‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. هدیه به محضر منوّره شهید امروز، حضرت جواد الائمه علیه السلام، صلوات هدیه. اللهم صلّ.
درباره بحث ولایت شوهر و همسر، علامه طباطبایی فرمودند که اسلام آن مدل برده‌داری قبل را باطل کرد که شوهر همسرش را به بردگی می‌گیرد و برای زن ارزش اجتماعی قائل شد. عقل سلیم هم جز این را درباره آن‌ها نمی‌گوید، نمی‌داند. و خلاصه در نتیجه این روش اسلام، زنان در برابر مردان و دوش به دوش آنان، یکی از دو رکن اجتماع گردیدند که این هم جلسه قبل مفصل بحث شد؛ و حال آنکه در دنیای قبل از اسلام از چنین مکانت و ارزشی محروم بودند. عرض کردم این حرف‌ها الان برای من و شما کاملاً [بدیهی است]، ولی مرحوم علامه طباطبایی پیش‌قراول طرح این بحث است. از بی‌هنری خودشان است که دارند تکرار می‌کنند، در هنرمندی علامه است که این بحث را باز کرده؛ بقیه باید هنرمند باشند، بتوانند این را به زبان جدید و با ادبیات دیگری، با یک ادبیات تولید شده ممتاز و منحاضی [بیان کنند].
اسلام زمام انتخاب شوهر و زمام اداره اموال شخصی آنان را به خودشان واگذار نمود. اختیار اینکه با که ازدواج بکند دست خودش است، همسر که باشد، اموالش اختیارش دست خودش است. این‌ها قبلاً نبود، سابقه نداشت قبل از اسلام؛ و حال آنکه زنان در دنیا دارای چنین اختیاراتی نبودند و یا اگر هم بودند، چنین استقلال را. اسلام زنان را در امور معینی با مردان شریک کرد و در امور دیگری جداشان نمود. پس یک اشتراکاتی دارند مردم و زنان، و یک افتراقات و اختلافاتی دارد. اشتراکات برمی‌گردد به آن اموری که مربوط به روح است: اصل عبودیت، اصل نماز، اصل عبادت. ولی توی مدلش چی؟ بله، به دختر می‌گوید که تو نُه سالگی بالغ می‌شوی؛ به پسر می‌گوید تو پانزده سالگی.
دختر نُه سالگی بخواهد روزه بگیرد، ماهی ده روز نماز نداریم. ده روز از ماه مبارک هم روزه ندارد که البته روزه را بر بدن... ماهی ده روز می‌شود، سالی چقدر؟ بین سه تا ده در سال می‌شود ۱۲۰. ۱۲۰ روز در سه سال می‌شود چقدر؟ ۳۶۰. یعنی سه سال، [حدود] یک سال عبادت خانم کمتر است. این خانم نُه سالگی بالغ شده، آقا پانزده سالگی بالغ شده. خط پایان برای جفتشان بگیریم: هفتاد و پنج سالگی. هفتاد سالگی، بفرض هفتاد سالگی. پانزده تا هفتاد چقدر می‌شود؟ پنجاه و پنج سال. این آقا پنجاه و پنج سال به نماز خوانده بدون تعطیلی. حتی در حال غرق شدن هم اگر بوده باید می‌خوانده.
از این هفتاد سال، نُه سال: ۶۱ سال. ۶۱ سال بگیریم ۶۰ سال. ۶۰ سال هم، هر سی سالی ده سال می‌شود ۲۰ سال. از پانزده سالگی تا هفتاد سالگی چند سال منتظر عادت کرده بود؟ پنجاه و پنج سال. این خانم از نُه سالگی تا هفتاد سالگی: چهل سال. سر که کلاه رفته است؟ یک هندسه‌ای دارد احکام الهی. یک شرایطی را در نظر گرفته. یک بده بستانی دارد.
یک سری شیاد و کلاهبردار در فضای رسانه و در فضای تبلیغی می‌آیند یک سری چیزها را می‌گیرند و می‌زنند. [اینها] محروم‌اند که باب شد بحث سربازی خانم‌ها از طرف طیفی. این بحث گرم شد. نماینده‌هایی در مجلس که خود این‌ها نماد فمینیست هستند. خود این خانم‌هایی که این حرف را زدند نماد طرفداری از این حرف‌ها [هستند]. جالب بود برای من. سربازی تا هفتاد سال! خاطره تعریف [می‌کردند]: سال دوم خاطرات او دست گرفتن برای خاطرات سربازی و مسائل سربازی خانم‌ها از آن طرف سفارش و دعوت کرده به بچه‌داری.
کتاب «رساله نکاحیه» را سفارش می‌کنم دوستان. چهارده یا پانزده سالم بود این کتاب را می‌خواندم. اوایل طلبگی‌مان بود. رفقای طلبه نگاه می‌کردند [به] دست ما، می‌خندیدند. "زود! تمرین پانزده سالگی: رساله نکاحیه، چهارصد صفحه!"
کاهش جمعیت، ضربه‌ای سهمگین بر پیکره مسلمین [است]. از مرحوم علامه تهرانی [نقل است که] به مشهد تشریف داشتند. خود اینکه دعوت به تناسل و تنافح شده و بحث تهدید جمعیت اوایل دهه هفتاد. ایشان مواضع شدید و سفت و سختی دارند. خیلی هم نکات نرخ جمعیت را در دنیا می‌گوید که بعضی از آن‌ها را اینجا اشاراتی کردیم. مثلاً نسبت جمعیت ایران و نسبت مساحت ایران و ژاپن. به نسبت ما جمعیتشان چند برابر [است]؟ چقدر؟ اوایل دهه هفتاد مثلاً سی و پنج میلیون، چهل میلیون بودیم. در قیاس با ژاپن خیلی عقب‌تر. یا مثلاً مساحت ایران معادل با تقریباً نوزده تا کشور اروپایی. در خاطرم نمانده.
دعوت به تناسل می‌کند. می‌گوید: آقا! شما دارید زن را از حقوق خودش محروم می‌کنی؛ این دیگر نمی‌تواند درس بخواند، دیگر نمی‌تواند... ساختار بدن او، آناتومی او... زنی که بعد از هجده سالگی باردار بشود، این مثلاً خطر سرطان رحم، سرطان سینه در او چند درصد بالاتر است؟ دانلود همین کثرت بچه در مورد خود زایمان... وازکتومی، توبکتومی رایگان. بعد از جنگ یا نه... اساتید بزرگ‌ترم پارچه‌های سفید چلوار زده بودند: "وازکتومی رایگان!" نرخ جمعیتی دانشجوهای ما که الان دیگر امسال ۷۹ [متولدین] دارند وارد دانشگاه می‌شوند... سال بعد [متولدین] دهه هشتادی [وارد] دانشگاه‌ها [می‌شوند]؛ دیگر ظرفیت اضافه آورده‌اند. کنکور شرکت بکنی [و] نزنی، قطعاً در دانشگاه قبولی. ساختن [این ظرفیت‌ها] برای دهه‌شصتی‌ها بود که تعداد جمعیت زیاد بود. ظرفیت بردند بالا. دهه هفتاد نرخ جمعیت آمده پایین، دهه هشتاد آمده پایین‌تر. ساختار جامعه را به هم ریختیم. مشاغلی که اصلاً تناسب و روحیه او را ندارد.
یک جاهایی رایگان، ارزان [است]. استعمار نیست. این استخدام زن نیست به اسم اینکه حقوق [بدهد/بگیرد]... این جالبش این است: خانم‌ها را، خیلی جالب است، در فضای مدیریتی لیبرال، [حق] وزارت به زن نمی‌رسد! [ولی] تحمل دارد این همه داد و قال. بعد یک دفعه نماینده فمینیست برمی‌گردد می‌گوید: "آقا! زن‌ها بروند سربازی، جهاد و جنگ و این چیزها!" خیلی عجیب است واقعاً. آدم می‌ماند. روی آن فکر بکنید.
چرا این‌جوری می‌شود؟ من نمی‌دانم واقعاً. یک طراحی مردانه است. قبلاً خدمتتان عرض کردم. ۲۰۰۳، چندین مقاله: "یک طراحی مردانه! مردان مستکبر و زورگویی که به اسم حق زن می‌خواهند زن را [به] درد بکشند." کارکرد زن، کارکرد ارضاگرایانه است. فقط مشاغلی که برای فوتبال بازی کند، این هم والیبال ساحلی بازی کند. لذتش را ببریم! این همه زن! بعد مسئولیت تدریس این‌ها و تحصیل این‌ها افتاده روی دوش این همه مرد، این همه دختر! بعد مفاد درسی این‌ها همه مردانه است که قبلاً این‌ها را بحث کردیم با فیلم. سیکل تحصیلی که دارد این دختر می‌رود، آخر هیچ خروج زنانه‌ای برایش ندارد؛ مردانه است. با یک هندسه چدنی، چرخ‌دنده‌های اقتصاد و صنعت لهش بکند؟ چه تناسبی دارد؟
سونوگرافی زن که سونوگراف زن باشد، در قم نداشتیم. پزشک زنان هم اندازه انگشت‌های دست [کم بود]. بله، در دنیا رایج است. سر زایمان هم پزشک مرد را می‌گویند بیاید بچه را در بیاورد. ولی آن مرد چقدر دریافت دارد از وضعیت زن؟ الان وضعیت روحی او چه مصیبت و چه مشکلی را دارد تحمل می‌کند؟ چه سختی را دارد تحمل می‌کند؟ در درس‌هایی که بررسی بکنید... ما که نمی‌خواهیم متأسفانه که نگاه نمی‌کنیم که... نوکر همه خانم‌هایی که دارند دروس مهندسی می‌خوانند هم هستیم. علی‌الخصوص دانشکده مهندسی خودمان. از دم. چه ربطی به ساختار یک زن دارد این اشتهایی که دارد تحصیل می‌شود؟
برنامه شروع کردیم؛ حالا بعداً صدایش درمی‌آید. الان فعلاً داریم [می‌گویند]: دزدیه بود که دزدی فردا درمی‌آید. فعلاً در مراحل اولیه [هستیم]. چه کارهایی مربوط به صنعت [است]... بعد آن مسئولی که آمده‌اند، عزیزی که قرار شده تدریس بکنند، یک سری مباحث به بچه‌های بد... چی؟ میکروکنترلر می‌گویند ها؟ مرد حسابی! این خانم بخواهد برود در آسانسور این را درست بکند، یک جعبه سی کیلویی فقط باید بلند کند [و] بگذارد بالا سرش. [این] تبعیض است. [اینکه] بار سی کیلویی [را] بلند [کنند و] پر [تاب] بکنند، روی عین خیالمان نیست. زایمان: ماماهایشان شده مرد. تناسب با ساختار [و] روان. کاری که قرآن کرده این است که این‌ها را تناسب داده است. متناسب با جایی که مربوط [به] ساختار و تناسب دارد. آن رشته، آن گرایشی که از وجود او تراوش بکند. قشنگ! نکته [بعدی] از [امام] جواد علیه السلام؛ رد نشویم.
یک آیه‌ای که خیلی نگاه اسلام به زن یک نگاه مستبدانه است: آن آیه "فاضربوهنّ". این آیه می‌فرماید که می‌توانی زن را چکار کنی؟ در صورت نیاز البته. سه مرحله را گفته: مرحله اول. مرحله دوم این است که اگر خلاصه نکرد، رختخوابت را جدا کن. مرحله سوم... اهل بیت... یک نکته‌ای بگویم: این جالب است. فقط شما [به] روش تحمل اهل بیت [نگاه کنید]. اگر قرار بود به این آیه عمل بکنند، امام حسن و امام جواد علیهم السلام، این‌ها توسط همسران به شهادت می‌رسیدند. صریح آیه قرآن: ازواج النبی در سوره مبارکه تحریم. پیغمبر [را] بیرون منتشر کردند، [و] اذیت پیغمبر [را] اذیت [کردند، پس] ملعون‌اند. دیگر از این دلیل بالاتر برای اینکه دستور [چیزی به زن] بلند کند [نیست]. آدم [می‌بیند] تازه پیغمبر خیلی با این‌ها برخورد سختی کرد. مرحله دوم را اجرا کرد که قهر [است]. نامرد [ساختن و زیر پا گذاشتن] این حرمت زن را مفاد قانونی طراحی کرده [است] که اگر نیاز به ضرورت برسد، ضرورت پیدا بکند، این هم هست. من که همان اول کار... بعد می‌بینی آدم حزب‌اللهی ریشو، گرفته زن را کبود کرده! بعد قرآن گفته [بود اینگونه] جنگ جهانی اتفاق نمی‌افتاد. درست است یا نه؟ به امام معصوم سم بدهند؟
یک مشکل و مصیبت این است که خوددرمانی [می‌کنیم]. گوشم درد می‌کند، دندانم درد می‌کرد، رفتم کشیدم. مدل پزشکی ما در فضای معارفی ما همین است. دو تا روایت شنیده، دو تا آیه شنیده. فلانی! گفتی این تهمت است! آبروی مؤمن از کعبه بالاتر است. گفت: برگشتی جواب داده که "نه، مؤمن با مسلم فرق می‌کند!" می‌افتد دست یک آدمی که از هیچی سررشته ندارد. یک روایتی به گوشش خورده [و این] مصیبت علم ناقص [است]. علم ناقص! علم ناقص [را] نجات بده! به آبروی امام جواد علیه السلام.
خدایا! در فرج امام عصر تعجیل [بفرما]. قلب نازنین امام زمان [را] از ما راضی بفرما. بالاترین سلام‌ها، [و] طیبات، هدایای معنوی و نورانی ما را در این لحظه [به] محضر مبارک امام زمان علیه السلام تقدیم بفرما. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله ال.