فلسفه فوتبال و نقش آن در تبیین مفاهیم فلسفی
نسبت فوتبال با حقیقت، اعتبار و قرارداد اجتماعی
مقایسه گل آفساید با اعمال کفار و مفهوم سراب قرآنی
تقدم مرز اعتقادی بر مرز جغرافیایی در قرآن و سنت
نقش رژیم صهیونیستی و مرزبندی ایمانی در ورزش و سیاست
جایگاه رسانه در گفتمانسازی و تغییر افکار عمومی
پیوند مسائل فوتبال با مسائل منطقهای مانند یمن و فلسطین
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و تحیت داریم محضر همه برادران و خواهران خوبمان، اساتید عزیزمان. تبریک عرض میکنم عید سعید فطر را و دعای قبولی داریم برای اعمال ماه مبارک رمضان. یک ماهی از محضرتان دور بودیم و دعاگو بودیم. پیامهای محبتآمیز و مکرر عزیزان را دیدیم و اظهار محبت و دلتنگی که دوسویه است این محبتها و دلتنگیها.
از خدای متعال بهترین تقدیرات را در این سال برای شما عزیزان [آرزومندم]. این سال، رزقی که از شب قدر آغاز شده، سالی بابرکت، مثبت و مفید برای همه ما و برای مردم ما باشد، انشاءالله.
خوب، ایام جام جهانی را در پیش داریم؛ ماه رمضان دوم و مهمتر از ماه رمضان اول کشور. مثل همه، خلاصه راحت زندگی میکردند. البته بدیاش این است که خب ماه رمضان افتاده توی امتحانها؛ نه اینکه امتحانها افتاده [در] جام جهانی؛ جام جهانی افتاده توی امتحانها. نه اینکه امتحانها افتاده توی جام جهانی.
جام جهانی... دانشگاه، دیگر. من [در] مازندران که [نمیخواستند امتحاناتشان] به جام جهانی بخورد، امتحانها را طراحی کرده بودند. شاید به فینال، ردهبندی و اینها برسید؛ مرحله گروهی را، خلاصه، از دست دادن جام جهانی را در نخواهید یافت.
چند نکته عرض بکنم. حالا روز اولمان هم هست، یکم بیشتر معاشرت کنیم و خیلی کوتاه. امام کاظم علیه السلام به هارونالرشید فرمودند که: «مَا مِنْ شَیْءٍ رَأَتْهُ عَیْنٌ إِلَّا وَ فِیهِ مَوْعِظَةٌ.» هر چیزی که چشمت [آن را دید]، هر چیزی که به چشمت آمد، یک موعظهای [در آن است]. خدا دارد با شما حرف میزند. یک قاعدهای در آن است، یک کلی در آن است، یک کبرایی در آن است، یک موعظهای در آن است، یک کبرای صادقی در آن است. هر چیزی که چشم آدم [ببیند].
وقایع و حوادث دارد [با] آدم [حرف میزند]. [درباره] جام جهانی خیلی صحبتها میشود کرد. من در ماه رمضان یک تورق مختصر (خب، چون سرم شلوغ بوده و برنامه و اینها زیاد بود) یک چکیدهای خواندم از این کتاب "فلسفه فوتبال" و این کتاب "فوتبال علیه جنگ" که عادل فردوسیپور ترجمه کرده که هر دوتاش، آن چکیدهای که من خواندم، جالب بود، نظرم را جلب کرد. حالا فرصت گذاشتهام برای چهار پنج سال آینده که حالا سیر مطالعاتمان اجازه بدهد برسیم [و] دو تا کتاب کامل بخوانیم. نکات خیلی جالب و خوبی توی این دو تا کتاب دیده میشد.
آن "فلسفه فوتبال" خیلی قشنگ است. یعنی من حسرت خوردم چرا فلسفه را نتوانستیم، نتوانستند (حالا بچههایی که درس میخوانیم و درس میدهیم) فلسفه را نتوانستیم به اینجا برسانیم. جزئیات قواعد فلسفی [را به] موارد خیلی جزئی تطبیق داده است. مثلاً میگوید که علل زیباییشناختی بازی کریس رونالدو چیست؟ [از دید] فلسفی و مباحث زیباییشناختی ما باید کشف کنیم که چرا این به نظر همه جالب و جذاب است؟ بازی تیمی بارسلونا یا مثلاً شانس. نقش شانس به تعریف فلسفی از شانس. فلسفه غرب جالب است که شانس را قبول دارد؛ فلسفه اسلامی که در آن کاملاً مردود است. جایگاه شانس چیست؟ اینها بحثهای خوبی است. حالا برنامه "نود" بتواند انشاءالله در سیر تئوری و پیشرفته خودش، اولین مباحث فلسفی را کنارش داشته باشد.
خیال همه که خود را مدعی داوری شدهاند! دیگر همه کارشناس داوریاند و صحنه را اول هشتاد میلیون میگویند خطاست، بعد داور سوت میزند. مردم به این بلوغ رسیدهاند توی فوتبال. در مباحث فلسفیاش هم بتوانیم اینطور باشیم؛ تحلیل کنیم و تحلیل خوبی داشته باشیم. خیلی تحلیلها دارم، یعنی بخواهیم با همدیگر بحث کنیم، شاید هفت، هشت، ده جلسه میتوانیم با هم صحبت کنیم. صحبتهای خوبی هم نسبتاً شاید باشد. حرفهای مهمی میتوان زد.
جام جهانی و فوتبال یکی از ارکان فلسفی را با خودش دارد؛ آن هم بحث اعتبار، اعتبار و حقیقت. اعتبار [که] فلاسفه در برابر دو تا واژه میآورند: یکی حقیقت، یکی اصالت. فوتبال یک بازی قراردادی است و این قراردادها جذابش کرده، جالبش کرده.
سخنرانی که در مازندران داشتیم برای یکی از جلساتی که میرفتیم (خب، جلسات خیلی خوبی بود، الحمدلله رزق خوبی امسال توی جمع نخبگانی مازندران در جلساتی که یکی از دانشگاههای مازندران [برگزار شد]) عرض کنم که [در] جمع این عزیزان که بودیم، من یک مثال فوتبالی برایشان زدم. توی یک سری بحثها در مورد حقیقت و واقعیت با هم داشتیم. واقعاً یک مثال فوتبالی خیلی ساده بحث را حل کرد. بعداً دیدم در گفتگوهای خودشان هم قشنگ با این مثال [اشاره میکنند].
گلی که در آفساید زده بشود، زیبا باشد، واقعیتی متناسب با خودش ندارد. آن آیه که میفرماید: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ كَسَرَابٍ...» (به کفار: اعمالشان مثل سراب است)، این قشنگ تفسیر این آیه است. اعمال کفار در سراب است. واقعیتی ندارد. خیلی هم زیباست، خیلی نمود دارد، خیلی جلوه دارد، [ولی] واقعیت ندارد. ثبت نمیشود برایشان. بحث حبط را میشود قشنگ با آن توضیح داد. بحث اجر را میشود با آن توضیح داد. بحث کفر و ایمان [را] توضیح داد. مباحث عمیق تمدن غرب و غربشناسی را میشود روی آن وارد شد. فوتبال خیلی [مباحث را] باز میکند. اگر واردش بشویم و دقیق روی آن کار کنیم و تحلیل کنیم، خیلی نکات [دارد].
من یک نکته را میخواهم امروز از مباحث فوتبالی (چون بحث روز ما است و بحث مهمی هم هست) به آن اشاره بکنم. ادامه خواهیم داد. این نکته، نکته بسیار مهمی است؛ با آن درگیریم.
قرآن چقدر مرزهای جغرافیایی را به رسمیت میشناسد؟ خدا چقدر کشورها را قبول دارد؟ آرژانتین چه فرقی میکند؟ سوالاتی است که در آن کتاب "فلسفه فوتبال" نبود. حالا اگر یک "فوتبال در قرآن" بنویسیم بعداً... برای خدا ایران و مراکش چه فرقی میکند؟ مراکش. در واقع، مراکش؛ چه فرقی میکند؟ این کشورها، این مرزبندیها چقدر اصالت دارد؟
شما در فضای سیاسی و فضای فرهنگی ما و حتی فضای امنیتی ما، خیلی مرزها اهمیت دارد، خیلی مرزها رسمیت دارد، خیلی مهم است. زلزله میشود، ایران، کرمانشاه میلرزد، دغدغهای دارند، چه شوری دارند. خیلی هم درست خرج بکنند، آن بحثش به کنار. [افرادی] بدهی بانکی دارند. طرف شماره حساب داده، سلبریتی شماره کارت داده که پلیس فتا اعلام میکند که: "بابا! اینها بدهی بانکی دارند. هر چه توی حسابشان میآید، میرود برای طلبکارانشان." چقدر ملت پول دادند!
حالا آنور ایران هم زلزله بود، دیگر. البته خیلی خسارتی نداشت. از عجایب این بود که زلزله آنها بود، اینجا خسارت نداشتند. بامزگیاش این است. کرمانشاه اینور مرز است. یادم نیست چقدر فاصله [داشت]. حالا این فاصله که تا مرز است، یک مثلاً بیست کیلومتر بین [ایران و عراق] است. آنور مصلحت ندیده خرج کند. یک مقدار حس شورش میشود، راهپیمایی میشود، تحصن میشود: "پول ما را کجا خرج میکنی؟"
درست کردن [این مسائل]... توی این ایام، کشورهای عربی [و] مرزهای جغرافیایی... فردا در موردش بحث میکنیم. «شعوب و قبایل». شعبه شعبه کردیم، قبیله قبیله کردیم. بحث میکنیم. تا یک حدی حریم جغرافیایی را خدا قبول دارد. ژئوپلیتیک را قبول دارد. تا یک حدی. از یک حدی به بعد، نه. خودش مرزبندی دارد، تعریف از مرز دارد. خدا اصل مرز را که قبول دارد و در آن جلسات هم مفصل در موردش بحث کردیم: مرز کفر و ایمان است. یک حریم، حریم مؤمنانه است؛ یا حریم، حریم کافران است. این وسط هم یک عده مخلّ امنیتی و ایمانی داریم به اسم منافقین.
مسجد ضرار را پیغمبر میرود خراب میکند. [میفرماید:] "مردم خودتان هم مردم خود نداریم و «تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَاداً لِّمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ»". [این] در دانشگاه شماست. دلبسته آنور را دارد؛ خرابکاری میکند. این با آنهاست. مجازات دارد، برخورد دارد. "مسجد را پیغمبر خراب کرد؟" آقای [توهینکننده به] مسجد! داخل مرز تو است؟ داخل شهر تو است؟ مال ما نیست؟ مسجد را مرزبندی میکند بر اساس کفر و ایمان. به شهرها، مناطق...
خیلی جالب است این مرزبندیها را به وضوح داریم میبینیم. دیگر بحث ایران و اینور و آنور و اصلاً این حرفها نیست. یک سری مرز اعتقادی دارد شکل میدهد؛ تفکیک میکند.
من حالا اسم نمیآورم. دو تا از بازیکنهای محترم تیم ملیمان. دستمریزاد هم میگوییم به بازیکنها. دَمشان گرم. گل که نزدند، ولی خب آن گلی که زده شد، خدا خیرشان بدهد. یک گلی توسط آنها زده شد؛ به واسطه اقدام آنها، به نتیجه حاصل شد. دروازهبان خوبی داشتیم الحمدلله.
بازیکنی بازیکن ماست. رفته با یکی از تیمهای باشگاهی رژیم صهیونیستی بازی کرد. فشار رسانهای میآورند، برش میگردانند. این را هم که ما بارها عرض کردیم به رفقای خودمان، به همه، که آقا، کار رسانهای اثر دارد. کار رسانه گفتمانساز است. کار رسانهای بدیهیساز است؛ برای مردم بدیهی میکند. [برای] کار رسانهای که کار کرد [و] کار رسانهای شلوغکاری نه، [بلکه] کار رسانهای تبیینی، حرف زد، گفتگو کرد، دیالوگ کرد، [آنها را] با شلوغکاری برش گرداندند.
یکی از ضعیفترین بازیکنان تیم ملی. سطح بازی او را میبینید، در قیاس با بقیه بازیکنان میبینید چقدر این [بازیکن] سطح پایین است. یک بازیکن دیگر هم داریم. بازیکن بسیار خوب. حالا کار ندارم حاشیه زیاد دارد. همین دیروز یک موج رسانهای توییتری برایش درست کردند که این را بیرون کنند از ارنج تیم ملی و کلاً از کل لیست. چرا؟ به خاطر این که بازیکن، بهترین بازیکنان ماست و اتفاقاً حضور مؤثر آن هم بود که ما به گل رسیدیم.
دلم ترسید از اینکه او نزند. بازیکن تیم حریف زد، به گل خودشان زد. تیم [این] کشور. این بازیکن یک توییت زده که: "رهبری فرمودند اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید." چه موجی برایش درست کردند! رقص ایران و آبادان و اینور و آنور... این حرفها نیست. یک مرز اعتقادی است. داخل خود کشور، داخل یک تیم [هم] میآید، وارد میشود، دارد تفکیک میکند. قشنگ [میگوید] این باید باشد، آن نباید باشد. چرا؟ اگر برایت ایران مهم است، بازی تیم ملی مهم است، کیفیت بازی این را نگاه کن، کیفیت بازی آن را نگاه کن. امتیازاتی هم که مجلههای فوتبالی میدهند، نگاه کنید دیگر به کی چقدر میدهند.
ذخیره محترم عزیز ما که نمیخواهیم از نان خوردن [آنها را بازداریم]. از حقوق در این حد هم نمیتوانی حرف بزنی، میخورنت! ببینید، حدّ انتقاد و حرف زدن با واکنش مواجه میشود. مرز، در واقع، مرز اعتقادی است. دارید به وضوح میبینید. همین الان دارید میبینید مرزهای اعتقادی را بین خودمان به چه شکلی جناحبندی میکنند، طیفبندی میکنند، گروهبندی [میکنند]. دانشگاه خیلی جالب است.
"وحدت داشته باش!" "امروز وحدت!" عزیز دلم، قربان شکلت، تو خودت یکی از آنوریایی. ما هر چه داریم [میگوییم]، سر تو میزنیم. وقتی تو [یک] بلندگوی آمریکایی حرف بزنی، مردم [میپرسند:] "نتانیاهو، یک آدم بیشرف و رسوا، پیام بدهد؟" گندهتر از من [کسی میگوید]: «سَمَّاعُونَ لَهُمْ».
شما وقتی یک تعدادی افراد، گوش آنها بودند، حرف تو را اکو میکردند. میزنی [که] نتانیاهو به امید چه کسانی دارد این حرفها را میزند؟ در داخل چه کسانی را دیده که حرفش را تکرار میکنند؟ "طیف سیاسی سرمایههای اسرائیل در ایران است." اینها را گفتند یا نگفتند؟ اینها حرفهای سیاسی ما است که میزنیم.
مرزهای جغرافیایی فرع بر مرزهای اعتقادی است. اول مرز اعتقادی را باید دریافت، بعد مرز جغرافیایی اصالت و رسمیت پیدا میکند. نکات بسیار [مهمی] در فوتبال [است]. شما دارید میبینید امروز مرزها را جابجا کردهاند. مرز اعتقادی اصالتش بیشتر است. یک مثال خیلی واضح بود که برای شما زدم. تا آخر جام جهانی پنج، شش تا مثال قطعاً پیدا خواهد شد. رصد کنیم فضا را.
اسرائیل اگر صحبت کند، همین بهترین بازیکنانی که توپ طلا دارند، ببینید چه جور پدر اینها را درمیآورند. یک کسی هم بیاید یک موج رسانهای درست کند به نفع استکبار، بها میدهند، چه جایگاهی میدهند!
خدا انشاءالله که همه ما را کمک بکند. دعا میکنیم برای تیم ملیمان. انشاءالله که یک مساوی بگیرد، برود بالا. یکی هم بگیرد. حالا امید به صدرنشینی. حالا حال کنیم! انشاءالله که تیم ملیمان هم موفق باشد. در این فضای رسانهای فوتبال، مسائل حاشیهای گم نشود. بحث یمن و فلسطین جدی شده. حواس شما جمع باشد، حواس ما پرت نشود. انشاءالله که حاصل جمع همه این اتفاقات این باشد که روز به روز انشاءالله همه مردم و بشریت به موفقیت نزدیکتر بشوند. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.