تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سی و سه : چهار مرتبه ریاست در مدینه فاضله فارابی

00:22:01
89

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

فارابی: ریاست پیامبر، امام، فقیه و افاضل ستون‌های جامعه‌اند

فقه؛ ابزار کشف حکم جدید برای اداره جامعه

اگر فقیه کامل نبود، شورا از افاضل تشکیل می‌شود

اصل دین در فلسفه سیاسی اسلام: ریاست و ولایت

هشدار نسبت به مدل سعودی؛ هم مسجد، هم دیسکو!

نفوذ نرم‌افزاری؛ تخریب ساختار درونی نظام

نقش حوزه و دانشگاه در عقب‌ماندگی علمی کشور

علم، قدرت حقیقی مدینه فاضله و راز شکست‌ناپذیری جامعه

متن جلسه

‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
خب، بخش پایانی بیان نظریه‌ی مدینه‌ی فاضله جناب فارابی را امروز تقدیم بکنم. هندسه‌ی بحثمان گم نشود؛ یک نقشه‌ی کلی از بحث عرض بکنم. بحث نظام تسخیر را با هم داشتیم. مباحث بسیار مهم مرحوم علامه طباطبایی ذیل آیه پایانی سوره‌ی مبارکه‌ی آل عمران را که نظام اجتماعی را ایشان تفسیر و تبیین می‌کنند، با هم گفتگو می‌کردیم. به مناسبت بحث، وارد سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات شدیم تا مقداری که از نظریه‌ی مرحوم علامه مطرح شد، با سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات تطبیق دهیم. به مناسبت آیه اول سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات، بحث از پیغمبر شد. گفتیم: منظور از "رسول الله" اینجا، عقلانیت است.
جلساتی در مورد این عقلانیت بحث کردیم و نظامی که مبتنی بر این عقلانیت شکل می‌گیرد. رسیدیم به مدینه‌ی فاضله‌ی فارابی؛ این را هم بیان کردیم. امروز ان‌شاءالله مدینه‌ی فاضله را تمام می‌کنیم. فردا برمی‌گردیم به سوره‌ی حجرات، چند جلسه تمام می‌کنیم و برمی‌گردیم به بحث آیه پایانی سوره‌ی آل عمرانمان. تمام می‌کنیم، نظام تسخیر را تمام می‌کنیم، می‌رویم سراغ بحث بعدی‌مان؛ نظامی که باید درباره‌اش بحث بکنیم. اگر عمری باشد و حیاتی باشد و ما مشهد باشیم و خدمت شما باشیم، ان‌شاءالله بحث ادامه خواهد داشت.
خب، فارابی فرمود که پیغمبر عقل اول است، عقل فعال است و رئیس اول است. اصلاً خدا قبل از اینکه عالم را خلق کند – مهندسی خلقت – قبل از اینکه خدا عالم را خلق کند، ابتدا عقل منفصل فعال برای این عالم آفریده است که آن خود پیغمبر فرمود: "اول ما خلق الله نور نبیک یا جابر." اولین چیزی که خدای متعال آفرید، نور پیغمبر بود. جای دیگر در روایت دارد: "اول ما خلق الله العقل." اولین چیزی که خدای متعال آفرید، عقل است. عرفا آمده‌اند، دو تا روایت را با هم ترکیب کرده‌اند. ترکیب این دو تا روایت به شما چه می‌گوید؟ بفرمایید: نور نبی شما همان عقل کل است که خدای متعال ابتدا او را در عالم آفریده، سپس در شعاع نور او عالم را آفریده است. یعنی چه؟ یعنی: همه‌ی عالم در پرتو تبعیت از این عقل رشد خواهد کرد و به کمال خواهد رسید. محمد فارابی با زبان فلسفی این حرف‌ها را مطرح فرموده است.
می‌فرماید: خب، حالا دسترسی به پیغمبر نداشته باشیم، چه بکنیم؟ رتبه‌ی دوم می‌آید: ریاست تابعه‌ی ممائل. یک نفری که ممائل پیغمبر باشد، وحی هم به او نرسد، ولی ویژگی‌های پیغمبر را داشته باشد که امام می‌شود. حالا جالب است که در مورد تشیع فارابی اختلاف است. یک عده گفته‌اند که فارابی... ولی عمده کسانی که قائل به تشیع ایشان هستند، می‌گویند: کسی "مدینه فاضله" فارابی را خوانده و فهمیده باشد، نمی‌تواند بگوید فارابی شیعه نبوده است. این حرف‌ها از غیرشیعه برنمی‌آید. این‌جور هندسه که او طراحی می‌کند، دقیقاً بر اساس مبانی کلامی و نظری شیعه است.
خب، اگر حالا دسترسی به تابعه‌ی ممائل هم نداشتیم، ایشان می‌گوید: ریاست سنت، مرحله‌ی بعدی است. کسی باشد که رئیس سنت [باشد] که در زمان او، نیاز به فقه – حرف فارابی است – بر مبنای عمل به اصول رئیس اول پدید می‌آید. حالا نه پیغمبر داریم، نه امام؛ فقه پیغمبر و امام را داریم. درست شد؟ حالا خود فقه حکومت می‌کند، ریاست می‌کند. چرا که این شرایط، مبنای تحقق حاکمیت و ریاست در خارج و در مرحله‌ی عمل است و رئیس – اعم از رئیس اول و ممائل و رئیس سنت – باید برخوردار از آن‌ها باشد. رئیس سنت با فرشته‌ی وحی ارتباط ندارد و مسائل زمان خود را با فقاهت پاسخ می‌دهد.
حرف عجیبی است که یکی برگردد بگوید: آقا، ولایت فقیه را امام خمینی... چقدر بعضی‌ها حرف‌های مزخرف عجیب‌وغریب می‌زنند! کمی آدم اگر سواد داشته باشد، خیلی حرف‌ها را نمی‌زند. می‌گوید: ولایت فقیه را امام خمینی آورد! قرن سوم، فارابی – فیلسوف – ایشان در کتاب "احصاء العلوم" فقه را تعریف می‌کند. تعریف ایشان چیست؟ "صناعتی که انسان را توانا می‌کند که در مواردی که واضع شریعت به حکم تصریح نکرده، کمکمان به استنباط و استخراج احکام بپردازد." او قدرت این را دارد؛ با سؤال جدید که مواجه شد، به مبانی مراجعه می‌کند، از آن مبانی حرف را بیرون می‌کشد؛ بر اساس آن، حکومت را اداره می‌کند. این، تعریف فقه می‌شود.
اصلاً اصل کارکرد فقه، در اداره‌ی حکومت است. اصل ماجرا این است. کلاً ما دین را اشتباه فهمیده‌ایم، اشتباه تحلیل کرده‌ایم، اشتباه بیان کرده‌ایم، اشتباه معرفی کرده‌ایم. اصل دین، اصل دین، ریاست است. چهار تا بسیجی به دستم که نیست که! این حرف بزرگان است؛ حرف کسانی است که واقعاً فهم داشته‌اند نسبت به دین. فقیهی که... پس اسم ولایت فقیه در بیان فارابی چه شد؟ "ریاست سنت".
ریاست سنت در نظر فارابی: کسی که رئیس سنت می‌شود، هشت ویژگی باید داشته باشد. این دو نکته را بگوییم و بحث با هم داشته باشیم.
نکته‌ی اول: اولین ویژگی که باید رئیس سنت داشته باشد: شناخت شریعت. شریعت را بشناسد، به معنای واقعی کلمه.
دوم: شناخت مقتضیات زمان. اصلاً آدم احساس می‌کند فارابی قانون اساسی نظریه‌پردازی می‌کرده است. اصل ۱۱۰ قانون اساسی چیست؟ ولایت فقیه. شناخت ناسخ و منسوخ. چراغ. و آشنایی با زبان و لغت. زبان‌شناس باشد. حالا زبان منظور همان زبان علم است؛ یعنی آن زبانی که می‌خواهد بر اساس آن استنباط کند، آن زبان را بداند، یا زبانی که می‌خواهد بر اساسش بیان کند، آن زبان را بداند؛ جفتش. آشنایی با ارزش‌ها و هنجارهای زمان نزول. تاریخ‌دان هم باشد. شناخت استعمالات و استعارات. علم بلاغت را هم بداند. شناخت مشهودات زمان خطاب. شناخت روایت و درایت.
این هشت ویژگی. می‌گوید: حالا اگر همین هم نبود، چه کار کنیم؟ اینش دیگر جالب است. این را دیگر شاید از کسی دیگر نشنیده باشید. ایشان می‌گوید: مرتبه‌ی بعد، اگر حتی همین فقیه را هم ما نداریم، نمی‌توانیم دست از ریاست برداریم. واگذار کرد حکومت را. مرحله‌ی بعد می‌شود رؤسای افاضل.
پس چهار مرحله‌ی مدینه‌ی فاضله فارابی: مرحله‌ی اول: ریاست رسول الله. مرحله‌ی دوم: ریاست امام یا بفرمایید رؤسای تابعه‌ی ممائل. مرحله‌ی سوم: رؤسای سنت. رؤسای سنت که بودند؟ فقها. مرحله‌ی چهارم: رؤسای افاضل. ایشان می‌گوید: حالا ممکن است همه‌ی این‌ها در فقیه جمع نشود؛ ما نداشته باشیم. اینجا نوبت می‌رسد به شورای رهبری. حرف فارابی: منفرداً آدم‌هایی که هر کدام یکی از این ویژگی‌ها را دارند – این هشت ویژگی که گفتیم – این‌ها را کنار هم جمع می‌کنیم، یک شورا تشکیل می‌دهیم، به شرط اینکه این‌ها با همدیگر سازگار باشند. رؤسای افاضل این شروط را جداجدا دارند. این نظریه‌ی جناب فارابی بود در بحث مدینه‌ی فاضله که چکیده‌ای از بحث بسیار مفصلی است.
خب، پس رکن اصلی ساختن جامعه و تمدن، ولایت است. تمدن با چه ساخته می‌شود؟ اولین شرطی که لازم دارد، چیست؟ خیلی وقت‌ها در تحلیل‌ها، مسئله غلط فهمیده می‌شود. انقلاب پیروز بوده یا نبوده؟ مفید بوده یا نبوده؟ بعد انقلاب شرایط بهتر بوده یا قبل انقلاب؟ برای دین؟ برای جیب و این‌ها که بحث دیگری است. آن هم جیب چه کسی؟ بعد انقلاب بهتر بوده برای جیب یک عده، هم بعد انقلاب بدتر بوده. بحث جیب فعلاً نیست. بحث دین است. برای دین، بعد انقلاب با قبل انقلاب شرایط چه فرقی می‌کرد؟ شما به عنوان یک جوان، شرایط چه آماده‌تر شده است؟
یک حرفی را همین‌جور آدم بپراند، ممکن است آدم یک حرف را یک جوری بپراند، ولی با این بحث‌هایی که توضیح داده شد، اگر خوب این بحث جا افتاده باشد، آدم دستش می‌آید که آقا، جایگاه ولایت نسبت به سایر مسائل چقدر ممتاز است. ما در این انقلاب لااقل ولایت را در یک سطحی تثبیت و بلکه تقویت کردیم. ارتباط ولایت با سایر اجزا خیلی مشکل دارد. اصل این بود که این قوه‌ی عاقله‌ی نظام جابجا شود.
حالا نکته‌ی خیلی جالب می‌دانید چیست؟ الان طرح دشمن – حالا من خیلی واژه‌ی "دشمن" شاید استفاده نکرده‌ام ها! از "دشمن" تو این چند وقت یادم نمی‌آید گفته باشم؛ آلرژی دارم – طرح شیطان، حالا بفرمایید دشمن، الان چیست؟ یک سخنرانی در مازندران عرض کردم و گفتم: آقا، طرح اصلی که الان در حال پیگیری است، این است که این ساختار، حکومت را نگه دارد، در رأس حکومت حضرت آیت الله العظمی محمدرضا پهلوی باشد. حضرت آیت الله العظمی محمدرضا پهلوی؛ یعنی: نرم‌افزار و دیتا مال محمدرضا پهلوی باشد، قیافه و شکل و هیئت مال آیت الله العظمی.
مدلی است که سعودی پیاده کرده است؛ قشر مذهبی و قشری‌گرای مردم را دارد اداره می‌کند. حج و این، خادم الحرمین است؛ نماز می‌خواند، مهرجان قرآن برگزار می‌کند، جشنواره‌های قرآنی برگزار می‌کند. صبح تا شب شبکه‌های سعودی دارد قرآن پخش می‌کند، تفسیر می‌گویند. نماز، نماز و فلان، نماز جماعت و این‌ها را دارد. یک سری آزادی‌های مدنی هم دارد می‌آورد. حجاب را هم دارد آزاد می‌کند، دیسکو و کازینو و این‌ها را هم دارد آزاد می‌کند. هر دو تا با هم؛ مسجد، میخانه. درست شد؟ خیلی از ماها بدمان نمی‌آید ها؟ درست است؟ مسئله این است که نماز جمعه که بغلش عرق کشمش فروخته بشود، نماز جمعه، نماز جمعه نیست. نماز جمعه اینجا چه خبر است؟ چه خبر است؟ مسئله این است: کاریکاتوری، فرمالیته، بی‌سر‌و‌ته. این طرح کلی است. نمی‌خواهد این سیمای ماجرا دست بخورد.
بحث صورت و سیرت انقلاب همین است دیگر. صورت انقلاب، خیلی باهاش کار نداریم. نه اینکه دوست ندارد؛ چرا! در فاز اول کارشان صورت انقلاب نیست. سیرت انقلاب: طرح‌هایی که، بسته‌های آموزشی که به ما می‌دهند که این را ببری و پیاده کنی، نظام آموزشی‌ات را متناسب با این بنویسی. یک عده می‌آیند، مخفیانه پیاده می‌کنند. اصل اخلال به نظام اینجاست. اصل تعارض و محاربه با نظام اینجاست. نرم‌افزار نظام را به هم ریخته‌اند، ساختار و چارچوب نظام را از درون به هم ریخته‌اند. ساختِ دولت، مجلس؛ پروژه‌ی نفوذ همین است دیگر. چرا او بیاید بگوید که برایش هزینه داشته باشد؟ نماینده‌ی ریشویِ جای مهر به پیشانی! وقایع اخیر: همه‌ی این سناتورها برگشته‌اند به ترامپ، گفته‌اند: "تو فقط جون مادرت حرف نزن!" آن‌قدر آدم داریم در ایران، حرف خراب می‌شود! حرف تو بین کسی بشود، خراب می‌شود! ترامپ فعال الان زیاد داریم بین خودمان. آدم‌های کودن سیاسی، واقعاً دکترا هم دارند. شعور که نسبت مساوی [با علم] که خیلی ندارد! علم هم دارد. تحلیلش از ماجرا چیست؟ آمده توییت کرده که این ماجرای کف خیابان به خاطر هزینه‌هایی که برای موشک شد. درک بدیهیات نمی‌تواند بکند.
نمی‌تواند بفهمد. آن کسی که الان کف خیابان است، دو دسته است. یک دسته منتقدند، به حق است. حالا من نمی‌خواهم تحلیل سیاسی بکنم. حرف هم زیاد داریم البته. اقتصادی در حرف‌های این‌ها نیست. کاملاً روشن طراحی شده. بحث مفصل. شهرستان ایذه، شهرستان درود. چرا منطقه‌ی غربی ندارند؟ کار می‌کنند روی چه چیزهایی؟ چه حساسیت‌هایی دارند؟ تحریک می‌کنند. بسیاری‌تان با مناطق غربی ایران آشنایی نداشته باشید. زیاد رفته‌ام. بافت اجتماعی شهرستان‌ها و این استان‌ها بافت خاصی است. زود تحریک می‌شوند و تحریکشان منجر به اشتعال می‌شود. استانی مثل استان لرستان. من به رفقا می‌گفتم، می‌گفتم: یک وقتی ما منبر داشتیم استان لرستان. خدا ان‌شاءالله حفظ کند همه‌ی لرهای غیور را! بعد یکی از دوستان به من می‌گفت: "حاج آقا، یعنی چه؟ تو تفنگ نداری؟ تو خجالت نمی‌کشی؟" رفته بودیم با هم خارج از شهر. یک تفنگ دولول به ما داد و رفتیم با هم تیراندازی و این‌ها. گفت: "تفنگ شرف آدم است. شرف ندارد، زندگی ندارد، حیثیت ندارد." منطقه‌ای که تفنگ در دست است، خیلی راحت است به هم ریختنش. زود مشتعل می‌شود، زود هم کشته می‌دهد. این کجا را طراحی می‌کند که بگوید: "اینجا کشته داد، بقیه‌ی جاها بریزیم بیرون؟" شهدای درود، مثلاً یک طرحی است. آدم یک مقدار اگر درک سیاسی داشته باشد، [نمی‌گذارد] حرف حق مردم به حاشیه برود؛ این ماجرا بولد شود.
حرف حق مردم، مطالبه‌شان سر چیست؟ آن کسی که گفت "اقتصاد مقاومتی"، غلط گفت؟ حرف مردم این است: پیاده نمی‌شود. چرا ثمرش به ما نرسیده است؟ حرف این است: آن قوه‌ی عاقله... خدا رحمت کند مرحوم آیت الله حائری. این را بگویم، عرض من تمام است. یکی از جملات طلایی که من از ایشان شنیدم – رضوان الله علیه، شیرازی – واقعاً نگاه من عوض شد وقتی این جمله را ازشان شنیدم: "کار من و شما در این نظام چیست؟ کار من و شما این است که بین این قوه‌ی عاقله‌ی نظام و اعضای نظام، تناسب و انسجام و نسبت ایجاد کنیم." گفت: "الان رهبر معظم انقلاب دست راستشان دچار اختلال. دست چپ را هم دچار اختلال کنی، این لطف به ایشان است؟" دستم کم کم به کار بیفتد. خیلی مثال دقیقه‌ای است. یک گوشه‌ای از نظام اگر مختل است، باید راهش بیندازی، نه اینکه به خاطر یک گوشه از نظام، یک گوشه‌ی دیگر را [هم خراب کنی]. شورای نگهبان را می‌زند، قوه‌ی قضاییه را می‌زند، دولت [را می‌زند]. نگاه شما باید نگاه حمایتی باشد. کارش را راه بیندازید، راهش بیندازی، نه اینکه ببریش. لطفی نکردی. ارتباط این عقل با این اعضا باید برقرار بشود. کار من و شما این است.
من اتفاقاً دانشگاه را در این ماجرا، حوزه و دانشگاه – اگر بگویند مسبب اصلی نارضایتی‌ها کیست – حوزه و دانشگاه، مخصوصاً دانشگاه [می‌دانم]. تعارف نداریم با هم. شما چرا تولید علم نکرده‌اید در این سال‌ها؟ چرا خودکفایی علمی نیاورده‌اید؟ چرا یک کشور باید راحت تحریم بشود؟ مطالعه به حقی است یا نیست؟ این البته یک درک بالایی می‌خواهد که یک کسی بفهمد، علت‌یابی بکند که مشکل به کجا برمی‌گردد. داد نزند. شما که نه – یعنی شما یک فرد شماره‌ی دانشگاه نه، [یا] شماره‌ی دانشجو – اختلال دارد. دانشگاه! قدرت یک نظام به علم است. "العلم سلطان." در مدینه‌ی فاضله چه حکومت می‌کند؟ پیغمبر مگر حکومت می‌کند؟ به خاطر اینکه علم باید حکومت کند. اصل ماجرا علم است. کشوری که از لحاظ علمی ضعیف شد، وابسته شد، شکست خورده است. بعد اقتصادش راحت تحریم می‌شود، فلج می‌شود، تحت فشار قرار می‌گیرد.
به وظیفه‌مان عمل بکنیم. ناامنی و عاشورا از سر این مملکت دور کند، به حق امام رضا علیه السلام. ان‌شاءالله که گشایش ایجاد بشود، با تلاش ما، با تلاش مسئولین. ان‌شاءالله اوضاع کمی از این وضعیت خارج بشود و بهبود پیدا کند، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

جلسات مرتبط

محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00