برخی نکات مطرح شده در این جلسه
تعریف قرآنی تقوا؛ شناخت حد و جایگاه ولایت
رهبر انقلاب: سیاستمداران بیتقوا، جامعه را فاسد میکنند
مسئول بیتقوا؛ عامل اصلی فساد و زلزلههای اجتماعی
دروغ و تزویر مسئولان؛ خطری بزرگتر از گناه مردم
ابوذر و غربت ولایت؛ چرا امت با امام درگیر شد؟
وحدت با منشأ درد و فساد یا با ولایت الهی؟
معیار مسئولیت در جامعه امام زمان: تقوا نه شارلاتانبازی
هرچه جایگاه بالاتر، نیاز به تقوا و صبر بیشتر
هشدار به نسل آینده مسئولان: انقلاب بدون تقوا فرو میپاشد
متن جلسه
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. سوره مبارکه حجرات را مرور میکردیم؛ بر مبنای کشف نظام تسخیر در سوره مبارکه حجرات. آیه اول سوره مبارکه حجرات فرمود که: «الله و رسوله، خودتان را مقدم بر خدا و رسول نکنید.»
دو تا واژه را اینجا بحث کردیم: مقدم نکردن خود بر خدا؛ و یکی [هم] واژه «ولایت» بود که مرحوم علامه طباطبایی فرمودند این آیه بر مبنای [آن است]. به یکی هم واژه «عقل» [اشاره کردیم]؛ که چرا خدا و رسول نباید مقدم بر آنها بشویم؟ به خاطر اینکه اینها عقل محض هستند و انسان از عقل نباید جلوتر بزند.
خب، ادامه آیه میفرماید: «وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.» اصل تقوا چیست؟ ما تقوا را چه تعریف میکنیم؟
الان یک جوانی برود خواستگاری، یا باز برود خواستگاری [که] دوطرفه است؛ میخواهند انتخاب بکنند یا میخواهند انتخاب بشوند، [میگویند:] «خیلی با تقواست.» خب، «با تقواست» یعنی چه؟ به قول طلبهها، «تبادر» شما چیست نسبت به تقوا؟ وقتی واژه تقوا را میشنوید، اولین چیزی که [به ذهنتان میآید] چیست؟ [شاید بگویید:] «نماز میخواند.» اولین چیزی که از تقوا در ذهنتان میآید چیست؟ از یک آدم با تقوا: مراقبت از چی؟ از خودش؟ توجه به کی در امور؟ خب، یاد خدا [میآید] دیگر.
[در] قرآن، تعریفش از تقوا چیست؟ اصل تقوا چیست؟ اصل تقوا، همه اینهایی که گفته شد، درست است. «وقایت»؛ وقایت یعنی چه؟ یعنی حفظ بشود، نگهداری بشود. یک چیزی در چه شرایطی نگهداری میشود؟ وقتی سر جای خودش باشد؛ یعنی «جایت را بدان»، یعنی «حدت را بدان». خب، کسی اولین مرتبهای که میخواهد حد خودش را بداند، چیست؟ ولایت خدا و رسول. اولین مرتبه [که میگویند] طرف آدم با تقوایی است، اولین چیزی که در ذهن شما میآید این است که این ولایت را به تمام جانش پذیرفته است.
تقوا و ولایت برای ما معنا دارد یا ندارد؟ چرا حکومت اسلامی که تشکیل میشود، نماز جمعه را میآورد؟ نماز جمعه مال حکومت اسلامی است دیگر؟ نماز جمعه، محور خطبهها چیست؟ بفرمایید: دعوت به تقوا. حکومت با چه چیزی اداره میشود؟
این جمله طلایی که رهبر معظم انقلاب تا آخرین سخنرانی فرمودند [و] اصلاً هیچکس محل [آن] نگذاشت؛ این اساس ماجراست. ایشان فرمودند: «اینها تقوا ندارند؛ مسئولین قدیم و جدید تقوا ندارند.» اینها به جای اینکه دینشان سیاسی باشد، [باید] سیاستشان دینی باشد. [ولی] برعکس [شده است]. درست است؟ [قبلاً هم] برعکسش را میگفتیم دیگر: «به جای اینکه سیاستشان دینی باشد، دینشان سیاسیکاری است.»
جامعه را چه کسی به لجن میکشد؟ به همین غلظت [میگویم]! مسئول بیتقوا. مسئول بیتقوا جامعه را به لجن میکشد؛ دقیقاً به همین عبارت: «جامعه را به لجن میکشد.» یک عده دارند میآیند اعتراض میکنند به عملکرد من، بعد دارند آتش میزنند در خیابان، اموال عمومی را آتش میزنند، خراب میکنند، [و] من میخواهم روی موج سوار بشوم [و] بروم! خیلی [کار] حرفهای است، خیلی هنر میخواهد! آدم میماند [که] بعضیها کجا تربیت شدهاند؟
بس است دیگر بابا! خدایا، بس است دیگر! خسته شدیم! بحث سیاستبازی بس است! مارموزبازی [بس است]! اصل ماجرا تقواست. مملکت و جامعه را [چه چیزی] اداره میکند [و] پیش میبرد؟ مسئول این نظام تسخیر چه میخواهد؟ این واسطه در این میان، تقواست.
تقوا؛ نه این تقوایی که ما تعریف میکنیم [که فقط شامل] نماز شب [خواندن] است. هر کسی سر جای خودش باشد، وظیفهاش را بداند. من که مسئول اجرایی هستم، وظیفه من قانونگذاری نیست و شفافسازی نیست. انجام بده! همین را که وعده دادی، انجام بده! خودت گفتی، خودت باش! کارت را انجام بده! نسبت خودت را با بالادستت درک کن.
فرمود: «نشانه ظالم این است که نه نسبتش را با بالادستی [میداند] و [به] مادونش عصیان میکند و زور میگوید.» این حال مسئولین ما هست یا نیست؟ خداوکیلی، عمده [شان] – من که همه را با چوب [یکی] که نمیرانم – عمده مسئولین اینجوریاند دیگر؛ نسبت به بالادستی، نفاق و دودوزهبازی و تزویر دارد؛ نسبت به پاییندستی هم دیکتاتوری دارد. [از ترس همینها، مردم] جرئت ندارند نقد [شان] کنند؛ کسی جرئت ندارد حرف بزند. [این نوع] مسئولین [است که جامعه را] خراب میکند.
بابا، زلزله که میآید، به خاطر بیتقوایی مسئولین میآید. اولش به جوان بدبخت که حالا دو تا تار مویش را ریخته بیرون، همه به او گیر میدهند. [اما] ماشاءالله [اینجا را ببینید:] [مسئولی که] ساعت ۸-۹ دارد صبحانه میخورد! [یا] حالا بعضیها [که به جای کار] میروند زیارت عاشورا! کلهشان را به کدام دیوار بکوبانند؟ [وقتی] ساعت اداری میگوید نه [که این کار را نکنند، ولی میروند]. رفتن [شان به] زیارت عاشورا تو سرشان بخورد! ساعت کار مردم است! بعد [هم] ۹ تا ۱۰ صبحانه میخورند، آقا! بعد تازه میآید [و پشت] صندلی و میز و اینها مینشیند [و تازه به مردم] جواب میدهد.
مسئول، جزو [یا شریک] این بازی [است] که دیده میشود. اینها خیلی با گناه [هستند]. اینها [زمینهساز] سونامی [بزرگتری] است. اصل ماجرا آنجاست! فساد جامعه، از بیتقوایی [ِ] اصل مسئولین [و] سردمداران [است]. شوخی نیست! خدا مواخذهای که نسبت به مسئولین میکند، اصلاً با عموم مردم اینطوری نیست. گناه مسئول و گناه مردم اصلاً قابل قیاس نیست. دروغ مسئولین با دروغ مردم اصلاً قابل مقایسه نیست.
چرا ما حساس نیستیم؟ [چرا] میترسیم چیزی بگوییم؟ شما [که به من میگویید] «نماز بخوان»! [اما] وقتی که دروغ از من دیدید، [یا] دروغ از مسئول بالاتر دیدید، چه کار کردید؟ [اینها] آب خوردن دروغ میگویند! تهمت میزنند! آتش میآورند در مملکت! [و] تو که صدایش درنمیآید، [از چه] میترسی؟
اصل نهی از منکر، سیره ابوذر را ببینیم. اصل یاران اهل بیت، آن غربت امیرالمؤمنین برای چه بود؟ چرا ولایت تنها میشود؟ ایام فاطمیه نزدیک است. چرا ولایت تنها میشود؟ این عقل هست، مردم نیز دوستش دارند؛ آخر شوخی نیست! فرزدق به اباعبدالله الحسین گفت: «آقا، این کوفهای که داری میروی، قُلُوبُهُم مَعَکَ و سُیُوفُهُم عَلَیکَ [است؛ یعنی] دوستت دارم ولی میخواهند بکشنت.» چرا؟ چرا اینجوری میشود؟
این عقل فعال در جامعه هست. [ولی مردم] نسبت به او [یعنی عقل] غافلاند، بلکه همه با او درگیرند. «یُحادّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» [با خدا و رسولش به دشمنی برخاستهاند]. مجادله و عناد دارند با این عقل، اصلاً کرنش ندارند نسبت به این امر. تمدن ساخته نمیشود. این جامعه در ابتداییات خودش میماند.
بعد از پیغمبر، سه نفر یا چهار نفر [بودند که] مسلمان ماندند. همه مرتد شدند. [البته] مرتد فقهی نشدند، [بلکه] مرتد سیاسی شدند؛ [یعنی] قدرتگرا شدند. چند روز قبل آمدیم، ولایت را پذیرفته [بودند]، بیعت کرده [بودند]. الان اصلاً ولایت چیست؟ [با تشکیل] سقیفهای، یک رأی دادند و دیگر دعوت به وحدت میکنند! آدم میماند! انگار اصلاً وحدت را نفهمیده [اند]؛ یعنی چه؟ [یعنی در این شرایط میگویند:] «نقد مسئولین نکنیم! وحدت داشته باشیم!»
فرمود که: «أُرِیدُ أَن أُداوِیَ بِکُم وَ أَنتُم داءٌ» [یعنی: «میخواهم شما را مداوا کنم ولی شما خودتان درد و مرض هستید»]. عزیز من، با این مسئولین نمیشود جامعه را اداره کرد و درست کرد. اینها خودشان درد و مرضاند. با که وحدت کنیم؟ با [همان] منشأ درد [و مشکلات]؟ [آیا] من [باید] پاسخگو باشم؟ [نه، بلکه] برای همین [وضعیت]، [آنها] طلبکار [هم] باشند! ببین، جواب بده! این وضع معیشت مردم محصول کار کیست؟ اگر بودجه دارد یک جاهایی میرود که نباید برود، چه کسی دارد این را میفرستد؟
طلبکار شدی! و در اوج این بحران و کوران وضعیت متلاطم مملکت، یک مسئولی پاشود بیاید یکدفعه «پاس گل» هم بدهد [به دشمن]! نصف بودجه کجا میرود؟ آنها هم دست به دست هم دهند، بیایند و با یک انرژی بیشتری در خیابان آتش بزنند!
اصل ماجرا، اینها ابتداییات جامعهسازی است؛ اولیات جامعهسازی [است]. جامعه دینی، مسئول با تقوا میخواهد. [اگر] نمیخواهید جامعه سکولار بزنید، نمیشود که اسمش دینی باشد، [و فقط] یک آخوند هم سر کار باشد، چند تا آخوند هم در هیئت دولت و مجلس و قوه قضائیه [باشند]، [ولی] محتوا همه سکولار [باشد و] پشیزی ارزش نداشته باشد!
در سوره مبارکه حجرات بحث امروزمان تمام بشود. باشد برای فردا. زیاد درد و دل کردیم با هم. مسئول [را] که من میگویم، اینور و آنوری نداردها! یک وقت فکرتان جایی نرود! مثلاً این اصلاحطلبان [فقط]؛ ما با همه مشکل داریم. الحمدلله، بیاورم از این اصولگراها که باهاشان دادوبیداد و دعوا و کتککاری کردیم! سوره مبارکه حجرات، کلیدواژهای که در بحث جامعهسازی مطرح میشود، تقواست. «أُولَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَیٰ.»
در جامعه دینی، خدا امتحان میگیرد برای تقوا. مسئولین کسانی هستند که باید باید از محک تقوا درآمده باشند. هر که با تقواتر است، رده مسئولیت او بالاتر است. آقا، تخصص چه میشود؟ خدا رحمت کند شهید چمران را. این جمله معروف از ایشان را شنیدید دیگر: «کسی که تخصص ندارد، [در بحث] مسئولیت، تقوا هم ندارد.» در جامعه امام زمان، ردهبندی مسئولین بر اساس شارلاتانبازیشان نیست، بر اساس فن بیانشان نیست. [چنین نیست که] هر که بهتر بلد بود حرف بزند [و] مردم را خام کند، مسئولیتش برود بالاتر.
بر اساس تقوایشان است. تقوا در همه جهات، [شخص را] آنجور ردهبندی میکند؛ هیئت دولت را میچیند، آنجور مسئولین را [انتخاب میکند]. هر چه بالاتر میرود، تقوای بیشتر میخواهد، صبر بیشتر میخواهد، کظم غیظ بیشتر میخواهد، بیشتر باید تحمل داشته باشد، بیشتر باید مظلومیت بپذیرد. درجه اول، اصل ماجرا، تقواست.
عنایت کنید: ماها که احتمالاً نسل آینده مسئولین هستیم – شماها که نه، ما با این حرف [ها] اگر زنده بمانیم، خیلی [است!] – [اما] نسل آینده مسئولین هستید شما دیگر؛ خداوکیلی با تقوا باشید. انقلاب گذشت دیگر. بالاخره نسل بعدی دارد میآید. این [نسل] دیگر مبتلا نباشد به آفات نسل قبلی. اینها دیگر واقعاً دلسوز باشند و با تقوا، و واقعاً به خاطر خدا در میدان باشند.
خدایا، فرج آقا امام زمان (عج) را برسان. قلب نازنین حضرت ولیعصر (عج) را از ما راضی و خشنود بفرما. موانع فرجش را به آبروی حضرتش، الساعه برطرف بفرما.
و صَلَّى اللهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ و آلهِ الطَّاهِرِينَ.
جلسات مرتبط

جلسه بیست و نه : مدینه فاضله فارابی؛ عقل اول در رأس جامعه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سی : چهار نوع مدینه در اندیشه فارابی
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سی و یک : تجربه نبوی یا وحی الهی؟ چالش یک گفتگو
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سی و دو : پنج رکن اصلی مدینه فاضله فارابی
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سی و سه : چهار مرتبه ریاست در مدینه فاضله فارابی
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سی و پنج : ادب در برابر ولایت؛ کلید کارایی جامعه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سی و شش : اصل ابتلای انسان؛ رهایی از استکبار
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سی و هفت : جامعه بیتقوا؛ جنگل منظم یا مدینه ایمانی؟
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سی و هشت : تعریف جدید تقوا: مراقبت از حریم عبودیت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سی و نه : جامعه با قانون نمیچرخد، با تقوا میچرخد
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت
سخنرانیهای مرتبط
محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه دو
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه چهار
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه پنج
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شش
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه هفت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه هشت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه نه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه ده
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه یازده
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت