مستند صوتی شنود

جلسه نه

00:39:19
3K

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

ادامه واقعه پنجم…
تا به چیزی توجه می کردم، به آن اشراف داشتم
علت پرخاش خانم به شوهرش را متوجه شدم
شیطان پرخاشگری را به او القا می کرد.
عصبانیت، زمینه فعالیت شیطان
نجاست، مورد علاقه شیطان
خانه ای که سگ در آن تردد دارد ،جایگاه شیطان است.
دادی که سر دخترم زدم وحرفی که شیطان به من زد.
تاثیر نیت مورد رضایت خداوند در زندگی
تنها راه به دست آوردن اخلاص
شیطان از ناحیه تعلقات، انسان را می زند
لباسی که حصن است.
چه می شود که انسان با وجود حالات معنوی، سقوط می کند.
گناهی که هستی انسان را برباد می دهد
تبعات گناه مسئولین
عاقبت خیانت به حکومت اسلامی
وای به حال کسانی که به اسم اسلام، خیانت کردند.
اولین شرط برای شروع هر کار
طهارت، عامل اتصال به خدا
شیطان، مجهز به تمام علوم وشگردها
راه ورود شیطان برای هر فرد
بلاهایی که در دفع آن خدا به دادم رسید

متن جلسه

‼️توجه: متن زیر صرفاً توسط هوش مصنوعی تایپ شده و ویرایش نشده است‼️
به شرطی که جثه که اون بر بودن خرابکاری می‌کردن الان میگم چیکار می‌کردم همینجوری با خودش درگیر بود هی صفا رو میدید هی دوباره برمی‌گشته می‌رفتی دوباره برمی‌گرده ذهنشو درگیر بود که این توجه انقدر اصرار کرد که این متوجه شدم اینها زورشون به این نمی‌رسه این داره خیلی مقاومت درباره توجهش جلب روکار یک دفعه موبایلش و موبایلشو نگاه کردی موبایل معمولی ساده زنگ و خانم شروع کرد با یه پرخاش خیلی بد چرا مثلاً دیشب مادرتونو خونه ما بودن امروز خواهرت زنگ زده فلان جور به مادرت زنگ زده فلان جور به من گفته فلان جور شده تو چرا مثلاً طرفدار اونا رو کردی شروع کرد به شدت با این دعوا کردن و من حواسم پرت شد رفت سمت خانم این خانمشو دیدم همین که بهش توجه کردید اصلا دیگه هیچ مثلاً سدی نبود که مثلاً من ببینم این خانم توضیح بدید اینکه خانمشو دیدم خب مثلاً یه خانمی نشسته تو خونش داره اینو گوش میده میگه که خوب یعنی مثلا ارواح منو می‌بینن بعد مثلاً منو سرلوخ می‌بینن بعد من دوست ندارم نامحرم مثلاً من این شکلی ببینم یعنی شما دیدنت دیدنی بود که اون انگیزه‌های ماده جنسیتی و محرم نامحرمی توش اصلاً نبود خالی از اینها بود مثلا نگاه بکنی بگی ای چه خوشگله ماشین فضای اونجا بود فضا اصلا اینکه محرم و نامحرم نمی‌دونم این‌ها اونجا مطرح نیست مثلاً من شخصی به چشم مثلاً یک شخص مؤنثی ببینم که مثلاً روش حالا مثلاً حسی باشه اصلاً اینجوری نبود فلانی رو دیدم یک مثلاً چهره محو چهره اطلاع داشته باشم شما تو ذهنت مجسم کن مثلاً خانم مثلاً فلانی بازیگر فلانی فلان جا تو ذهنت یک تصویر ساختگی تو ذهنت میاد تصویر تو ذهن شما می‌شینه دقیقا همچین حسی بود که مثلاً من وقتی مثلاً توجه می‌کردم به خانم ایشون یک تصویری از ایشون که چه اتفاقی داره براش میفته این نبود که من بگم که حالا اون تو اون فکر من روشون فکری داشتم بلای جون واقعا این لباس اینجوری نبود اصلاً همچین فضایی که جنسی به خود جنسیتی دخیل باشه نبود و من فقط اشراف پیدا می‌کردم می‌دیدم یعنی آگاه می‌شدم به اون فضا حالا اسمشو نمی‌دونم چی بذارم آگاهی اشراف بگم بگم مثلاً محیط می‌شدم تو اون فضا حالا به تعبیر اطلاعاتی خودتون سوار بودید سوار بودم اشراف اطلاعاتی تو فضا داشت سیکلما مثلاً این فضا یه جورایی مثلاً عادیه که مثلاً پرده‌ها یه مقداری باز باشه من اینو دیدم دیدم مثلاً یه خانم ولی به محضی که توجه می‌کردم به ایشون توجهم جلب کل اطلاعات زندگی ایشونو فهمیدم کی هست چی هست الان چه وضعیتی داره ایشون خوب مثلاً همینجور داشت پرخاش می‌کرد متوجه شدم تحریم شده توسط اون شیطان دیدم یکی از اون شیطانکا که پس گردن شوهرش چسبیده بود پس گردن ایشونم چ به تعبیر قرآن داره نذق میکنه داره فشار تحریک تحریکش می‌کنه پرخاشگریش به خاطر هر کلامی که می‌گفت ایشون در گوشش می‌گفت حالا اون آقا تحریک میشد ولی فقط در ذهنش بود این خانم تحریک میشد متوجه شدم دیدم مثلاً این خانم مثلاً تو عادت و علت نزدیک شدن شیطان بهشت همین وضعیتی است که برداشت نکنند یعنی به هر حال تو این ایام به خاطر اینکه بالاخره از عبادت نماز این‌ها محرومه و دوره زمینه برای فعالیت شیطان فراهم‌تره نه اینکه هر خانمی تو این ایام قرار گرفت در تسخ شیطان و شیطانی و فلان بیشتر توش تاثیر داشت اگه همونم اهل ذکر و توجه با اینکه تو همون ایام بود ولی شیطان روش تصرف یکی از من اینو خیلی دوست دارم اینو بگم یکی از چیزهایی که شیطان به شدت علاقه داره و جذب می‌کنه شیطانو به انسان نجاست نجاست نجاست خون ادرار عدم طهارت میشه معنی میشه جنوب بودن میشه نجاست محیط میشه یعنی فرش شما دیوار شما خونه شما آلوده به نجاسات باشه مشروب میشه هر چیزی که نجاسات باشه باعث جذب شیطان می‌خواستم بگم شما یکی از چیزهایی که بسیار بسیار بسیار علاقمند شیطان سگ یعنی امکان نداره توی خونه سگ تردد داشته باشه و شیطان اونجا نباشه مملو از شیطان و خانه شیطان میشه اصلا هرجا که این شیاطین باشن دو یک یا این لامپ می‌تونه خاموش باشه یا می‌تونه روشن باشه یا می‌تونه تاریک باشه یا می‌تونه روشن باشه هرجا که نجاسات باشه شیطان نبود که مثلاً شما بگید که فضایی باشه که مثلاً من سگ دارم آدم خوبیم و شیطان به من نزدیک نمی‌ حالا سگ داریم تا سگ حالا قوانین نگهداریش و اینها که همونم ملاحظات داره و این سگ گ اون روزا ولی اینکه سگ و خوک و حیوان‌هایی که نجس‌اند حتی اصلاً نگه داشتن حیوان حیوانی که ولی فضولاتش حیوان نجسه و فضولاتش خب توی زمین توی مثلاً حیوانی است مثلاً مثل مثلاً حیواناتی که گربه پشماشون می‌ریزه نماز بخونی میگه که موی گربه به لباست بشه نمازت قبول نیست اتصال برقرار نمیشه نور به خونه شما نمیاد بابت نماز سگ خیلی تاثیرات عجیبی تو شهر داره این شیطانک پشت سر این زنه چسب و دائم هرچی می‌گفت زن چون عصبانی بود یکی از کارهای شیطان من بهش میگم شیط کارش این بود که توی عصبانیت شماره عصبانی می‌کرد بدن که عصبانی شد اون استرس‌ها که شروع می‌شد هر چیزی که می‌گفت شما می‌گفتید کنترل شما را دست کنترل شما دست شیطان بزن میزنم بشکن میشکست فحش بده فحش می‌داد هرچی که این بر می ایشون جالبه یکی قدیمیا می‌گفتن لعنت کن شیط بشین آب یخ کلام صادق خیلی جالبه مثلاً میگه که همچین میزنمت که اجدادت بیاد جلو چشم این اجدادت بیاد جلو چشمت همون حالت مرگه که برای من اجداد من دیدم اجدادم مثل ریشه توی قدیم داره اصلاً چیزی نیست که مال الان باشه دریافت‌های فطری قدیمی‌ها همین که الان گفتم فضای این شیطان این بود که تو عصبانیت این روی اراده انسان سوار و دقیقاً کاری رو که مطالبه شیطان هست انسان انجام میده و من اینو من تو خودم درک کردم وقتی دیدم پسرم تازه راه افتاده بود یک دو سال از رو مبل می‌خواست بپره دخترم هولش خورد زمین خورد تو دیوار خورد زمین من خانمم مریض بود خیلی عصبی بودم رفتم سمت دخترم سرش داد زدم داد من کفایت می‌کرد اما یکی در گوش من گفت بزن پس دست خیلی پشیمون شدم بعد از که زدم اما زدم چیزی بود که من خودم بهش دچار بودم من نمی‌دیدم اونور دیدی این قضیه داره تو همون حق الناس حق الناسی که من دیدم بعد دیدم چون دخترمو زدم تو حسابرسی اعمالم دیدم حسابرسی اعمالم چون من دخترمو زدم داد من کفایت بهم گفتن دادت کفایت کرد چرا زدی دخترتو زدی زدن شما باعث شد که این زدن یاد بگیره من وقتی برگشتم خونه اولین کاری کردم دست و پای دخترم باشه می‌ تو رو خدا چرا من داد زدم بعدش زدم دختر و این به من گفت بزن یک لحظه حواسم پرت یک لحظه اختیار منو گرفت دست من زدم بعضی وقتا تو دعواهای خانوادگی یک حرفی رو نباید دستی نباید بره بالا میره دقیقاً همونجاست که باید بگید لعنت بشید دهنتو شیطان سوار بود ولی خانم بهش می‌گفت که مادرت اومده خواهرت اومده البته شما قبلا تعریف کردی گفته که چرا بدون اینکه به من بگی اینا رو آوردی چرا نگفتی کمکم کنن ظرف بشوری شروع کرد دعوا کردن و انقدر باهاش دعوا کرد که آقا چرا مثلاً اینا بی‌خبر اومدن چرا آبرو منو بردی تو می‌خواستی آبرو منو ببری چرا به عکس صدات می‌کردم نمی‌اومدی خانم انقدر پرخاش کرد به اینکه کلا ذهن از رو کیس هتل یعنی کلاً پرت شد هرچقدرم می‌خواست توجه کنه دیگه نمی‌تونست و شیطون اینجوری کیسو بست کیس انقدر کیس مهمی بود که من لحظه شماری می‌کردم این ببینه این صحنه و متاسفانه شیطان به نیت اشتباهی که این تو ذهنش القا شده و ایجاد شده بود اول القا بعد ایجاد و اینجوری جلوشو گرفت من متوجه شدم امکان نداره شما یک قدمی بخوای بردارید و شیطان برای شما برای شما در بعد متوجه شدم ایشون یه دختر کوچک سه چهار ساله اگه بیشتر پافشاری می‌کرد چون نیتش رضای خدا نبود و نیت فهمونن توان خودش به مسئولش بود و خودش بود بیشتر اگر بیشتر اصرار می‌کرد رو این شیاطین بچه اینو اذیت می‌کردن و به بچه‌اش به دختر دو سه ساله ضربه می‌زدن که این گرفتار بچه‌اش بشه من نتونه ادامه در صورتی که ببخشید در صورتی که اگر نیتش رضا خدا بود اصلا خود حالا میگم اجنه شیعه و از خود ملائک برای حفاظت از ایشون و خانواده ایشون دست به کار چون که میشد مجاهد فی سبیل الله الذین جاهدو فینا لنههد انه پس یکی از مهمترین راهکارهای دفع شیاطین خود اخلاص اصلا اخلاص شما کافیه اخلاص و رعایت کنی اخلاص کالا میگم راحت کنی خیلی سخته من هر چقدر به خودم از وقتی که حالا اینا رو دیدم خیلی تلاش می‌کنم دائم به خودم تذکر میدم دائم میگم حاج آقا خیلی تنها راه اخلاص اینه که هیچی یعنی آلوده نکنی خودتو به مال دنیا هیچ انقطاع داشته اگه به اون حالت انقطاع رسیدیم اخلاص تو میتونی رعایت اگه مقام دنیا برات مهم بود اگه جایگاه برات مهم بود اگه حقوق برات مهم اگه احترام بقیه که بهت احترام بزارم برات مهم چون این‌ها باگ‌های انسانه اگه این باگ‌ها رو نپوشونه از هر کدوم اینا شیطان وارد یه بار با جایگاه تهدیدت می‌کنه یه بار با حقوق تهدیدت می‌کنه یه بار با آبرو تهدیدت می‌کنه ضعف و تعلقات میاد دیگه می‌تونه می‌فهمه شما تعلقی داری به دنیا از همون میاد می‌زنت یه موقع بعضیا از میلیاردها پولم هزینه می‌کنه که فقط اون احترام مردمو به خودش بخره نماینده مجلسی که میلیارد هزینه می‌کنه که بیاد مسابقه نماینده بشه بگه من نماینده اعتبار اجتماعی در صورتی که هاگین تعلقات نداشته باشه میشه مجاهد فی تعلقی نداره ترس‌هایی که داریم امید هم باید داشته باشیم و بدونیم که خدای متعال به شرطی که شما میگم اون باگ‌هاتو شناسایی من همیشه مثالی میزنم میگم که بچه دبستانی اول جمع اول اعداد یاد می‌گیره بعد که اعداد یاد گرفت جمع و منها و تقسیم به علاوه و اینا رو یاد می‌گیره بعد ضرب و تقسیم یادش میدن بعد کسرها رو یادش میدم بعد معادلات یاد میدم بعد جبر رو یاد میدم بعد احتمال یاد میدم بعد دیفرانسیلو یاد میدن هی کم کم سختش می‌کنه هی کم کم این معادلات سخت میشه تا برسه به فرمول چند مجهولی و فلان این‌ها رو بتونه در بیاره خسته شدم اما من می‌خواستم بردارم یکم گرمم بود می‌خواستم کنار و یاد جمله اهل فنی افتادم که به بنده می‌گفتش که خود این لباس که تن توئه و منم تجربه کردم تو اون بیماری که برام پیش اومد که شما در جریان بودید قضیه رو یه مدتی به خاطر ورزش که بیرون می‌رفتم و تو اون ایام به شدت آسیب دیدم و الان که می‌خواستم وردارم دیدم چون بحث شیاطینه این بچه که داره این‌ها رو کم کم پله پله میاد بالا یه معلم بالا سرشه این بچه درست جذر رو یاد نگرفته ضرب و تقسیمشو درست یاد نگرفته منتها می‌گذرند ازش میرن پله بعدی کسرو یادش میده بعد میرن معادلات منتها این پایش می‌لنگه میره بالا بالا بالا یه دفعه توی دکترا یک معادله بهش میدن ماشین حساب می‌کنه رو بی دقتی روی اون قسمتی که لنگ داشته روحتو پایه‌های اولیش یه دفعه ضرب و تقسیم عادی رو اشتباه این نکته خیلی مهمی و بسیار نکته دقیقی است مثالتون مثال خیلی خوبیه گاهی آدم توی مسیر حتی معنوی پیشرفت می‌کنه بزرگان فرمود جلو میره میره حالا تو خوب حالا تو خوب حالا تو خوب یهو یه شبهه‌های اعتقادی بسیار کنار تو بچگی می‌تونسته با یه استدلال با یه برهان حل بکنه میاد کلا تخریب می‌کنه و طرف صفر میشه برمی‌گرده یک آزمون دکترا رو به خاطر یک جمع و تفریق ساده که به راحتی از گذشته مرد من اینو توی خودم دیدم تو خیلی از کیس‌هامون دیدم خیلی افرادی هستند که دارای مراتب بالایی رفت چه تو حوزه دولتی توضیح مقام دنیوی تو حوزه‌های مختلف طرف جنگ و دیده فلانه د فلانه دیده انقلاب و دیده رفته بالا رفته بالا اما مثلاً تو حوزه مقابله با نفسش پاش می‌ تو کیس‌های ما ما خیلی بهشون برمی‌خوریم یک دفعه با سرزمین می‌خوره میشه کیس ضد جاس کیس منافق میشه کیس مثلاً معاند نظام معاند ولایت معاند اصلاً یه دفعه برمی‌گرده ضد دین می‌بینی میره تو شبکه‌های بیگانه میشه معاند بعد میایم تفسیر می‌کنی اخلاق این رو چه لرزیده می‌بینیم رفته یک دو دوتا کارت‌های ابتدایی ولایت و مثلاً نفهمیده دو دوتا چهارته جنگو نفهمیده دوتا چهارتای اسلامش می‌لرزیده یا نه طرف هنوز باگ مالی داره نتونستم مثلاً این باگ رشوه گرفتن رو اینو جمعش هنوز گیر مثلاً ۵۰۰ هزار تومان پول زیرم مثل بنده خدایی که اصلا نمیتونم کیس مثال بزنم الی ماشالا کی تو ذهن ولی چون نمیشه مثال زد سخته مجبورم با همینجوری با کلام بگم افرادی رو هستند که یک دفعه برای یک میلیون دلار کل اطلاعات هسته‌ای کشورشو برای اینکه بچه‌شو نتونسته کنترل کنه بچه‌شو فرستاده خارج این حب بچش باعث شده بره تو دامن انگلیسی آمریکا خیلی قشنگ اطلاعات انقدی که به خارجی‌ها به معاندین اعتماد داره به داخل اطمینان و فکر می‌کنه راه درست در صورتی که شیطان پس گوشش چسبیده و دائم داره بهش رو دوتا چارت‌های وطن پرستی چهارتای اسلام اسلامیش مونده روز چهارتای مالیش مونده فکر می‌کنه الان مثلاً یک میلیارد دو میلیارد ۲ میلیارد بشه ۱۰ میلیارد خوب خیلی تاثیر تو زندگیش داره در صورتی که اصلا اینجوری طرف چیزی است که این شیطان پس گوشش میگه میگه حالا یه میلیون دلارم واقعا ارزش داره شما یه مملکتتو بفروشی مثلاً به خاطر یک میلیون دلار آخرت آخرت بچه‌ها چون بچه‌های تو دیگه تو ایران که نمی‌تونن زندگی با چه روی سر بلند کند تاریخ درباره تو چه خواهد گفت چه خواهد نوشت یک میلیون دلار گرفتی ارزش داشت وطنتو بفروشی مثلاً با فلان رادیو بیگانه با فلان شبکه مصاحبه کنیم ضد ملتت حرف بزنید هیچیش براش نمی‌مونه و شیطان اونجا قهقه میزنه میگه نگاه کن اینو من خاوری تو ترس و بدبختی داره به سر میبره تو کانادا حالا پول مثلاً چند میلیاردم ورداشت برد فکر می‌کنه اون پول براش موندگاره به خدا هیچی همراه خودش نمی‌بره تو قبر و اونجا باید جواب تک تک این آدم‌هایی که تو جامعه اصلاً جواب پس تک تک اون افرادی که به واسطه ایشون به نظام بدبین به خدا بدبین شدن به مملکت بدمین تو هفت نسل آینده‌شون بیا باید ویس جواب پس بده یک دفعه میزارنش کنار دست صد میگه چیه من من مثلاً ۵ میلیون دلار بیشتر بردم مثلاً تو انقدر باعث بدبینی مردم به اسلام آقای روحانی که با لباس روحانیت رشوه می‌گیری مثلاً آیا کسی که با مثلاً فلان منصب دولت انقلاب اسلامی دولت امام زمان فلان خیانت می‌کنی یک خیانت تو برابر با بدبین شدن ۵۰ ۶۰ میلیون آدم به اسلام به امام زمانه به خدا از هر کس که بدبین بشه به خاطر کار شما خدا منتقم تو خدا یعنی انتقام بدیم دست خدا که نمی‌تونی فرار و بیچاره مسئولینی که نمی‌فهم تو اداره نشسته پشت میز یه ارباب رجوع داره یه دونه بی‌محلی می‌کنه طرف تو هفت جدش نسبت به اسلام بدبین می‌شه چرا چون ایشون یه داد زده یه بی‌محلی کرده یه پرونده عقب جلو کرده یه دونه پارتی بازی کرده بچه خواهرشو آورده رو کار اون یکی فلان کار کرده تو عمر داره مدیون تک تک شهدا میشه چون که شهدا پای این نظام زحمت کشیدن خون و بیچاره اونهایی که به اسم دین بد تا کردن لباس دین تنشونه با مردم اینها بدتر از بقیه چون مردم نسبت به دوستان به بنده گله نکنن بگن چرا انقدر تند صحبت می‌کنی انقدر بی‌پرده صحبت می‌کنی این صحبت‌های بنده نیست این صحبت‌ها صحبت‌هایی است که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی در همان سال‌های اول انقلاب به همه به همه مسئولین زدن چیزی نیست که من الان تازه بخوام بگم یا تازه از من می‌خوان بشنوید هشدار اصلی رو به خود روحانیون میدن هشدار اصلی رو خود افرادی که ادعای دین دیانتشون میشه میدن و این ابتدای کاره مهمترین اصل کسی که می‌خواد توی جامعه اسلامی حکومت اسلامی منصبی بگیره برای خودش اول برای خودش آخر برای خودش دنیای خودش برای آخرت خودش اینو بهش میگم پیشنهاد میدم که واقعا اگه تو چارت‌های دین خودش نمی‌تونه واقعاً نمی‌تونه جمع کنه خودشو نمی‌تونه وضعیت اخلاقی خودشو جمع کنه وضعیت مالی خودشو جمع کنه منصب نگیره چون حساب و کتاب بسیار بسیار سخته مطلب دیگه‌ای هم که می‌خواستم اینجا اضافه کنم اینه که به هر ترتیب گفتم ما همیشه فکر می‌کنیم کار ما خیلی جاهای پنهانی گیره طرف میاد به من میگه که آقا به من بگو کارم کجا گیره من مشکلم چیه مثلاً این دردس مشکلات زندگیت نگاه کنید هر عبادتی شروع هر کار خیری که می‌خواد برای خدا انجام بدی خدا گفتی که اول طهارت می‌خوای نماز بخونی اول وضو طهارت خیلی مهمه یعنی چی یعنی اون ابتداییات کار مالت زندگیت وجودت از حسد که حالا فکرت اینا همه پاک شده باشه پاک بشه مالت از مال حرام پاک بشه زندگیت از این فضا پاک بشه این‌ها ابتداییات طهارت طهارت س** طهارت روح طهارت جسم طهارت مال ابتدایی این دو دوتا چهارتای اول اگه توش لنگ بزنی میری بالای بالای بالام بری یه دفعه یک دفعه چپ می‌کنه می‌بینی هیچ نمازت قبول نماز نمازم می‌خونی روزم می‌گیری ولی مشکلات آنچنانی تو زندگیت با خودت می‌ تاثیر ندارد من گفتم خدمت شما این‌ها رعایت بکن انشالله که خدا به حق حضرت زهرا به هممون کمک کنه نماز نماز هر شما هر عملی رو با طهارت انجام بدید تاثیراتشو داره و تاثیراتشو خواهید دید خدا از خدا می‌خوام خدا بهترین رزق و روزهای مادی و معنوی رو همراه با طهارت به همه‌مون عنایت کنید تا تاثیرات واقع از هیچکس بعید نیست از هیچکس بعید نیست من تو کاری که داریم انجام میدیم من یه کلام قبلش به شما گفتم گفتم شیطان به طفل صغیر رحم کند به شیخ کبیر اصلا اینکه فکر کنه طرف من دیگه عالم دهرم من فلانم من بستانم من نمی‌لرزه من این کار هستم من من این من من من خود شیطان اون چیزی هست که داره توجیه می‌کنه نه برو جلو آلبانی دختره حرف بزن تو که نمی‌خواد گناه کنی که خدا انقدر هواتو داره وای حاج آقا این شیطانی که پشت سر آدم هست شیطانک بی‌شرف هزاران عالم دهره از هزار باگ عالم به حقوق هست عالم به فقه هست عالم به هزار نوع توجیه شرعی برات میاد حافظ کل قرآن حافظ کل کتاب حقوق حافظ کل هرچی بگید از هزاران چیز براتون دلیل و مدرک نه تو که فلانی نه اینکه اینجاش این گفته روایت بله می‌گرد از بین کتب مطهری جایی رو پیدا می‌کنیم که به این حالت به حالتو بخونه که بدون تورو تشویق بکنه به کاری که نباید بکنی خیلی نود ۹۹ درصد اوقات موفقه مگر اینکه اون شخصی که مورد وسوسه واقع میشه اون خودش وصل باشه به خدا پناه ببره به خدا خدا راه حقو بهش نشون بده به خدا اهدنا اینکه دقیقه ما دقیقه تو همه نمازمون میگیم عهدنا الصراط بهترین راهو نشونم بده هدایتم هدایتم هدای ما هر لحظه نیاز به هدایت هر لحظه نیاز به هدایت وگرنه این همه هزار و یک راه بیراهه نشونت میده که اون راه هدایت پیدا هزاران میگم از آیه و از قرآن و از کتب و از همه چی برات از حقوق و از قاضی و قضات زمین و زمان به پات می‌ریزه که تو اون عهدنا صراط المستق صراط مستقیم هدایت خیلی حرفه‌ای‌تر از این حرفاست مرجع مرجع همه علوم و هر کسی اندازه بچه رو با یه آبنبات گول می‌زنه یه عالم با ۲۰۰ میلیارد تومان خمس پول برای مسجد بگیر مسجد بساز یک نظامی رو مثلاً با یک احترام آیا پا چسبوندن با یه تشویق با یه مقام‌های طرفی یک مسئول یک مسئول مثلاً با یه دونه سایت یه خبر سه تیتر هرکسو بلد است ما هکر کارمون اینه مثلا یه سایتو می‌خوام هک کنیم حاج آقا می‌گردیم بین صفحات سایت مثلاً ۵۰۰ تا صفحه داره این سایته می‌گردیم بین صفحاتش نگاه می‌کنیم کجا این سایت به دیتابیس اصلی کوئری می‌زنه حالا این ارتباط کویر زدنه رو بگیرید مثلاً اینو بذارید وجود ذات انسان این صفحه رو بگیرید مثلاً قسمتی که انسان با اجتماع تبادل داره شروع می‌کنیم خیلی از صفحات این چیزی ندارن این ارتباط با دیتابیس ندارد صفحه hdml بدون پشت همون جایی که پشت داره وصل به ذات وصل به فطرت وصل به اون دو دوتا چهارتا عقل و خیال و قلب و وصله به اونجا که تعلیم دیده دوتا چهارتا رو حساب کرده جمع و تفریق و منها و ضرب و اینا رو توشه آجر پیچیده رو همدیگه من می‌گردم اون صفحاتی که به این دیتابیس دسترسی داره رو پیدا می‌کنم کار هکرها اینه شروع می‌کنم کوئری زدن دو دوتا پنج تا سه سه تا ۶ تا ۹ تا ۳۰۹ تا من هی بهش جواب سوال غلط درست بهش می‌فرستم ببینم کجا درست بلد نیست حساب کنه جذر مثلاً ۷۹ میشه مثلاً فلان ۸ مثلا جواب درست داد می‌فهمی تو جزرش مشکل داره می‌فهمم مثلاً تو بحث مالی مشکل داره بحث اخلاقی مشکل اون باگشو به دست میاره میام از همون اروری که داده استفاده می‌کنم میام اینجکتش می‌کنم هی بهش کوئری‌های مختلف از همون یه نمونه هی توجیه براش میارم فقط کافیه اون نقطه ضعف رو پیدا کنم فقط کافیه شما تو برنامه نویسی تو صفحات رعایت نکرده باشی همینجوری چیده باشی رو همدیگه رفتی باشی بالا بدون اینکه باگوتو پیدا کنی نقطه ضعفتو بلد شده باشی و بپوشونش نه بپوشونی یعنی اصلاحشون کن روشون کار کنی یه موقع من از لحاظ فکری از لحاظ جنسی فلان مشکل دارد این مشکل من من از بچگی روش کار نکردیم حلش کنم پیش خودم تو ذهنم مونده آقا من یه خانم میبینم تو ذهنم مثلاً وسوسه تو ذهنمه هر کاری کنم نمی‌تونم حلش کنم عالم ده شدم یه خانم میاد جلوم دست پام می‌لرز چون از بچگی روی این کار نکردم از کودکی از حالا به مرور مراتب عرفان داشتم می‌رفتم بالاتر یه دفعه عالم دهر یه دفعه پاش یه جا می‌لرزه همچین اون نقطه ضعفشو نپوشوند حالا می‌تونه حب مقام باشه یک عالم دهری یک نفر یک طلبه بهش ایراد گرفته چون که نتونسته مثلاً از بچگی که داشته مراتب عرفانش می‌رفته جلو این انتقادپذیری رو حق طلبی رو تو خودش ترویج کنه تو مباحثات یه دنده و لجباز بوده خودش پرورش ندید که آقا اگه طرف مقابل تحقق اینجوری درست گفت یه دفعه یه طلبه بهش یه دونه می‌پرونه این نمی‌تونه همونجا انقدر عصبانی میشه یه چی پرت می‌کنه یه چی صدا کلاً هیمنش وجودش همه فواره مثل فواره بلندتر شود ضربه برگش سخت‌تره نقطه ضعفش می‌زنت و خدا اینو بگم خدا حاج آقا هیچ نقطه هیچ وقت نمی‌ذاره به شما بدون اینکه نقطه ضعفاتو بفهمی از این دنیا این نیست که فقط خدا همینجور قبول نمی‌کن شما باید امتحان بش تو نقطه ضعفی که داری باید بفهمی کجا نقطه ضعف خدا از اون نقطه ضعف امتحانت می‌گیره خدا اشراق درون نقطه ضع خدا از همون روز امتحان میاد عمداً ضرب و تقسیمی که بلد نیستی تو ابتدائیات می‌لنگید از همون امتحان می‌گیرد که وزنت مشخص بشه تو اون دنیا برا خودت مشخص ای وای من اینجا رو رد کردم همینجوری الکی رفتم حساب کتاب من دیدم کجا می‌لرزیدم تو اعمالم خیلی جاها که رد شده بودم روش بله خیلی جاها خدا به دادم رسید یعنی واقعا خدا به دادم رسید وگرنه اصلاً توان گذروندن امتحان خدا را نداشتم تو ایام سرطان شش سال شما توی خونه‌ای اگه پدر مریض بشه زن خونواده جمع می‌کنه زندگی رو بچه مریض بشه پدر مادر جمع می‌کند ولی مادر خونی که مریض بشه حاج آقا نمی‌دونم چه جور مثال براتون بنیان خانواده متلا من که نمی‌تونم مثلاً سرکار نرم به خاطر اینکه خانمم مریض که حواسم به بچه‌ها بچه کوچک شیرخواره داشته باش چون بچه تمام وجودش مادرشه نمی‌تونی مادرشو ازش بگیری و مادرشم تحمل بچه انقدر بدن خودش ضعیفه که نمی‌تونه به بچه تو هم نمی‌تونی مادرشو ول کنی بچه رم ول کنی هیچ کدومشون نمی‌تونی ول کنی پلنگ مریضی بشه دو روز سه روز چهار روز یه هفته دو هفته شما از کارت میافتی از زندگیت می یا مادرش یا مادرت یکی باید بیاد پهلوم خانومت وایسه جمع کنه تا بشه یک ماه بچه داره خودش نمی‌تونه بیاد جمع این یک ماه بشه دو ماه بشه ۶ ماه بشه یک سال بشه ۶ سال هیشکی نمی‌دونه زندگی تو رو جمع زندگی من متلاشی شده خدا جمع کرد زندگی من بعضی وقتا می‌شینم فکر می‌کنم اتفاقاتی که برا من افتاده بود

جلسات مرتبط

محبوب ترین جلسات مستند صوتی شنود

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00