدید پیدا می‌کنند و به یک هویت و حقیقت جدید ارتباط پیدا می‌کنند.
مثال بزنم برایت در مورد مجردها. مجرد: از لحاظ [زندگی]، این یک نفر خودش هست و آثاری و خواصی دارد. حالا نمی‌دانم آدم مجرد خاصیت هم دارد یا ندارد. وقتی دو نفر شدند، وقتی متأهل شد، زوج پیدا کرد، زوجه پیدا کرد، حالا یک مجموعه دونفره می‌شوند که اسم این مجموعه دونفره را می‌گذاریم چی؟ خانواده. سه نفر، پنج نفر، ۱۰ نفر. حالا یا تزاید طولی پیدا [می‌کنند] یا تزاید عرضی؛ [خانواده] گسترش پیدا [می‌کند]. وقتی خانواده می‌شود، این خانواده یک شخصیت دارد، یک روح دارد. شما با روح و شخصیت خانواده ارتباط پیدا می‌کنید. آن شخصیت و روح خانواده الان برای شما اثر دارد. چرا نماز شما دو برابر می‌شود ثوابش؟ چون حالا شما ثوابی که برایت می‌آید، اول می‌رود در این باکس خانواده؛ از این باکس خانواده به شما می‌دهند. این باکس خانواده‌اش هم چند نفره است؟ دونفره است. [علامه] مفصل بحث کرده، کدهای ویژه‌ای داده در «المیزان». دو نفر یک روح جدید پیدا می‌کنند. خانواده روحی دارد. بچه‌ها را چه کسی تربیت می‌کند؟ پدر یا مادر؟ هیچ‌کدام! روح خانواده [این دو] نفر.
قرآن چندین واژه دارد. گروه... در عربی در قرآن چندین واژه دارد: یک) [مثلاً] «طایفه»، دو) «امت»، سه) «دسته‌دار»، چهار) «شرذمه». [مثلاً] طایفه به این مجموعه می‌گویند، امت به آن مجموعه می‌گویند. روح‌های مختلفی دارد: قوم یا روحی دارد، امت یک روحی دارد، ملت یک روحی دارد. همه را هم قرآن با ظرافت خودش نقل کرده است. مرحوم علامه اینجا که وارد می‌شوند، می‌آیند روی واژه «امت» بحث می‌کنند. [می‌فرمایند] امت: قرآن برای [آن] شخصیت قائل شده است. روز قیامت هر امتی یک ح*** دارد، یک کتابی دارد، یک شخص مثل یک آدم می‌ماند. یک امت اجل دارد، کتاب دارد. برای جلسات بعد بحث بکنیم.
پس این‌ها روح دارد؛ روح جامعه را [ایشان] می‌گوید. آن روح یک وقتی در مسیر [تکامل است]، یک وقتی در مسیر سقوط است. یک وقتی آن روح درنده است، ولو اجزایش اجزای خوب و فوق‌العاده‌ای [باشند]. یک امت – اسپویل کنم، اشکال ندارد که بدون استدلال ترسناک باشد [و] خطرناک باشد – تمدن غربی، یک تمدن متوحش است ولی صادق است. روح این امت، یک امت درنده است ولی با نظم می‌درند، با صداقت می‌درند و با رفاقت! دهه ۴۰ این [بحث] چه بوده؟ روح جامعه را اول در نظر بگیر، آن شخصیت را در نظر بگیر. [علامه] با قرآن اثبات می‌کند، با تاریخ اثبات می‌کند، با مبانی تمدن غرب و غرب‌شناسی اثبات می‌کند. بحث، بحث‌های فوق‌العاده‌ای است.
خدا ان‌شاءالله توفیق بدهد آرام آرام بحث را با هم ادامه [دهیم]. غریق رحمت و رضوان الهی باشد کسی که این سفره معارف را از قرآن و عترت برای ما گشود. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

جلسات مرتبط

محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00