تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه چهل و سه : جایگاه رسانه و خبر در روابط اجتماعی

00:24:19
82

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

تحلیل علامه طباطبایی از آیه نبأ

تعریف قرآنی فسق و پیامدهای اجتماعی آن

نقش مؤمن در مدیریت خبررسانی

اهمیت صحت و طهارت در خوراک فکری

خطر سوگیری و حب‌وبغض در نقل خبر

رسانه به‌عنوان رکن تمدن اسلامی

ضعف رسانه‌ای جامعه اسلامی معاصر

پیام‌رسان‌های ایرانی و ناکامی در رقابت

ضرورت نظام رسانه‌ای مستقل برای تمدن‌سازی

متن جلسه

‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. نقش‌های اجتماعی را بر اساس تعریفی که قرآن دارد و در سوره مبارکه حجرات مرور می‌کردیم، امروز به بحث بسیار جذاب و فوق‌العاده‌ای می‌رسیم. سرفصل جدیدی در مباحثمان، بحث رسانه و جایگاه آن در اجتماع، و نقش و نیاز به رسانه است.
آیه نَبَأ. این آیه بین علما معروف به آیه نَبَأ در سوره مبارکه حجرات است. عمدتاً هم، عزیزان من، قاعدتاً اکثر دوستان و عزیزان این آیه را حفظ‌اند: «یا ایها الذین آمنوا ان جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا». خیلی آیه کلیدی است. گاهی بعضی عبارات بس که بین ما گفته می‌شود، دیگر طعمی ندارد؛ تأمل و تدبر در آن، یعنی آن‌قدر که این را شنیدیم چیز خیلی معمولی و سطحی شده برایمان، دیگر روی آن تمرکز نمی‌کنیم که ببینیم چقدر این آیه لطافت دارد.
این بحث را باید با دقت مضاعفی استماع بفرمایید. خیلی در این بخش نکته هست؛ مخصوصاً حالا دوستانی که رشته‌هایی مثل کامپیوتر و این‌ها هستند، روی این بحث بیشتر دقت بکنند. همه دوستان این مباحث برایشان کاربردی است. برای همین ما این مباحث را انتخاب کردیم که به درد همه دوستان بخورد، ان‌شاءالله.
[علامه] طباطبایی تحلیل فوق‌العاده‌ای نسبت به این آیه دارند که هیچ‌کس تقریباً این‌جور تحلیل نکرده است. روابط اجتماعی نگاه نظام تسخیری است، دیگر. با همین نگاه دارد کشف علت می‌کند. برای همین، یک چیز دیگری را علامه می‌فهمند. نکته‌ای که ایشان اشاره می‌فرمایند این است که: انسان‌ها – خب، ما گفتیم مبنای نظام تسخیر چیست؟ – روابط است. در عالم، انسان‌ها با همدیگر رابطه دارند، موجودات با همدیگر رابطه دارند. کار دین چیست؟ تنظیم این روابط، مدیریت این روابط. درست شد؟
حالا یک بخش عمده‌ای از روابط، روابطی است که حول خبر شکل می‌گیرد: خبر، اطلاع‌رسانی. در علوم ارتباطات که می‌خوانند، بخش عمده‌ای از مسائل، سرفصل‌ها و ابواب علوم ارتباطات همین مباحث مربوط به خبر است دیگر؛ اطلاع‌رسانی و خبر و رسانه. حالا به معنای اعم، رسانه‌ای که الان گفته می‌شود یک‌خورده با این بحث خبررسانی تفاوت دارد؛ چون رسانه‌ای که الان هست، لزوماً کارش خبررسانی نیست؛ گاهی کارش خبرسازی هم هست، بلکه کارش واقعیت‌سازی است. الان شما صنعتی مثل سینما را ببینید. سینما که نمی‌خواهد بیاید خبری را برساند به شما؛ تصرف می‌کند در قوه خیال شما.
حالا من خیلی نمی‌خواهم وارد این مباحث بشوم؛ بحث‌های بسیار مهمی هم هست. در مؤسسه بوستان کتاب مباحثی در مورد سینما و رسانه و این‌ها داریم؛ بعد از مدتی احتمالاً چاپ بشود و عرضه بشود خدمت عزیزان.
بحث رسانه از این جهت که با اطلاعات کار دارد، این آیه بیشتر ناظر به این مسئله است. اگر یک فاسقی برای شما خبر آورد، شما بررسی کنید این خبر را، تبیین کنید، بررسی بکنید، ببینید که این خبر او چقدر درست است، مبتنی بر واقع است. بخشی از روابطمان بر اساس خبر است. ما نیاز داریم به اطلاعات. در ارتباطات با همدیگر، از همدیگر اطلاعات می‌گیریم.
به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی، در این بحث می‌فرمایند که انسان‌ها چشم و گوششان و ابزارهای کشف اطلاعاتشان محدود است. شما اگر خودتان را بخواهید محدود به چشم و گوش خودتان بکنید، یک محدوده خیلی اندکی از اطلاعات را خواهید داشت. لذا باید چشم و گوش‌های منفصل داشته باشید. حالا این تعبیر از بنده است، ولی خب از کلام مرحوم علامه استفاده می‌شود. انسان نیاز به چشم و گوش‌های منفصل دارد؛ یک سری آدم‌ها باید نقش چشم و گوش را برای شما ایفا بکنند؛ آن‌ها ببینند، به شما منتقل کنند، [و] بشنوند.
نمی‌شود به غیر از این زندگی کرد. ما ناگزیر هستیم از اینکه یک سری اطلاعاتمان را از بقیه بگیریم، اخبار را از بقیه بپرسیم و بگیریم. الان اگر بگویم در جنگل گلستان آتش‌سوزی شده است، شما اگر بخواهی بنشینی منتظر باشی که خودت پا شوی بروی آنجا ببینی با چشم خودت باور و قبول کنی، [این‌گونه نخواهد شد]؛ شما نه تنها [اگر] به شما بگویند مثلاً چه می‌دانم پشت دانشکده کشاورزی هم فلان اتفاق افتاده، آن را هم نباید قبول کنیم، [بلکه اگر کسی] پرده‌درانی دارد، فلان اتفاق می‌افتد، این را هم نباید قبول کنید. درست است؟ مطلقاً آدم دیگر نمی‌تواند چیزی را بپذیرد و خیلی اطلاعات او محدود می‌شود. اصلاً نمی‌شود زندگی کرد اگر کسی بخواهد این‌جوری [زندگی کند].
الان شما با برخی اخبار، اصلاً محاسبات زندگی‌تان دارد اداره می‌شود. به شما خبر برسد که آقا مثلاً دلار دارد گران‌تر می‌شود، سکه دارد ارزان‌تر می‌شود، کاملاً محاسبات اقتصادی شما متفاوت خواهد شد. به شما خبر بدهند آقا سال بعد مسکن مثلاً اجاره می‌کنی و سر می‌کنی، سال بعد بروی مثلاً بخری. ما با این اخبار و اطلاعات داریم زندگی می‌کنیم؛ مبنای ارتباطات ماست. در ارتباطات، آن بخش عمده‌ای که نیاز داریم و از بقیه می‌گیریم همین اخبار و اطلاعات است.
این اخبار و اطلاعات را از چه کسی باید گرفت؟ مدیریت خدا برای اخبار و اطلاعات چیست؟ خیلی قشنگ، خیلی ظریف. کسی باید متولی خبررسانی باشد که فاسق نباشد. ببینید، اصلاً دین و قرآن آمده مفاهیم را به هم ریخته، سبک جدیدی تولید کرده. کدام دانشکده ارتباطات و دانشکده خبر و دانشکده رسانه، مفهومی به اسم «فاسق» را معنا و مفهوم دارد؟ خنده‌شان می‌گیرد اگر شما بروید [این را به] یک دانشجویی که در دانشکده خبر دارد تحصیل می‌کند [بگویید]. قرآن همه تکیه را روی خبررسانی گذاشته است، [روی] مفهوم فسق، [و می‌گوید این‌ها] حرف‌های آخوندی و این مسخره عصر ارتباطات و فلان [نیست]! خب، قرآن می‌خواهد یک نظامی بر مبنای عبودیت درست بکند؛ آدم‌ها بر اساس عبودیت دور هم جمع بشوند و این روابط جوری شکل بگیرد که همه عبد باشند.
واژه فسق به چه معناست؟ «ان جاءکم فاسق بنبأ»؛ بفرمایید فسق را تعریف کند. تعریف می‌کنیم، عزیزان من، دقت بفرمایید: گناهکار. یکی از مشکلات این است دیگر: یک واژه فارسی داریم، ده تا واژه عربی. امام باقر علیه السلام فرمودند که از ویژگی‌های زبان عربی این است که زبان عربی همه زبان‌ها را پوشش می‌دهد، همه زبان‌ها را ترجمه می‌کند: «یُبَیِّنُ الألسُنَ»؛ عربی همه زبان‌ها را ترجمه می‌کند، بیان می‌کند. هیچ زبانی نمی‌تواند عربی را ترجمه کند. یکی از مشکلات این است: ما فارسی می‌خواهیم قرآن را بفهمیم. قرآن را نمی‌شود فارسی فهمید. قرآن باید عربی [فهمیده شود]. قرآن نمی‌تواند ترجمه [شود]. قرآن ترجمه‌پذیر نیست. به قول حضرت استاد آیت الله جوادی آملی، ترجمه قرآن خودش یک معجزه است بر وزن قرآن.
قرآن، قرآن است. قرآن آمده همه چیز را تعریف کند؛ چیزی نمی‌تواند قرآن را تعریف کند. برای فهم قرآن باید عربی فکر کرد، عربی فهمید. چون لسان عربی ویژگی‌اش این است: تنوع واژگانی در این زبان بسیار بالاست، ظرافت‌های ادبی در این زبان بسیار بالاست. هیچ زبانی نمی‌تواند [آن را] پوشش بدهد. ما در فارسی به «فاسق» می‌گوییم گناهکار، به «عاصی» می‌گوییم گناهکار، به «مُذْنِب» می‌گوییم گناهکار، [به] «خاطی» می‌گوییم گناهکار، به «عاصم» می‌گوییم گناهکار. همین‌طور فراوان [کلمات مترادف] داریم؛ [اما] در قرآن که کاملاً معانی متفاوتی [برای آن‌ها] هست. اگر یک جایی می‌فرماید که مثلاً این «عاصی» است، یک جای دیگر می‌فرماید که این «مُذْنِب» است؛ این‌ها کاملاً با همدیگر تفاوت دارد. «ذَنْب» یک معنا دارد، «معصیت» یک معنای دیگر دارد. حالا اینجا فسق... فسق خیلی معنایش قشنگ است.
فسق به کسی می‌گویند که یک کارهایی را در یک مجموعه‌ای انجام می‌دهد که تناسبی با آن مجموعه ندارد. به خاطر این کارها از آن مجموعه بیرونش می‌کنند. این می‌شود فاسق. چقدر واژه لطافت دارد! فاسق کسی است که در جامعه ایمانی – این را خیلی راحت و رک و روراست برایتان بگویم – در جامعه ایمانی آدم حسابش نمی‌کنند. فاسق این است؛ این در جامعه ایمانی جایگاهی ندارد، نباید هم جایگاهی داشته باشد. خب، حالا چرا؟ به خاطر یک سری اعمالی که انجام داده است.
حالا، آیات قرآن هم فراوان است. سوره مبارکه نور را ملاحظه بفرمایید: «لَمْ تَقْبَلْ شَهَادَتَهُ». می‌فرماید اگر کسی یک تهمت ناموسی زد به کسی، [و گفت] فلان کس مثلاً با فلان آقا بوده، نتوانست شاهد بیاورد: «لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ» – آیات اول سوره مبارکه نور. نمی‌تواند چهار تا شاهد بیاورد، این اولاً که برایش حَدّ جاری می‌شود. اگر چهار تا شاهد آورد [ولی] حرفشان یکی نبود – ساعت ده و نیم صبح بوده، آن یکی گفت یازده صبح بوده – همین چهار تا شاهد شلاق می‌خورند. همین بابایی که ادعا کرده و چهار تا شاهد را آورده، هم شلاق می‌خورد و هم از این به بعد تا ابد فاسق می‌شود؛ یعنی دیگر شهادت او را قبول نمی‌کنند.
فاسق یعنی خبررسانی در جامعه باید دست چه کسی باشد؟ کسی که فاسق نباشد. آن عنصر مؤمن، مؤمن واقعی. در ذهنمان می‌آید مؤمن یعنی واقعی. مؤمن اصیل یعنی همه این جوانب و شئون اجتماعی را دارد رعایت می‌کند. رسانه باشد، رسانه باید دست او باشد. خیلی حرف داریم ما اینجا آقا! خیلی مهم است.
شما وزارت بهداشت [را ببینید]؛ نظارت می‌کند به آن سوسیس و کالباسی که دارد در مغازه‌ها فروخته می‌شود. خود این سوسیس کالباس [فروشی] نظارت می‌کند که آن دستی که دارد این سوسیس و کالباس را می‌گذارد در آن نان باگت، این دستکش دارد و تمیز است. این مثلاً سالادش چه چیزی باشد؟ گوجه‌اش مثلاً چه‌جوری باشد؟ می‌رود در انباری این را چک می‌کند. این روغنی که مثلاً نگه می‌دارد مال چه وقتی است؟ یک خوراک معمولی که می‌خواهد دفع هم بشود، این همه سیستم دارد نظارت می‌شود. خوراک فاسد دست مردم نرسد. خوراک جسم بالاتر است یا خوراک روح و خوراک فکر؟
شما بفرمایید امام جواد علیه السلام در تفسیر این آیه کریمه که در قرآن فرمود: «فَلْیَنظُرِ الإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ» [انسان باید به طعام خودش بنگرد]؛ امام جواد علیه السلام فرمودند: «اَیّ عِلْمٍ یُؤْخَذُ وَ مِمَّنْ یُؤْخَذُ» [یعنی علمی که می‌گیرد، از کی دارد می‌گیرد]. این غلط است که می‌گوید: «انظر الی ما قال، لا تنظر الی من قال». این‌جا دارد، عزیز من، روایت بحث کرده‌اند: «یک کسی دارد می‌گوید حرف اگر خوب است، قبول کن. دست‌هایش تمیز است، دستکش دستش است؟»
یکی از این دوستان شوخی می‌کرد، می‌گفت: «پشت مسجد ارک تهران فلافل‌فروشی و خیابان لاله‌زار تهران. من عاشق فلافلی‌های فلانیم. اصلاً این چرک، این فلافل‌هایش زمین می‌افتد با دست جمع می‌کند. گِل این فلافل...» یک کسی این‌جوری است در خبررسانی‌اش، این شکلی است؛ چرک و کثافت را با همدیگر قاطی می‌کند، به خورد مردم می‌دهد. جامعه باید طردش کند. رسانه و تریبون نباید دست این آدم باشد. خبررسان باشد. بحث خبر خیلی بحث مهمی است.
سمت تلگرام... این تلگرام بدبخت که آن خبررسانی در تلگرام مشکل دارد، آن به کجا برمی‌گردد؟ امنیتی نگاه می‌کنیم دیگر. مشکلات عمده جدی ما این است: کلاً در مملکت ما را امنیتی‌ها تا حالا پیش برده‌اند دیگر. در دلمان دعا می‌کنیم که اگر یک اتفاق بدی دارد می‌افتد، سریع امنیتی بشود، جمع بشود؛ چون اگر همین‌جوری باشد، فرهنگی و فکری و این‌ها باشد که جمع نمی‌شود که! باید امنیتی بشود که جمع بشود، جمعش کنند. دانشگاه [هم] هزار و یک مشکل داریم، چون امنیتی نشده است. کسی هم مشکلات امنیتی تولید می‌کند، با خبر هم امنیتی برخورد می‌کنیم.
قرآن می‌گوید با خبر امنیتی برخورد کنیم؟ می‌گوید: «مردم را قوی کن، تبیین را در مردم ایجاد کن! مردم نگاه کنند، کسی فاسق بود طردش کنند!» تعریف کند برای مردم فسق قرآنی را، فاسقین را تعریف کند. در جامعه اسلامی نباید کار دست فاسقین باشد. فاسق نباید مسئول باشد. این خودش حریم روابط را رعایت نمی‌کند؛ این وقتی بیاید، بیشتر همه چیز را خراب می‌کند.
خدا به چه کسانی گفته؟ [به] کسانی که حرف بیخود می‌زنند، تهمت می‌زنند، پرونده‌سازی می‌کنند، بگم بگم راه می‌اندازند، [این‌ها] فاسدند. اعتنا [نکن به] یک طایفه دیگر. در قرآن می‌فرماید که در سوره مبارکه توبه – شنیدی [درباره] کسانی که بچه‌هاشان، خانواده‌شان، اموالشان، موقعیت اجتماعی و مسکن و تجارت و این‌هاشان را از خدا و رسول و جهاد بیشتر دوست دارند؟ – [آنجا می‌فرماید:] «إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ». این‌ها فاسق‌اند.
آن آدمی که تعلقات مادی دارد، او اگر پشت تریبون آمد، یک کاری می‌کند، یک حرفی را می‌زند، ولو در خبررسانی‌اش یک‌جوری اطلاعات به مردم می‌رساند. جمع‌بندی حاصل‌جمع این حرف او آخر این است که مردم آن انگیزه‌های ایمانی‌شان فروکش می‌کند. عرض [می‌کنم] آدمی که اهل تعلقات است، روایت هم برای شما می‌خواند، از تاریخ اسلام هم اگر چیزی می‌آورد، دارد خبر می‌دهد ها! گناهی هم، بابا، که رد می‌شود. من که می‌شنوم، احساس می‌کنم دارد می‌خوابد. با این فاسق که حتماً نباید عرق‌خوری کند که بشود فاسق! آدمی که موقعیت اجتماعی‌اش را از جهاد بیشتر دوست دارد.
من طلبه اگر آمدم اینجا به خاطر اینکه موقعیت خودم را حفظ کنم؛ حق را نگفتم؛ ترسیدم از اینکه حق را بگویم؛ نقد نکردم؛ آهسته رفتم که گربه شاخم نزند؛ با کسی سرشاخ نشوم؛ به کسی برنخورد؛ زندگی کنیم [و] مریدانمان را از دست ندهیم؛ من فاسقم. نماز شب من هم ترک نشود! بابا، [این‌جوری] خودت زیر سؤالی، تحلیل و خبرت هم زیر سؤال.
ارتباطات و رسانه از حرف‌های جدی در دنیاست. خبر غیر جانب‌دارانه نداریم. فلان‌کس [می‌گوید] اخبار سوگیری دارد. اصلاً ما آدم غیر جانب‌دار نداریم، خبر غیر جانب‌دارانه هم نداریم. روزنامه معتدل؟ اصلاً معتدل نداریم. یعنی چه معتدل؟ بین حق و باطل راه‌رفتن این خودش یک مدل حرکت در مسیر باطل است؛ یک حرکت منافقانه است. حتماً، بابا، وقتی دارد خبر را نقل می‌کند، جهت‌گیری دارد.
من اگر دارم می‌گویم آقای فلانی فلان جمله را گفته، در بحث‌های مغالطات ما این‌ها را درس می‌گفتیم، می‌گوییم وقتی که طرف دارد نقل قول می‌کند، نقل قول او خالی از حُبّ و بُغض او نیست. من اگر شما را دوست داشته باشم، آن جنبه‌های ظریف و قشنگ صحبت‌های این آقا را برجسته می‌کنم. [اما اگر بخواهم او را تخریب کنم، مثلاً] جملات تیره و تاریکش [را برجسته می‌کنم. مثلاً اینکه] مردم گفته‌اند که «مردم کف خیابان» [هستند، یا اینکه] گفته «آشغال» [هستند]؛ [آن‌وقت] متنفر می‌شوی. دستت [که] کوچک کردی این مغازه‌ها [را]!
ما در قم می‌رفتیم خرید کنیم، زده [بود] مثلاً: «نارنگی کیلویی ۱۵۰۰ تومان»، خوب. [این] ارزش شرکت‌های رسانه‌ای را ما [حتی در] هندوانه‌فروش‌هایمان هم داریم! ببین چقدر واقعاً مردم ایران متفکر! بغلش نوشته: «سبدی». [این] شگرد است دیگر؛ حرفه‌ای [گری] سوگیری دارد. کجا را برجسته کند، کجا را کمرنگ کند، چطور بگوید. خب، پس آدمی که غیر جانب‌دار باشد که نداریم. حتماً هر کسی هر خبری دارد می‌دهد، با سوگیری دارد می‌دهد، با حُبّ و بُغض دارد می‌دهد.
روی این حساب، شما باید توجه کنید نسبت به چه [چیزی] حُبّ و بُغضش [است]؟ نسبت به مدار حُبّ و بُغضش [که] خدا و دین و مقدسات و شرعیات و این مسائل است، اگر هست [اعتنا کن]، اگر نیست [آن شخص] فاسق است. اگر فاسق نیست، به حرف او اعتنا کن. اگر فاسق [است]، [باید] روی حرف او بررسی کنی. یعنی مبادی اطلاعاتی غیر از این فاسق داشته باشی؛ برو روی حساب [خودت]، روی حساب او؛ چون ممکن است فاسق باشد ولی حرفش حرف درستی [باشد]. مبادی ارتباطی و اخباری خودت را گسترده کن از کانال‌های مختلف که [بفهمی] چه کسی حرف درست و خبر درست [می‌دهد].
یکی از ارکان تمدن، رسانه است. اگر قرار است که تمدن اسلامی بسازیم، باید تمدن رسانه‌ای داشته باشیم که ما الان در حوزه رسانه بسیار ضعیفیم. اگر نگویم صفریم، باید بگویم وضع ما بسیار در حوزه رسانه فاجعه است و ضعف عمده و بخش عمده‌ای از ضعف به دوستان و دانشجویانمان برمی‌گردد.
دیدی دیگر؟ این ایام موقعیت عالی [بود] برای اینکه این پیام‌رسان‌های ایرانی گل بکند؛ شاهکار مهندسین ایرانی و البته با حمایت‌های مسئولین که خب، فلجش کردند این پیام‌رسان‌های ایرانی را. باعث می‌شود که [حتی اگر] فیلترش برداشته بشود، مردم الان دنبال یک پیام‌رسان هستند برای اینکه این ارتباطات ادامه داشته باشد. دو سه تا پیام‌رسان داریم. فلک! نابود!
کار عاقبت ما را به خیر بکند و ما را با وظایفمان در حوزه‌های مختلف آشنا بکند، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.

جلسات مرتبط

محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00