نسبت برادری ایمانی بهعنوان بنیان جامعه در قرآن
دو اصل مدیریت جامعه: بینش برادری و رفتار تقوایی
نهی قرآن از مسخره کردن و سلطهگری بر دیگران
مفهوم سخریه و تسخیر منفی در روابط اجتماعی
نقد رسانههای غربی و بیاعتقادی به حریم شخصی
نمونهها: دوربین مخفی، اینستاگرام، فیسبوک و فروش اطلاعات
تعریف حریم شخصی در چارچوب ولایت و عبودیت
آبرو بهعنوان خط قرمز الهی در قرآن
تفاوت حفظ حرمت در اخلاق لیبرالی و اخلاق قرآنی
نگاه توحیدی: پرهیز از هتک حرمت دیگران، شاید آنان بهتر باشند
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
*انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بين اخويكم*. آیهی کریمه در سورهی مبارکهی حجرات، دو اصل را برای آباد شدن جامعه مطرح فرمود: یک اصل، اصل بینشی است و اصل دیگر، اصل رفتاری. اصل بینشی این است که افراد یک جامعه باید خودشان را نسبت به همدیگر برادر ببینند. جامعه یک خانوادهی بزرگ است. یعنی همانجور که جامعه از ارتباط دو نفر آدم با هم شکل میگیرد، این [ارتباط] هی توسعه پیدا میکند.
قرآن خیلی اصرار دارد؛ میفرماید که شما همان خانوادهای هستید که از آدم و حوا [شکل گرفته و] همان خانواده توسعه پیدا کرده: «خلقکم من نفس واحده». وقتی در مورد صله رحم صحبت میکند، میفرماید که شما، پدرتان، مادرتان، آدم و حوا خانواده تشکیل دادند، این هی توسعه پیدا کرد. جامعه همان خانوادهی دونفرهی توسعهیافته است. این نسبت باید بین ما درک بشود؛ ما همه با هم برادریم. نسبت ما، نسبت برادری و خواهری و یک نسبت خانوادگی، به نسبت حقیقی است. این آن بخش بینشی است. بخش رفتاری کار، بخش دوم: تقوا. «اتقوا الله». بخش رفتاری کار، تقواست.
از امروز وارد مباحث سبک زندگی در سورهی مبارکهی حجرات میشویم. مباحث شیرین و نکات خیلی مهمی [در آن است]. اگر کسی میخواهد فرهنگ پیشرفتهی اسلام را ببیند، [باید] این آیات را [ببیند] و واقعاً مفتخر میشود [به] مسلمانی خودش. آیات بسیار زیباست. «همدیگر را مسخره نکنید». اولین دستوری که به مؤمنین [داده میشود]: مسخره کردن، یک کسی را تحت سلطه بردن است؛ چه سلطهای که عرض او، آبروی او را لگدمال کند.
کسی [میگوید] نظام عالم، نظام تسخیر است. قبلاً بحث کردیم: تسخیر یعنی هر کسی در جهت منافع خودش یک کسی را استخدام میکند، ولی این استخدام، استخدامی هدفمند، روشمند، متعادل و مترقی است. [اینطور نیست که] زورش بیشتر بود، هر کسی بهتر توانست غلبه کند، آن بقیه را بردارد به تسخیر درآورد؛ این میشود نظام [تسخیر منفی]. این تسخیر به معنای «سخریه» است؛ به مسخره گرفتن. مسخره کردن فقط این نیست که شما یک کلمه در مورد یک کسی به کار ببرید.
وقتی آدمهای دیگر شأنی ندارند، جایگاهی ندارند، آدمهای دیگر فقط آمدهاند برای اینکه حس لذت شما را تأمین کنند، منافع شما را تأمین کنند، معنا ندارد. اصلاً حریم خصوصی معنا ندارد! الان گفته میشود، آدم واقعاً بعضی وقتها شاخ درمیآورد! کسانی دارند در مورد حریم خصوصی داعیهدار حریم خصوصی میشوند. نگرانیهایی هم که هست، البته طبیعی و معقول است نسبت به این پیامرسانهای داخلی؛ که خب یک عده نگرانند آقا ما چقدر حریم شخصیمان حفظ میشود؟ ما خودمان هم نگران بودیم، کار خاصی داشته باشیم، بالاخره آدم نگران این است که نکند یک کسی بتواند به راحتی نفوذ بکند توی این سیستم و هر چه اطلاعات خواست از کسی پیدا بکند.
ولی خب، این فتوای رهبر معظم انقلاب که حرمت شرعی این کار را اعلام کردند و به نهادهای امنیتی خلاصه، خیلی توصیه شدیدی فرمودند که این مسائل باید رعایت بشود و امنیت تأمین بشود، تا یک حدی طمأنینه برای انسان ایجاد میکند. به این معنا نیست که پیامرسانهای دیگر خیالمان جمع است. شما میبینید فیسبوک این ایام خبرش منتشر شد، اطلاعاتی که اینها فروختند. بقیهی پیامرسانهایی که یک بخش کارکردشان الان هم درگیری کاخ کرملین و دولت پوتین با رئیس تلگرام سر همین مسائل است، [این مباحث را پوشش] نمیدهند. ولی نکتهی عجیب این است که [همینها] بیاعتقادترین آدمها [هستند] در مسائل حفظ حرمت و حریم شخصی.
من یک مثال واضح برای شما میزنم: دوربین مخفی! دوربین مخفی، دوربین مخفی؛ نسبتش با رفتار یک انسان مؤدب، یک شهروند، یک جامعهی مؤدب چیست؟ واقعاً چقدر اخلاقمدارانه است؟ «دوربین مخفی، اخلاق نهفته است» به نظر شما؟ دوربین مخفی، یکی از شگردهای رسانهای، روش جذاب و جواب پسداده است. دوربین مخفی، مسئلهی خیلی طبیعی است؛ کسی هم اعتراضی نسبت به آن ندارد.
ولی اصل اینکه آقا من میخواهم نظارت بکنم، [این است که] رسانه کارش نظارت است. میگوید: «رسانه کارش نظارت است. من هم آمدم نظارت کنم. نقطهی آسیبدیده، نقطهی آسیبپذیر، نقطهی آلوده را من باید نشان مردم بدهم.» خیلی جالب است: حریم شخصی معنا ندارد! ساختار رسانهی غرب هم به نحوی است که دارد میرود به این سمت که اصلاً این حریم شخصی کمکم برداشته بشود و برداشته هم شده است.
حالا در نقد یک سری از این رسانهها و یک سری از این پیامرسانها و اپلیکیشنها اگر بخواهیم بحث بکنیم، صحبت زیاد است. مثلاً اینستاگرام، چیزهای عجیب و غریبش همین است دیگر. دیگر قرار نیست شما برای خودت چیزی داشته باشی. کسی آلبوم شخصی ندارد. خانههای قدیمی همدیگر که وقتی میرفتیم، یک گنجهای بود، یک سری آلبوم تویش بود، عکسهایی بود مال خود آن خانواده بود، کسی حق نداشت نگاه کند. یک حریمی بود، یک مرزی بود، این دیگر برداشته شده است. زنده نشان میدهی هرچه که هست و هرچه دوست داری بقیه ببینند؛ هیچ مرزی ندارد، هیچ خطکشی ندارد، هیچ مراقبتی نسبت بهش نیست.
و جالب است اینها میگویند که ما نظارت هم داریم. وقتی تو اینستاگرام منتشر میکنی، [مثلاً] عکس یک نفر از حزبالله لبنان را، [سیستم اینستاگرام] خیلی سیستماتیک و روشمند حذفش میکند. [میگوید]: «با قوانین ما جور درنمیآید.» یک مرزی مثلاً گذاشته؛ «من دارم مراقبت میکنم کار به خشونت کشیده نشود.» خود سیستمی که وقتی شما قرار است لایو پخش بکنی و میدانی فضا چهجوری است، آن دعوتهایی که داری... آدم وقتی وارد میشود از لایکهایی که میکند، خیلی برای من جالب بود؛ یک آماری تازگی منتشر شد: اینستاگرام با ۱۰ تا لایک اول، [درباره تو] شناختی پیدا میکند که مثلاً دوستت ازت دارد. با ۵۰ تا لایک، شناختی پیدا میکند که پدر و مادرت دارند. با ۵۰۰ تا لایک، شناختی پیدا میکند که همسرت دارد. با هزار تا لایک، شناختی پیدا میکند که خودت از خودت نداری!
حریم شخصی، [یعنی] «شخصی منه»، بامزه است! چون حریم شخصی ذیل غیرِ ولایت که معنا ندارد. شما توی یک ولایتی باید حریم شخصی داشته باشید. یک ولایتی باید مرزهای هر کسی را مشخص کند، بگوید: «این تا اینجا مال این است، از آنجا به بعد مال آن است.» این ولایت، ولایت کیست؟ بامزه است! حریم شخصی بازی الان [وجود ندارد]. بازی، یک کلاهبرداری [است]. شخصی الان نداریم توی فضای رسانه. لااقل هر کسی به هر مقدار اطلاعات... لااقل آنهایی که دستاندرکارند و مسئولیت دارند، به هر مقدار از اطلاعات شما که دوست داشته باشد، دسترسی دارد.
با کمترین برنامه، ایجاد میکند، معرفی میکند. [گویی] علم غیب دارد! چهار تا جن آنجا نشستهاند، یک نگاه میکند، میگوید: «این به قیافهاش میخورد آمده دنبال سینهزنی میگردد. منتشر کنید ببیند عزادار است. باید اینجا مثلاً خلاصه، یک دلی از عزا باید دربیاورد، یک دلی.» شما وقتی وارد فیسبوک که میشوی، اصلاً خیلی جالب است، هم فیسبوک هم توییتر؛ اینجا ویژگیهایی که ازت میگیرد و سؤالهایی که میپرسد و اینها، خیلی مسائل برایش روشن میشود. نکتهی اساسی هم این است که حریم شخصی، ذیل عبودیت تعریف [میشود].
وارد مرز بندگی فرد دیگری نشوید. کسی وارد مرز عرض او هم نشود. آبرو، خط قرمز [است]. امروز وقتمان گذشته [بود]. آبرو هم خط قرمز دارد. تا یک جایی خود خدا در قرآن برای یک عده آبرو نگذاشته است. خط قرمز یکی دیگر مرز ندارد؟ نه، خود این هم عرض دارد. خط قرمزی که مرز دارد، [مثل] بحث غیبت که مطرح میشود؛ کسی که علنی دارد این کار را انجام میدهد، این خودش مرز آبروی خودش را از بین برده است. شما همان کار او را میتوانی فیلم بگیری، منتشر کنی، اشکال ندارد؛ اگر خودش باکی از انتشار این ندارد.
خود قرآن آمده اسم آورده از فرعون. بابا زلیخا توی خلوت رفت، در را بست، بیچاره هفت قفله [کرد] که هر کسی نفهمد. خدا آمده توی قرآن ماجرا را آورده. فیلمالله سلحشور گرفته، حالا ما رفتیم یک غلطی کردیم، تو برای چه ساختی؟ به هم رسیدند، انداخت زندان و... حریم یک مرزی دارد. مصالح و مفاسد.
آخرین جمله، نکتهی توحیدی کار کجاست؟ میگوید: «ببین، وارد مرز آبروی دیگری نشو؛ شاید او بهتر از تو باشد.» [این] یک دریا حرف [دارد]. اخلاق لیبرالی [با این تفاوت دارد]. خدای متعال، حفظ حرمتی که لیبرالها میگویند با حفظ حرمتی که قرآن میگوید، چه فرقی میکند؟ بعد تهش ببین اصلاً میشود [گفت] من اسلام را رفتم آنجا دیدم، مسلمانها را اینجا دیدم؟ یا به قول مرحوم علامه طباطبایی، این حرفها کشک است! برای اینکه اخلاق لیبرالی هر چقدر تویش صداقت باشد، هر چقدر تویش رعایت آداب باشد، هر چقدر تویش حرمت انسانها حفظ بشود، یک مبنایی دارد که [آن] مبنا را قرآن قبول ندارد.
یا ولی عصر، تعجیل بفرما.