امام باقر (علیهالسلام): مرد هم باید برای همسرش آراسته باشد
زینت زن؛ مستحب در خانه، ممنوع در برابر نامحرم
امام صادق (علیهالسلام) و فلسفه انتخاب همسر مؤمن
هشدار قرآن درباره سوءاستفاده مردان از قدرت ظاهری
استقلال زن در عمل، ایمان و مسئولیت فردی
آیات معاد و تفاوت لذت جسمانی در دنیا و آخرت
عزت و کرامت؛ تنها در پرتو تقوا و عمل صالح
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. چند آیه باقی مانده از این بحث را امروز بخوانیم.
در ادامه مبحث، به نکتهای متفاوت در محضر عزیزان میپردازیم. آیه سوم درباره حقوق زنان است. علامه طباطبایی (ره) در تفسیر آیه «و لهن مثل الذی علیهن» میفرمایند: برای ایشان (زنان) است مثل همان چیزی که بر ایشان (مردان) است؛ یعنی حقوقشان مانند تکالیفشان است. همانطور که نسبت به "معروف" (کارهای نیک) تکلیف دارند، نسبت به "معروف" نیز حق دارند. حقوق مرد بر زن معادل با حقوق زن بر مرد است. مثالهایی را نیز عرض کردم.
یکی دیگر از این مثالها که حالا دیروز گفته نشد، این است که امام باقر علیه السلام فرمودند: «مرد باید تزین کند برای همسرش، همانطور که همسر باید آرایش کند برای شوهر». شوهر هم باید آراسته باشد؛ البته آرایش او معنای خودش را دارد. مثلاً یک بخشی از آراسته بودن خانمها، ناخن بلند است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند که برای زن متأهل مستحب است ناخنش را بلند کند؛ این زینت بیشتری برای اوست. البته میدانید بحث زینت هم بحث مفصلی است.
یکی از احکام این است که زینت باید از نامحرم پوشیده شود. من دیگر وارد مثالش نمیشوم. میدانم الان مثالش را بگویم، اینجا با آرپیجی منفجر میشود! چون مثالش این است که هر آنچه زینت به حساب آید، باید پوشانده شود. میخواهد بینی عمل کرده باشد، یا ابروی برداشتهشده و... هر آنچه عرفاً زینت به حساب آید، باید چه شود؟ «زینتهن». ابداء زینت حرام است. "ابداء" از ریشه "بدو" (ب د و) یعنی آشکار کردن؛ آشکار کردن، به منصه آوردن، به رخ کشیدن زینت، نشان دادن زینت.
ناخن بلند هم زینت است و بلند کردنش مستحب است؛ برای (رضایت) همسر. در برابر نامحرم، (باید پوشیده شود). (همچنین درباره) خلخال پا: نباید هنگام راه رفتن پا را چنان به زمین بکوبند که صدای خلخال به گوش رسد. واقعاً در فضای امروز ما افراطی است، قبول دارید؟ (افراطی یا نه؟) فضای عمومی [جامعه] اینگونه است. یک گوشهای از این حرفها را توی جلسهای شاید ۱۱-۱۲ سال پیش [گفتم]، آن وقت این همه خانم تماس گرفتند [و خواستند] که دیگر این بحثها را ادامه ندهیم. خیلی محترمانه درخواست کردند. گوشههایی از این مسائل ظرفیت و کشش واقعاً در جامعه نیست. اکنون، همانطور که آراستگی برای مرد وظیفه است، برای همسر هم (در قبال شوهر) [چنین است].
امام باقر علیه السلام فرمودند که قوم لوط، همسرانشان به فحشا کشیده شدند به خاطر اینکه مردها به خودشان نمیرسیدند. زلیخا در برخی روایات دارد که در تمنای یوسف قرار گرفت، از آن روست که (همسرش) به خودش نمیرسید. این آراسته بودن و به سر و وضع رسیدن، خیلی چیز مهمی است.
«شهوةُ أهلِ المومنِ یأکلُ بِشهوةِ أهلِه»؛ (یعنی) مؤمن با شهوت خانوادهاش غذا میخورد، (اما) منافق با شهوت خود غذا میخورد. این تفاوت مؤمن و منافق است. خیلی هم تفاوت ظریف و زیبایی است.
خب، این فقط در "اکل" (خوردن) که نیست. (به قول آقایان علما) این خصوصیت فقط بنای خوردن نیست؛ یعنی مبنا و مدار رابطهاش و رفتارش در منزل، به خواست خانواده است. مدل مویی که میزنیم، به خواست خانواده؛ لباسی که میخریم، به خواست خانواده. (گاهی) متأهلان (که میخواهند) سورپرایز کنند، [اینطور است که] رفته ماشین خریده، آمده (و گفته): «ماشینم را خریدم، آمدم سورپرایز!». خب، سورپرایزی تفاوت دارد: خرید با خانمها (همراهی همسر) و خرید تنها. ولی ارزش دارد؛ آدم بالاخره به خواست خانوادهاش [بیشتر توجه کند]، به تکلیفی که دارند. (آیا) زن موظف باشد [که همیشه تابع خواست مرد باشد]؟ نه، خیلی از وظایف هم مرد به عهدهاش است.
خب، آن زن مظلوم و ضعیف در برابر مرد است؛ یعنی صدایش [به جایی نمیرسد]. البته الان یک اهرمهایی مثل مهریه و اینها، خلاصه یک کاری میکند. مخصوصاً [همانطور که] این [شخص] میگفت: «الان از وقتی که سکه شده چهار میلیون، من هی صبح به صبح پای خانمم را میبوسم!» مرد باید حساب ببرد و بترسد. ولی اصل (موضوع)، آن ایمان است. شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: «آقا، میخواهم دخترم را به چه کسی شوهر دهم؟» این روایت خیلی زیباست. حضرت فرمودند: «دختر [شما] از این دو حال خارج نیست: یا دخترت خوب است یا بد.» [این] حصر عقلی [است]! اصلاً بیان فلسفی [در مشاوره خانواده] تا حالا ما ندیده بودیم. یک کسی مشاور خانواده فلسفی بدهد! امام صادق (ع) مشاور خانواده فلسفی دادند. خیلی زیباست! «اگر دخترت خوب است، کی قدر خوبیهایش را میداند؟ آدم مؤمن. اگر دخترت بد است، کی تحملش میکند؟ آدم مؤمن با تقوا». خیلی زیباست. اگر خوب است، آن [مرد مؤمن] قدرش را میداند؛ اگر بد است، او تحملش میکند. بار مسئولیت را در واقع گذاشتهاند روی ایمان مرد. [مرد] قدرت ظاهری دارد، میتواند از اینها استفاده بکند: نفقه ندهد، از خانه بگذارد برود بیرون؛ کمکهای اقتصادی [نکند] که متأسفانه به وفور آدم در این جامعه میبیند و واقعاً دل آدم به درد میآید. حرکات خبیثانهای که [زن را] تحت فشار قرار میدهد که از مهریهاش بگذرد، از بچه بگذرد، [و به او] طلاق بدهد. این ایمان نیست دیگر. حالا آدم در هیئت و چه میدانم، زیارت و اینها هم میبیند؛ این چه تعهدی است؟ چه تقوایی؟
آیه دوم [اشاره دارد به] اینکه هر کسی عملی انجام دهد، عمل فردی مستقل است و خودش مسئول عملش است. [مثلاً میگویند:] «هر جا شوهرت وطنش است، تو هم وطنت محسوب میشود.» یا «آقای ما اجازه نمیدهد که من ماه رمضان روزه بگیرم!»، «آقای ما روزهخوری میکند، ناهارم تنهایی از گلویم پایین نمیرود، باید بنشینی بغلم بخوری!» اینها چه ربطی دارد؟ [مثلاً ممکن است] یک خانم مستطیع (برای حج) بشود در حالی که شوهرش مستطیع نیست. ممکن است به یک خانم خمس تعلق بگیرد در حالی که به شوهرش خمس تعلق [نگیرد]. عملش مستقل است. رشد و سلوک هر کسی هم مستقل است.
یک آسیهای [هم] پیدا میشود در منزل فرعون. خیلی عجیب است! فرعون، «یَقدُمُ قَومَهُ»؛ (یعنی) میگوید: «آقا، یک جماعتی را برد جهنم.» خودش هم پیشاپیش یک امتی را برده جهنم. [اما] همسرش، تک و تنها، آن هم کجا؟ در شرح [اینکه چطور] دعا (میکرد) و سخن میگفت: «خدایا برای من بنا کن [خانهای] در سوره مبارکه تحریم، «ابنِ لی عندک»؛ تو خودت بنا کن برای من در نزد خودت. من بهشت نمیخواهم (فقط)، [بلکه] مقام "عِندیت" میخواهم؛ آن مقامی که شهدا دارند که [فرموده:] «شهیدان هم به میخ کشیده شدند و به شهادت [رسیدند]». کسی از کنار فرعون به «عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ» میرسد.
«عبدتین من عبادنا» [قرآن 66:10]؛ آیه عجیبی است در مورد همسر لوط و همسر نوح: «کانتا تحت عبدین» (کانتا تحت عبدین من عبادنا الصالحین). حالا [معنای] آن را میفهمیم. کنار فرعون [زن مؤمن] ذیل ولایت یا مثلاً ذیل همسری [مؤمنه] است، این دو نفر هم [یعنی] همسر حضرت لوط و همسر حضرت نوح بودند. «فخانتاهما»؛ خیانت [جنسی] دامن نکردند، [بلکه] خیانت اعتقادی و راهبردی [کردند]؛ «فَکَانَتَا فِی النَّارِ مَعَ الدَّاخِلِینَ» (حکمشان حکم جهنم است). یک کسی از کنار نوح (پیامبر) میرود جهنم، و (یک کسی) از میان فرعون (کافر) به مقام عِندیت (الهی) میرسد. استقلال زن است. اصلاً پذیرفته نیست که [بگوییم:] «آقا، شوهر ما مثلاً فلان ابزار را برداشت آورد تو خانه، ما هم نتوانستیم مخالفت کنیم!»، «شوهر ما فلان سیستم بود!»، «فلان مدل بود!»، «فلان فرقه بود!»، «فلان کار/کاره بود!» اینها هیچکدام توجیه نیست. زن استقلال دارد در اندیشه خودش، در رفتار خودش.
این نکته را هم تمام بکنم که: بحث «لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت» [قرآن 2:286]؛ (یعنی) هر چه کار خوب انجام دهد، خودش مال خودش است؛ هر چه هم کار بد انجام دهد، مال خودش است. این استقلال کامل زن [است]. «کل نفس الا علیها»؛ بار دوش خودش است، مسئولیت هم با خودش است. «ولا تزر وازرة وِزرَ اُخری» [قرآن 6:164]؛ [یعنی] کسی وَزْر (بار گناه) دیگری را به دوش [نمیکشد]. آیات مطلق دیگری هم هست که مانند این آیات، یک فرد از انسان را، چه مرد و چه زن، جزء تام و کامل اجتماع دانسته و او را آنقدر استقلال فردی داده که در نتایج خوب و بد و نفع و ضرر اعمالش، از هر فرد دیگری جدایش ساخته است. [اینکه بگوییم] «تو سری خور بود»، «این شوهرش این کار را کرد»، «این را به زور بردندش»، «این بابایش فلان بود»، این حرفها را ندارد. [او] یک انسان مستقل است، بدون اینکه در این استقلال بین مرد و زن و کوچک و بزرگ فرقی گذاشته باشد. آنگاه میانشان در عزت و احترام نیز تساوی قائل شده و فرموده: «و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین» [قرآن 63:8]. عزت مؤمنانه، چه مرد باشد چه زن، برایش جاری است.
همه مباحثی که در قرآن مربوط به "نفس" مرد (و زن) است، [اگرچه] مربوط به تن است، اما تفاوت در آن هست. یک نکته هم عرض بکنم. سؤالی [پرسیده شده بود، که] نکته قشنگ آن، جذابیتش فقط بالاست، وگرنه توضیحش زیاد است. پرسیدهاند که: «آقا، در قیامت و در آخرت وقتی ماده نیست، چطور همسران بهشتی داریم؟ همسر بهشتی دارند و ماده ندارند، این چطور میشود؟» [پاسخ این است که] خب، جسم دارند. همسری که اینجا در این دنیا داریم با همسری که آنجا داریم، خیلی فرق میکند. همسری که اینجا داری، ماده است. ماده گفتیم چیست؟ از قوه به فعل است. ماده یعنی یک حرکت جوهری، از قوه. یک قوهای را قرار است شما بالفعل بکنید با ماده. این [ویژگی] در بهشت نیست. آنجا کسی در اثر مباشرت با همسر بچهدار نمیشود. [اینطور نیست که] پوشک هم که شده، پول یارانه یک ماه ۴۵ هزار تومان پوشک بخرد برای بچه و بعد بزرگش کند، بعد هی کثافتکاری میکند... [نه!] اینها نیامدهاند در بهشت یک نیم ساعت استراحت بکنند [و بعد دوباره] مشکل پیدا کرده و شب بیداری دارد و شب ادراری دارد و این ماجراها نیست!
خیلی از این توهمات و اشکالاتی هم که برطرف میشود. و هیچکس مثل ملاصدرا نتوانسته بحث معاد را [به طور کامل] وارد [بحث] نشود. [او] فرمودند که هنوز رزق حوزه علمیه نشده [است]. بحث معاد بحث بسیار سنگینی است. خود ایشان هم مختصری بحث کردهاند در رساله "الانسان" (الانسان قبل الدنیا فالدنیا)، در رساله "بعد از دنیا"یشان مباحث عالی دارد در مورد شفاعت، صراط، بهشت، جهنم؛ البته مختصر و مفید. (هر بحث توضیحات) بحث معاد، بحث بسیار شیرین و بحث بسیار سنگینی است. خاطرم هست در درس حضرت آیتالله جوادی آملی، چند باری به مناسبتهای مختلف میفرمودند. هم سوره ابراهیم را فرمودند، هم سوره اعراف را فرمودند. جاهای مختلف [این را] میفرمودند: «آدم عاقلی اطراف اهل بیت پیدا نمیشد این مسائل معاد را بیاید بپرسد؟» آخه این سؤالهایی هم که اینها کردند، سؤال است؟ چه مسائلی! این همه ما مسائل سنگین داریم: «یوم تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ» [قرآن 14:48] و «السماوات مطویات بیمینه» [قرآن 39:67]. بسیار سنگین [است]. «فکانت الجبال سرابا» [قرآن 78:20]؛ این را در درس آیتالله جوادی چند بار فرمودند. فرمودند که بعضی آیات قرآن مثل دریاست که یک جاهایی حفرههایی دارد، (نمیشود) سمتش برویم. بعضی آیات قرآن این شکلی است. حالا یک کسی که ۳۰ ساله دارد تفسیر میگوید، ۴۵ [جلد] تفسیر چاپ شده، ۵۵ [جلد] تفسیرش مانده، یعنی ۱۰۰ [جلد]. در تاریخ اسلام تفسیر ۱۰۰ جلدی ما [از] این بزرگوار (آیتالله جوادی آملی) [داریم] که ۳۰ سال فقط عمر شریفش را گذاشته در بیان تفسیر، تحصیل تفسیر، و (ما) به نحو دیگری نفهمیدیم! «فکانت الجبال سرابا»؛ (روز قیامت) کوه [نه اینکه] «کانت الجبال سرابا» یا «نُسِّفَتِ الْجِبالُ» [قرآن 20:105]، [بلکه منظور این است که] روز قیامت کوه سراب میشود؟ میفهمی کوه سراب بود یعنی چی؟ خیلی سنگین است. یک عاقل پیدا نمیشد اینها را از اهل بیت سؤال بکند؟ اینها [مسائل] مربوط به معاد است. بحث معاد، سنگینترین بحث است.
پس چکیده نکته این شد که در بهشت ما ماده نداریم، ولی جسم داریم. به حسب جسممان لذت داریم؛ لذت دنیا فرق میکند. آن مباشرت با همسر یا خیلی از این مسائلی که عرض کردم، [مثلاً] شبهات با غلمان (غلمان بهشتی)، [یا اینکه] «کدام شهر است که با بچههای کوچک مثلاً در ارتباطند؟» این اصلاً جنسش با دنیا فرق میکند. این عمل قوم لوط نیست که [در آن دنیا] دیگری [هم دچار گناه شود]. اینجا در واقع مصالح و مفاسدی که پشت ماجراست، کاملاً متفاوت با مصالح و مفاسدی است که آن طرف است. نظام عالم، نظام تکوین این طرف [و] نظام تکوین آن طرف فرق میکند. اینجا ماده دارد. یک کسی [اگر] غریزه کرد با جنس مخالف، اولین سوءاش این است که نسل بشر منقطع و منقرض میشود، ازدواج صورت نمیگیرد. همین که الان در غرب شما میبینید: کشور فرانسه مثلاً [بازیکنانش] منتخب آفریقا [هستند] بس که نرخ جمعیت دارد پایین میآید. دیگر اینها بازیکن از خودشان [ندارند]. بلژیک این شکلی بود. یا فرانسه ۸۰ درصد اینها سیاه بودند بازیکنانش. رؤسای جمهور آمدند، بعد همسران رؤسای جمهور همجنسگرا [شدند]. این هم همسرش یک آقای مرد مرتب! خلاصه همسر رئیس جمهور... که کمکم [به سمتی میرود که] ایران چند دوره بعد، دیگر بعید نیست کمکم با این سیر غربگرایی ما [به این وضعیت دچار شود]. غرض اینکه آنجا یک فضای دیگری است. اینجا این مفاسد را دارد، آنجا مفاسد را ندارد. لذت مادی نیست؛ آنجا لذتش عین معنویت است، عین توحید است. چطور میشود مباشرت با همسر باشد، لذتش عین توحید باشد؟ [اینجا نیست (که لذت مادی باشد).] خیلی توضیحات [است]. عرض کنم که مباحث مفصلی میخواهد که بحث در هر صورت [ادامه دارد].
سپس تمامی کرامتهای موهوم را لغو کرده و تنها عزت و احترام دینی را معتبر دانسته که با تقوا و عمل [صالح] [به دست میآید] و فرموده است. این هم به یاد سوره حجراتمان، که چند ماهی است از آن دوریم، [میگویم]. و همه همین آیه است. این بحث مهندسی طبقات اجتماعی، شرح همین آیه «یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و اُنثی» [قرآن 49:13] است. لذا [در روایات] فرمود: «زن صالح و مؤمن، از هزار [مرد کافر] (این تعبیر "هزار" عدد کثرت است) از هزار مرد کافر بهتر است.» رئیس [جمهور] مثلاً، به حسب ظاهر هزار تا کار آنچنانی در فضای اجرایی و عرصه عمومی جامعه دارد. این یک زن صالحه مؤمنه، یک گوشهای دارد وظایف فردی خودش را درست انجام میدهد، این قطعاً از همه اینها [بهتر است]. [خدایا] اهل این معارف [مان] کن! توفیق فهم عنایت بفرما!
روز عرفه در پیش است؛ انشاءالله عزیزان از این ایام نهایت استفاده را داشته باشند. در روز عرفه انشاءالله [به یاد] همدیگر باشیم. [همانطور که] فرمود: «دعایی که برای برادر مؤمن میکنی، برای خودت دو برابر مستجاب [است].» دعایی که قطعاً مستجاب است. انشاءالله روز عرفه همدیگر را از دعا فراموش نکنیم. پیشاپیش عید قربانتان هم مبارک باشد و سرشار از نورانیت و برکت باشد این دهه اول ذیالحجه برای شما. مشمول ادعیه زاکیه سید الحجاج و امیر الحاج، حضرت بقیة الله الاعظم باشیم، انشاءالله به برکت صلوات بر محمد و آل [محمد].