تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه چهل و هفت: تفاوت نام پیامبر با عنوان «رسول‌الله» در قرآن

00:11:59
78

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

خطر حجاب معاصرت و نادیده‌گرفتن شأن رسالت

معیار اهلیت در نگاه قرآن؛ نه نسب بلکه عمل صالح

داستان حضرت نوح و نفی ملاک خونی در اهلیت

همسران انبیا و نمونه‌های انحراف سیاسی و اخلاقی

فرهنگ غلط یادگارپرستی در سیاست معاصر

نمونه‌های تاریخی از انحراف نزدیکان انقلاب اسلامی

ماجرای قطب‌زاده و تلاش برای ترور امام

برخورد امام با نوه‌اش در حمایت از بنی‌صدر

ولایت به‌عنوان معیار اصلی سنجش اهلیت اجتماعی و سیاسی

متن جلسه

‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. رسول الله فی کثیر من الامر! لعنت! توی این چند دقیقه (۱۰-۱۲ دقیقه‌ای) که مزاحم عزیزان هستیم، سوره مبارکه حجرات را بررسی می‌کردیم.
تمدنسازی و ساختاری که سوره مبارکه حجرات از جامعه اسلامی نشان می‌دهد، در این سوره رسیدیم به این آیه کریمه. می‌فرماید که بدانید توی این جامعه شما، رسول‌الله دارد زندگی می‌کند. قرآن روی این واژه «رسول‌الله» عنایت زیادی دارد. از معدود پیغمبرانی نیست – پیغمبر اکرم – که اسمش را هیچ وقت خدای متعال [اسم خالی او را] نمی‌آورد. در قرآن همیشه با تعبیر «رسول‌الله» از پیامبر یاد می‌کند. حتی باز بعدش واژه «رسول‌الله» را به کار می‌برد. برخلاف اکثر انبیا که کتاب موسی، کتاب ابراهیم، ادریس، [یعنی] اسامی انبیا را می‌آورد؛ ولی پیغمبر را با شأن رسالتش کار دارد. چون این حجاب معاصرت با پیغمبر، یکی از حجاب‌های خیلی خطرناک است دیگر.
حجاب معاصرت، حجاب هم‌قبیلگی، حجاب عرب بودن؛ [این‌ها حجاب‌هایی است که] تو [دوران] پیغمبر [وجود داشت و در حالی که] پیغمبر فاکتورهای جذابیت برای اعراب را داشت؛ مثلاً فرمود: «در بین عرب، هیچ کسی را به فصاحت من پیدا نمی‌کنی.» «اَنا اَفصحُ العرب»؛ هیچ عربی مثل من فصیح حرف نمی‌زند. برای عرب، فصاحت خیلی مهم بود؛ خیلی اهمیت داشت. کسی که می‌خواهد سخنرانی کند، فصیح باشد. خوب، آن خطبه فصیح پیغمبر، فصاحت کلام پیغمبر خیلی اثرگذار بود.
شخصیت پیغمبر، رفتار پیغمبر از کودکی مورد توجه بود، مورد علاقه بود. ۱۲ ساله بود که آن ماجرای معروف شام برای پیغمبر پیش آمد. اعراب واقعاً دور پیغمبر می‌چرخیدند. واژه «امین» را برای هر کسی به کار نمی‌بردند؛ برای پیغمبر اکرم با تعبیر «امین» از ایشان یاد می‌کردند. [اما با این وجود، وقتی] حجاب معاصرتی شکل می‌گیرد، این حجاب باعث می‌شود که شأن رسالت او به محاق برود، به حجاب برود؛ دیگر کسی او را به عنوان «رسول‌الله» نشناسد.
توی همان آیات ابتدایی سوره مبارکه حجرات ملاحظه فرمودید: «لا تجرُس...» [یعنی نگویید] عربی مثل ما توانمندی‌هایی دارد، حالا ما از او پیروی می‌کنیم، دنبالش هستیم، رئیس‌مان است! این‌جور نیست. این حجاب‌های این شکلی، خیلی آفت‌زاست. بعد، ممکن است یک کسی بیاید بگوید: «خب، من نوه این آقا هستم. این هم رهبر بود، سخنگوی بیت او.» [این‌جور انتساب‌ها] تجربه تاریخی دارد دیگر، [وگرنه] ندارد؟ من نوه فلان کَس هستم. [در حالی که] اگر فلان کَس شأن رهبری و ولایت [دارد]، دیگر فرزند و نوه و این‌ها معنایی ندارد. یعنی چه؟ بیت مثلاً فلان کَس را باید احترام گذاشت؟! گاهی آدم می‌بیند دیگر توی این تعابیر سیاسی: «رأی بیت فلان شخصیت»، «فرزند فلان شخصیت»، «نوه فلان شخصیت»، «یادگار فلان شخصیت». یادگار یعنی چه؟ یادگار یک واژه نسبی و سلبی است، یا یک واژه نسبی و حقیقی است؟ یعنی هر کسی که با او تناسب بیشتری دارد، او می‌شود یادگار او.
توی سوره مبارکه هود، ماجرای حضرت نوح را وقتی مطرح می‌کند، [که] همه را سوار کرد، نوبت پسرش رسید. [نوح گفت:] «خدایا! إنّ ابنی مِن أهلی.» شما که فرمودی اهلت را بردار ببر! [و حضرت نوح] به قول طلب‌ها، قیاس شکل اول آورد، [یعنی] قیاس استنتاجی و برهانی: «پسر من هم که از اهل من است.» صغرا، کبری، نتیجه. خدای متعال نه با صغرای او مشکل داشت، نه با کبرای او. یک چیز دیگری فرمود: «اهلی که گفتم، این اهلی که تو فکر می‌کنی، نیست! من گفتم اهلت را بردار ببر؛ نه یعنی هر که ژنش از توست، خونش از توست، نسبتی با تو دارد. منظور من از اهل این نیست. آن اهلی که من گفتم، این نیست. «إنّه عملٌ غیرُ صالحٍ». او یک عمل غیر صالح [است.]» خیلی عجیب است! «عمل غیر صالح»! برخی از مفسرین از برادران اهل سنت گمان کردند که منظور این است که یعنی آن محصول عمل غیر صالح است.
پناه بر خدا! انبیا که یک همچین نسبتی به بیت‌شان وارد نمی‌شود. در روایت از امام رضا هم داریم: «هیچ پیغمبری همسرش دامن‌آلوده نبود.» همسر انبیا [می‌توانستند] انحرافات مختلفی داشته باشند؛ همسر نوح، همسر لوط، حتی همسر حضرت موسی. این که فرمودند: «پیغمبر ما مثل موسی است»، ابعاد مختلفی دارد. این مثال «فتنه همسر» [است]. بعد از او، در روایات ما هست که بعد از حضرت موسی، همسر او فتنه‌ای به پا کرد. ماجراهای بانک. قرآن از همسر او هم با تجلیل یاد می‌کند. این‌ها انحرافات مختلفی داشتند؛ انحراف سیاسی داشتند، حتی انحرافات اخلاقی داشتند. همسر لوط کسی بود که راپورت داد دیگر! وقتی که مهمان آمد برای حضرت لوط – این ملائکه که به شکل مردان زیبایی بودند – خوب، مردم قوم لوط هم که دنبال یک همچین چیزهایی بودند. همسر لوط بود که آمد روی بلندی اعلام کرد. آلوده شدن دامن بکشد، نه محصول دامن آلوده است، نه او عمل غیر صالح ملکه شده [است].
پس اهلیت با رسالت و با این جایگاه متناسب با چیست؟ [نه با انتساب.] اگر شما پسر او هستی... [نه!] عزیز من! یکی از کارهای خیلی زیبایی که توی این گلزارهای شهدا می‌شود، این است: روی این قبر شهدای گمنام چه می‌نویسند؟ «فرزند روح‌الله». خیلی تعبیر قشنگی است: «فرزند روح‌الله». این‌ها اصل فرزند هستند؛ این اهل، اصلش این است.
رهبر معظم انقلاب در مورد برخی رجال درجه یک این انقلاب، تعابیر خیلی معمولی [به کار می‌برند]. بعد در مورد شهید حججی مثلاً شما می‌بینید چه تعابیر ویژه و برجسته‌ای به کار می‌برند. آدم احساس می‌کند توی نگاه ایشان، آن شخصیت با این شخصیت وقتی قیاس شود، استوانه انقلاب و ذخیره نظام، ملاک چیز دیگری است. گاهی ما فریب می‌خوریم؛ [می‌گوییم:] «خدمات دارد، زندان رفته، شکنجه شده...» تا آخر. [اما] ملاک اهلیت «رسول‌الله»، جایگاه و جایگاه رسالت است. فکر نکنید با او چایی خوردید، بعد دیگر توی این مملکت یک جایگاهی پیدا کردید. [فکر نکنید] «عکس یادگاری بابا انداختیم»، «توی هواپیما باهاش بودید»، «با هم از پاریس آمدید»! [این‌گونه] فرهنگ سیاسی ما رخنه کرده‌ها. رسماً طعنه می‌زنند، می‌گویند مثلاً: «فلان کَس که دست راست امام بود، این آقای خمینی به این هم رحم نکرد!»
حالا مثلاً آقای قطب‌زاده را اسمش را می‌آورم. توی هواپیما آن کسی که دست راست امام نشسته و مصاحبه می‌کند و ترجمه می‌کند [بود]. آیا [به او] غسل دادند؟ وقتی هم که می‌آیند ایران، او رئیس سازمان صدا و سیما [بود]. بعداً توی ماجرای کودتا می‌فهمند که سه نفر اصلی که بنا دارند حسینیه جماران را منفجر کنند، یکی‌شان صادق قطب‌زاده است و طرح ترور امام را داشته. [می‌گویند:] «رفقاتون رحم نمی‌کنید.» [نه! این] برکات انقلاب است.
مدائن! طرف می‌خواهد طعنه بزند، دارد متن می‌کند. ارتباط و سنخیت [با رسالت] روی حساب این‌ها نیست که توی حزب ما [هستی] یا رفیق ما [هستی] یا خدمات داشتی. [آن کس که اقدام به] ترور [کرد را] گرفتند [و] اعدامش کردند. این هم باز همان است دیگر. چه فرقی [می‌کند]؟ سوء تفاهم [پیش] آمده. آن‌ها به خاطر برخی مفاسدی که به بار آوردند، با اینکه انتصاباتی داشتند...
حالا من شاخص بهتون بگویم: یکی از نوه‌های حضرت امام، سید حسین آقای خمینی، فرزند آقا مصطفی. [الان] ایام دهه فجر هم هست، [بیایید ببینیم] «چی دادیم، چی گرفتیم؟» یک خورده ببینیم «چی دادیم، چی گرفتیم؟» یکی از نوه‌های حضرت امام که خب، بعداً هم یک مدتی ایشان رفت آمریکا و ماجراهایی دارند. [مثلاً] توی ماجرای بنی‌صدر، حمایت کرده بود از بنی‌صدر. توی همین مشهد به امام خبر داده بودند. [این‌ها] یتیم‌های حاج آقا مصطفی بودند؛ امام این‌ها را بزرگ کرد. [امام] به حاج آقا مصطفی تعلق خاطر ویژه‌ای داشت. فرزندان حاج آقا مصطفی را هم ویژه دوست داشت. حسین آقا توی مشهد موضع گرفته [بود] به نفع بنی‌صدر. بعد از ماجرای عزل بنی‌صدر، امام فرمودند که: «دستگیرش می‌کنید، می‌آوَریدش تحت الحفظ.» [امام] با ذکر «تحت الحفظ» [این را] به کار بردند: «می‌آوَریدش تهران اگر دست به اسلحه [داشت].» یادگار امام بود ایشان. [این] دستور امام در مورد برخورد با یادگارش [است].
جایگاه ولایت، غیر از جایگاه‌های دیگر توی جامعه، جایگاه ویژه‌ای دارد؛ نه [فقط به خاطر] اعمال و ارتباط [ات] استراتژیک. خدا ان‌شاءالله به ما توفیق بدهد این سرمایه عظیم را بتوانیم ان‌شاءالله با سلامت، تحویل حضرت حجت ارواحنا فداه بدهیم.
صلوات بر محمد و آل!

جلسات مرتبط

محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00