برخی نکات مطرح شده در این جلسه
فطرت اصیل بیتناسب با دروغ و مغالطه
شیطان؛ تزئین باطل به نام لذت و زیبایی
جامعه فطرتمحور؛ جایی که شیطان نقشی ندارد
ماه رمضان؛ الگویی برای لطافت و شکوفایی فطرت
ذکر، کلید بیداری فطرت در برابر غفلت
انتقاد از رسانههای دینی؛ قرآن بدون ذکر کافی نیست
جلسات خصوصی علامه طباطبایی و یاد مرگ
ماجرای رؤیای شیخ علی پهلوانی و هشدار سنگین اخلاقی
پیشرفت با شالوده ذکر یا غفلت؛ تفاوت تمدن الهی و باطل
راه تحقق تمدن مهدوی؛ بیداری فطرت و ذکر خدا
متن جلسه
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
عبارات حضرت امام در کتاب شریف «شرح حدیث جنود عقل و جهل» درباره فطرت. فرمودند که: «چون اباطیل و اکاذیب و قیاسات باطلهٔ غلط از نفحات شیاطینیه و عالم ظلمات و کدورات و قذارات است، وجههٔ نفس به فطرت مخموره از آنها منصرف و با آنها مناسب و مواجه نفس هیچ تناسبی با اوهام، خیالات، دروغ، باطل، قیاس باطل، مغالطه ندارد.» فطرت، فطرت حقیقی که خدای متعال به انسان داده، راحت پس میزند مغالطه را پس میزند، قیاس باطل را پس میزند، اوهام و خیال را پس میزند.
شیطان کاری که میکند این است که فطرت را مهندسی میکند؛ تزاحم و تضاد ایجاد میکند، دیالکتیک ایجاد میکند و یک سری مسائل فطری دیگر را به او جلوه میدهد. یک سری مسائل خلاف فطرت را به خوردش میدهد به اسم فطرت، به اسم زیبایی. «فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» هم همین است دیگر. عمده کاری که شیطان میکند این است: به اسم زینت، به اسم زیبایی، یک سری چیزها را جلوه میدهد برای آدم. آدم فکر میکند این زیباست، این شیرین است، قشنگ است، لذت دارد. به اسم لذت، به اسم زیبایی، به اسم راحتی. خب، انسان راحتی را دوست دارد. به اسم راحتی، به اسم نفع. آدم دنبال منفعت است. ما فکر میکنیم منفعتطلبی بد است. نه! آدم باید منفعتطلب باشد. آدمی که منفعتطلب نباشد که آدم نیست، انسان نیست، فطرت ندارد.
مسئله این است که ما در منفعتمان فریب میخوریم. شیطان ما را فریب میدهد، با مغالطه ما را فریب میدهد. فکر میکنی منفعت در چیز دیگری است؛ سطح پایین از منافع را به خورد ما میدهد، ما را از سطح بالایی از منافع محروم میکند. «أَذْهَبْتُمْ طَیِّبَاتِ» آیه قرآن است. حضرت امام اینجا مطرح میفرمایند و بحث در موردش میکنند که انشاءالله بهش میرسیم. میفرمایند که: «پس آن نقشهها را قبول نکند و از آنها منفعل نگردد.»
در چه جامعهای شیطان دیگر کارایی ندارد؟ جامعهای که فطرتها بیدار شده باشد. این که میفرمایند: «در دوران امام زمان شیطان را سر میبرند»، نه یعنی هنوز اقتضای کار شیطان هست و شیطان را سر میبرد؛ نه، یعنی دیگر کاری ندارد او که بخواهد انجام دهد. انسان به یک بلوغی رسیده که دیگر شیطان در این پروسهٔ خلقت او هیچکاره است.
مراحلی بود، شیطان تا یک جایی در ما نقش داشت برای رشد ما. از یک جایی به بعد دیگر او نقشی در رشد ما ندارد. کی؟ وقتی که فطرت عمومی مردم، فطرت عمومی فعال بشود، هوشیار بشود. مراتب رشد در درگیری با خود نفس است، درگیر با شیطان نیست؛ نه شیطان درون، نه شیطان بیرون.
این شیاطین، حالا در ماه رمضان شنیدید که مثلاً دست و پایشان بسته است، اینها کنایات است دیگر. خب، اگر دست و پایشان بسته باشد که در هیچ جای عالم نباید هیچ گناهی باشد. در ماه رمضان اسرائیلیها آدم میکشند؛ دست و پایشان بسته نبود. بله، یکی هم میگوید خب، اینها خودشان شیطونند! مقتضای این است؛ یعنی دوران امام زمان یک چیزی شبیه ماه رمضان است.
در ماه رمضان چطور شما طبیعتت را کنترل کردی؟ فطرتت فعال شده، طبیعت را کنترل میکنی. خورد و خوراکت را کنترل میکنی؛ به تبع خورد و خوراک، چشم و گوش هم کنترل میشود. انسان لطیف میشود. در ماه رمضان میبینی چه لطافتی انسان دارد، مخصوصاً هرچه به طرف عصر میرود. البته بعد افطار دیگر یک روحیه قلدرمآبانه و زن پیدا میشود؛ کتککاری و دعوا مال بعد افطار است! درصد، یعنی نرخ جرائم میآید پایین در ماه رمضان. کل سال ماه رمضان باشد! ماه رمضان دو تا ماشین به هم میزنند، پیاده میشود، همدیگر را میبوسند، میروند. روحیه لطیف شده، فطرت شکوفا شده، انسان سبک شده، از زمین فاصله گرفته، ملکوتی شده. شیطان هم اینجا دخالتی ندارد.
«یُرِیدُ أَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةَ وَ الْبَغْضَاءَ». کی او دشمنی را میاندازد؟ وقتی که زمینهاش باشد. برای همین میگوید شما قماربازی نکنید. قمار، البته قمار اصلش درست است، قماربازی زمینه را برای تحریک شیطان فراهم میکند. وقتی میبرد، طرف مقابل میبرد، پولها را برمیدارد، این زمینه الان فراهم است برای کتککاری و دعوا. شما زمینه را فراهم میکنید، او کار میکند. وقتی زمینه را فراهم نکردی، از کار میافتد. وقتی دیگر هیچ کارایی نداشت، مرگ اوست. لذا در دوران امام زمان شیطان را سر میبرند. حضرت در نفوس هست، حضرت هم سر میبرند. خب، این که رشدی نیست؛ کاری دیگر او ندارد، وجود خاصیتی ندارد.
خب، از اینجا به بعد دیگر رشد در چیست؟ رشد در مخالفت با هوای نفس. بله، نفس ما تا ابد داریم. شیطان میرود، نفس را که داریم، هوای نفس را که داریم. فطرت هرچقدر شکوفا میشود، کارایی شیطان از بین میرود؛ چه شیطان درون، چه شیطان بیرون.
شما عملکرد رسانهتان؛ شیطان نتواند تأثیر بگذارد، با علم است؟ نه، با ذکر. فطرت با علم بیدار نمیشود، با ذکر بیدار میشود. کار انبیا توجه و تذکر دادن است. رسانه ما باید چهکار کند؟ رسانه ما باید یک بخش عمدهای از فعالیتش، فعالیت ذکری باشد. خب، یعنی چه؟ قرآن پخش کند؟ شبکه قرآن داریم دیگر. شبکه قرآن که به درد سالمندان میخورد! شبکه قرآن که تلاوت درخواستی و نمیدانم چیچی و فلان و برنامهها... برنامه کودکاش هم به درد سالمندان میخورد! یعنی قشنگ آدم نگاه میکند، احساس میکند یک پیرمرد باید بنشیند با نوهاش، با هم دوتایی. این کیفیت و سطح و لِوِل برنامههای شبکه قرآن. ما انتقادات جدی داریم به شبکه قرآن. همکاری هم کردیم با شبکه قرآن. قرآن! انتقاد جدی هم... برنامه ذکری شما، ذکرت باید ذکر خدا باشد.
اصلاً همین میآید برنامه شبکه قرآن. یاد امید! برنامه ذکری است دیگر؟ نه، ذکر اینها نیست. شما ببینید «توحید مفضل» ذکر. برای نوجوانان چه برنامهای بسازیم؟ ما این طرحش را دادیم. الحمدلله، مثل بقیه طرحهای خوبی که در صدا و سیما اجرا نمیشود، این هم اجرا نشد. گفتیم آقا، «توحید مفضل» را بردارید، مستند کنید. البته دو سه قسمتش را ساختیم، بنده خودم متنش را نوشتم. رفتیم باغ سهراب سپهری در کاشان، آنجا گرفتیم. پخش هم دو سه تا اپیزودش را کار کرد، ولی عمده مباحثش کار نشده؛ در مورد نهنگ، دلفین، دریا، صحرا، بیابان، پرندهها، چیزهای مختلفی. اینها ذکری است. سن و سال نوجوان اقتضا دارد یک جور ذکرهایی را. پیرمرد یک جور دیگر، ذکر جوان یک جور دیگر، ذکر متأهل یک جور ذکر دارد، مجرد یک جور ذکرها دارد.
ما احتیاج به ذکر داریم. این فطرت هوشیار باشد. اطلاعات بدهیم؟ الان مشکلات خانوادههای ما که با اطلاعات حل نمیشود که! بخش اطلاعاتی ما کم است. بخش ذکری ما؛ عمده مشکلات بخش ذکری و غفلت ماست. زنش خوب باشد، کی که نمیداند فحش دادن بد است؟ وقتی آدم عصبانی میشود، وسط عصبانیت که حلوا خیرات نمیکنند که! حالا هی به من اطلاعات بده. یک ذکری میخواهد، یک توجهی میخواهد.
مثل شیخ علی آقای پهلوانی تهرانی. جذاب است. میرویم جاهای دیگر. ایشان فرموده بود که: «من یک روزی با همسرم...» خب، شاگرد سلوکی علامه طباطبایی بوده، از ممتازین شاگردان سلوکی علامه طباطبایی. علامه هر روز جلسه داشتند. این هم بگویم شاید به دردتان بخورد. جلسه خصوصی علامه طباطبایی. بنده با یک واسطه دارم خدمت شما عرض میکنم، با یک واسطهای که سرور عزیزی که خودشان شهید علامه طباطبایی بودند، در جلسات خصوصی مرحوم علامه طباطبایی.
حالا جلسه خصوصی است دیگر. اینها آمدند میخواهند استفاده عرفانی کنند. چه بحثی مطرح میشد؟ روایت معاد خوانده میشد، جلد ۷۸ بحار. این جلسه خصوصی علامه طباطبایی ذکر است دیگر. استاد کارش چیست؟ متذکر کردن. همین توجه. آدم را یاد مرگ. بهترین دستورالعمل اخلاقی و عرفانی: یاد مرگ. روزی ۲۱ بار، مثل قرص میماند. چطور گفتند اول صبح مثلاً ۲۱ کشمش بخورید، حافظهتان قوی میشود؟ روزی ۲۱ بار یاد مرگ کنید، این آدم ساخته میشود.
مرحوم علامه طباطبایی یاد مرگ میکردند. در جلسات خصوصی بود. سه چهار نفر بودند: عبدالله جعفری تهرانی، مرحوم شیخ علی آقای پهلوانی تهرانی. این دو تا اصلی بودند، یکی دو تا دیگر هم در حاشیه میآمدند که اگر کسی اضافه میشد. جلسات چهارشنبه و پنجشنبهشان فرق میکرد. پنجشنبهها تفسیر بود، چهارشنبه جلسه دیگر بود؛ پرسش و پاسخ بود. بعد مثلاً اهل جلسه چهارشنبه وقتی میآمدند، جلسه سهشنبه بود. شاگردانشان جلسه دوشنبه. جلسه سهشنبهها شرح دیوان حافظ بوده؛ ده جلدی که «شرح جمال آفتاب» چاپ شده، مال جلسه سهشنبه است.
پهلوانی تهرانی فرموده بودند که: «من یک روزی با خانمام، خودم تنم میلرزد، یک روزی با خانمام سر یک ماجرایی که حقم با من بود، یکم اوقاتتلخی کردم. سریع ناراحت شدم، سریع هم به دست و پایش افتادم. کدام مردی به دست و پای زنش میافتد؟ عذرخواهی کردم. شبش در عالم رؤیا صدایی شنیدم. به من گفتند: «سی سال اشک و گریه و توسل و زحمتت با آن یک دادی که زدی، به باد رفت.»»
ایشان میگوید: «من با حالت اضطراب بیدار شدم. آمدم خدمت مرحوم علامه طباطبایی. استاد به ایشان عرض کردم: «آقا، من یک همچین خوابی دیدم.»» ایشان فرمودند: «بروید خدا را شکر کنید که در دنیا متذکرتان کردند. کار نرسید به برزخ؛ آنجا بفهمی همه را از دست دادهای!» اینجوری است. این میشود ذکر. رسانه ما باید اینها را به ما بگوید.
اطلاعات به درد ما. شیطان از غفلتهای ما استفاده میکند. شیطان از غفلت فطرت استفاده میکند، فطرت را فریب میدهد. عمده کار، توجه؛ عمده رشد، توجه. یک جامعه پیشرفته، اصل پیشرفتش در کجاست؟ توجه به خداست. اگر توجه به خدا بود، در سطح ماده هم پیشرفت کرد، فَبِها وَ نِعْمَت. اگر توجه به خدا بود، در سطح ماده پیشرفت نکرد، باز هم یک چیزی دارد، اشکال ندارد. اگر در سطح ماده پیشرفت نکرد و توجه به خداش نبود، بدبخت است! اگر در سطح ماده پیشرفت کرد و توجه به خداش بدتر شد، خیلی بدبخت است!
به عنوان یک مهندس جامعهای که فقط سطح امکانات توش پیشرفته است. راهی که با ۱۰ قدم در ۵ دقیقه باید بروی، با یک قدم در یک سطح جامعه. البته باید این کار را بکنید؛ شما به عنوان یک مهندس باید این کار را بکنید، ولی با چه شالودهای؟ شالوده ذکر یا غفلت؟ جامعهای که شالودهاش، شالوده غفلت باشد، جامعهای است که از فطرت جداست. این جامعه دارد به قهقرا میرود. این تمدن، تمدن باطل است.
همه ما را کمک کند در مسیر تحقق تمدن الهی و تمدن مدنظر حضرت ولیعصر، به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
جلسات مرتبط

جلسه پنجاه و نه : فطرت؛ صفحهای سفید با نور استعداد
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شصت : چرا فطرت هیچگاه کهنه نمیشود؟
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شصت و یک : قلب انسان؛ آینهای میان عالم غیب و شهادت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شصت و دو : نیاز حقیقی انسان و سقوط تمدنهای جعلی
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شصت و سه : فطرت انسانی؛ آینهای صیقلی از عالم قدس
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شصت و پنج : فریب سرعت و ابزارسازی شیطان در تمدن مدرن
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شصت و شش : زیبایی حقیقی؛ از چهره ظاهری تا جمال الهی
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شصت و هفت : چرا جمال و مال کمال حقیقی نیستند؟
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شصت و هشت : نگاه امام به فطرت در «شرح چهل حدیث»
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شصت و نه : عجله؛ باگ پنهان در مهندسی فطرت بشر
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت
سخنرانیهای مرتبط
محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه دو
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه چهار
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه پنج
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شش
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه هفت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه هشت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه نه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه ده
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه یازده
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت