نکاتی پیرامون ورود به ماه رمضان
نور مومنین در قیامت
منافقین ملتمس نور
نزول و صعود نور
بازتاب نور، برزخ نورانی
نار، نوری که بازتاب داده نشده.
رمضان عید اولیاء و موجب بدبختی اشقیاء
روزه، برطرف کننده موانع نور و رحمت
مظهر اسم غفور باش
جبران کننده حق الناس
رمضان یعنی چه؟
نزول قرآن بر قلب امام و تقدیر خلائق
لعنت پیامبر بر کسی که در رمضان پاک نشد.
تجلی حقایق بر دل صاف در ماه رمضان
درجات نورانیت اوقات نماز
چگونگی شکلگیری شاکله
رمضان، ماه فیض
زیارت، قرآن، نماز و قبرستان محل عنایات خاص خدا
راه رسیدن به تجرد، انس با قبرستان
تجسم اعمال
در بهشت خسته نمیشویم؟
کیفیت صورت عمل با اراده خود
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
اول، عذرخواهی دارم بابت [اینکه] بعضی عزیزان گفتند که در مورد ماه مبارک نکاتی عرض شود برای ورود [به] ماه مبارک. حالا ما از کتاب، چون به این بحث رسیدیم، بحث نور را معرفی کردیم و خیلی دوستان [آن را] گرفتند و مطالعه کردند. در داستان سومش، نای دکتر قرار شد برزخ مادرش [را] برود [و] یک سگی بزند. [او] میگوید: «من آنجا که رفتم، دیدم که این خانه مادر من، بهشت مادر من، همهچیزش از جنس نور بود؛ همیشه از نور درست شده بود: خانه و باغ و بستان و دار و درخت، همهاش.»
نکاتی را عرض میکنم که مرتبط با ماه مبارک هم هست. انشاءالله که روز قیامت، مؤمنین نور دارند؛ نورشان هم جلوی اینها میتابد و هم سمت راستشان. اینها دو دسته مؤمنیناند: یک عده مقربیناند، یک عده ابرارند. مقربین نور جلویشان میتابد، [و] ابرار نور سمت راستشان. یا گفتم: نه، [نور] دو طرفشان میتابد که حالا خود این هم یک وجهی دارد [که] چرا اینجوری [است]. منافقین به مؤمنین میگویند: «ما نور نداریم، شما به ما نگاه کنید [تا] ما از نگاه شما نور بگیریم.» اینجا دیگر نوری [در کار] نیست! اگر نور میخواهید، [به] دنیا برگردید؛ [آنجا] التماس نور کنید. نور آنجا میدهند؛ نور مال دنیاست.
ادامه آیه [میگوید]: مؤمنین هرآنچه که روبهرویشان هست، از نور خودشان است. منافقین بیبهرهاند. مطلبی بود در فیزیک؛ [گفتهاند] که نور انعکاس پیدا میکند، بازتاب دارد. به یک جسمی وقتی میخورد، ۲۰ درجه بیاید، ۲۰ درجه [برمیگردد]؛ به شرط اینکه آن سطحی که دارد بهش نور وارد میشود، صیقلی و صاف باشد. اگر صاف نباشد، [نور] میآید، ممکن است برگشت بخورد، [اما] همان زاویه [برنمیگردد]. این مطلب فیزیک، این قاعده فیزیک، قاعده جاری در عالم [است].
خدای متعال نوری را از بالا نازل کرده است. این نور دریافت میشود [و] بازتاب ایجاد میکند. دقت بکنید [به] مطالب، انشاءالله. نور بازتاب پیدا میکند. خدا از عوالم بالاتر نوری را تابانده است. قرآن نور است، اهل بیت [نورند،] عبادت نور است، نماز نور است، روزه نور است، ماه رمضان نور است، اذان نور است.
اگر کسی صیقلی و صاف بود [و] روبهروی نور قرار گرفت، این نور بازتاب پیدا میکند. کجا بازتاب پیدا میکند؟ عوالم بعدی خودش. نور نزولی را میگیرد [و] در نور صعودی جلوه میدهد. عوالم بالاتر و بعدی خودش از این نور بهره دارد؛ به شرط اینکه کسی صاف باشد. اگر صاف نبود چه؟ اگر ما [صاف نبودیم]؟ این نکته، بسیار نکته مهمی است. دیگر نگذارید من بازارگرمی کنم [که] از دست میرود. دوست دارم بگویم مثلاً چقدر برای مطلب کار شده که دارد در دو دقیقه عرضه میشود. بعد میگویند: «حالا مهم نیست، ولش [کنید].» مطلب شهید نشود! گوش داده شود، کفایت میکند.
این از نکات بسیار گرانمایه [است؛] مصطفوی [یعنی من] در کتاب «تحقیق کلمات قرآن کریم» ذیل کلمه «نور»، مطلب بسیار قشنگ [را میآورم]. اگر چیزی صیقلی داده نشده باشد، یک سنگ، یک سنگ کدر [که] در نور قرار میگیرد، چه اتفاقی برایش میافتد؟ نهتنها نور را انعکاس نمیدهد، [بلکه] از نور فقط چه چیزی را میگیرد؟ حرارتش را میگیرد. ایشان میفرماید: «نار همان نور بازتاب داده نشده است.» خیلی نکته قشنگ [است]: نار همان نور بازتاب داده نشده است.
همه نور بهشان عرضه شد [و] تابید. آنهایی که صاف بودند، کدر نبودند، روراست بودند، اهل صدق بودند، نورانی شدند؛ قیامتشان نورانی شد. آنهایی که صاف نبودند، نور خورد بهشان [و] گرما گرفتند. اینها اهل هیچ نوری هم [نخواهند بود].
امام سجاد (علیه السلام) شب اول ماه رمضان دعا میکند: «این ماه عید اولیای خداست و موجبات بدبختی اشقیا.» کسی که از این ماه بهره ندارد، ماه رمضان بیشتر موجب عذابش میشود. پس [این] رحمت برای همه [نیست]؛ [اینطور] اشتباه نکنیم! برای کسی که صیقلی و صاف است، خود را در معرض این تابش قرار میدهد، مانع ندارد. ماه، ماه رحمت، ماه نور است. عرض میکنم که چقدر ظرفیت دارد این ماه!
کسی که صیقلی [نباشد]، هر یک روز ماه رمضان موجبات بدبختیاش است. این یک سال [شامل حالش میشود]. اگر یک ماه رمضان روزه نگیرد، ۵ سال باید روزه بگیرد؛ فقط کفاره ظاهریاش است دیگر. هر یک روزی ۶۰ روز [است] که ۳۰ روزش به هم متصل [است؛ این] مجازات دنیاییاش است. [مثلاً] سیاُم [رمضان]، یک روز مانده بود به عید فطر، میخواستند اینها را اعلام کنند [و] بعد یک روز ماه رمضان افتاد عقب بخورد. برای بعضیها رحمت است، برای بعضیها سخت است [که] یک روز زودتر تمام میشود. [پس] نور [دریافت] نمیکند. بستگی به آنی که در مقابل نور قرار گرفته دارد که [آیا] نور میتاباند یا نه؛ [آیا] بازتاب میدهد یا [فقط] انرژی میگیرد؟ فقط گرما میگیرد و هیچ روشنی هم نیست. خیلی جالب است دیگر؛ جهنمیان میسوزند، ولی نوری هم ندارند.
«بقره: ذهب الله بنورهم» (خداوند نورشان را برد.) حجم گرمایی که انباشته کرده، در مقابل نور که قرار گرفت، صیقلی و مانع داشت. ماه مبارک رمضان کسانی بهره میبرند که مانع نداشته باشند. یکی از بزرگترین موانع، یکی از چیزهای بزرگی که موانع را برطرف میکند، روزه است. برداشته شدن موانع. کسی که مانع ندارد، از این ماه استفاده میکند. بهره ببریم همین الان.
کسی حقی به گردن من دارد؟ ببخشید. چیزی داشته باشیم؟ کاسبی مگر [است]؟ فروشگاه [است]؟ غیبت دارم، تو جیبم نگه داشتم. سود دارم! «اَلا تُحِبُّونَ اَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُم؟» (آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟) ببخش بقیه را؛ شامل مغفرت کن. مگر دوست نداری مغفرت خدا شامل حالت بشود؟ مظهر اسم غفور باش. غفور باش. اسم غفور هم مدافع تو میشود. موانع را بردار: کینهها، کدورتها، دلخوریها. توبه.
بزرگان سفارش میکردند، مخصوصاً امروز، اگر کسی بتواند انجام بدهد، نماز توبه قبل از ورود ماه مبارک خیلی خوب است. همین که در مفاتیح، نماز یکشنبه ذیالقعده [آمده است]. ایمان ذیالقعده و یکشنبه نیست؛ این نماز توبه است. پیغمبر در یکشنبه ذیالقعده یاد دادند. نماز توبه است. بعد آنجا گفتند که این نماز را اگر بخوانی، ما کم داریم جایی که بگویند حقالناس هم جبران میشود. حالا ما بحث حقالناس را حسابی دیگر انظارش را ایجاد کردیم. حالا یک بشارتی میخواهیم وسط بدهیم: نماز توبه، خدا حقالناس طرف را، خصم طرف را ازش راضی میکند. خدا ازش راضی [میشود]. بچههاش و پدرومادرش و همسایههایش بخشیده میشوند. باز شدن بخت، [در] خانه جایی نصب بشود. انقدر این ذکر اثر دارد. گاهی همسایههای طرف هم برکاتش میآید. این ذکر، این شکل نماز گفته [است]: همسایههای طرف مشغول مغفرت میشوند. انقدر مغفرت عجیبی را نازل میکند.
کسی میخواهد وارد بشود و بدون مانع وارد بشود. اگر کسی بدون مانع وارد شد، ظرفیت ماه مبارک چقدر است؟ اصلاً چرا بهش میگویند رمضان؟ رمضان به او آفتاب داغ سر ظهر میگویند. مهرهایی که چرک میگیرد، چهکار میکند؟ تجربه داشتید؟ آفرین! [رویش] گرما، حرارت که بهش میرسد، این چرکها گرفته میشود. آفتابی که میخورد، چرک را میگیرد. ماه رمضان این شکلی [است].
بعد، ماه رمضان ظرف نزول قرآن است. یعنی چه؟ یعنی نوری که خدای متعال در این ماه تجلی میدهد، چیست؟ قرآن. اگر یک دل صاف بیاید، حقیقت قرآن را دریافت میکند. لذا یک آینه صاف در این عالم داریم: حضرت بقیة الله (ارواحنا فداه). شب قدر هرآنچه از قرآن میتابد، به او میتابد. بازتابش چیست؟ هرآنچه از تقدیرات خلایق است، به واسطه او [و] قرآن نازل میشود. به این ظرف مقدس، بازتابش میشود تقدیرات خلایق. بازتاب نزول قرآن بر قلب اوست. اینها را توجه داشته باشید.
[وقتی] قرآن نازل بشود، نه! اینها مراتب تشکیکیه [دارد]. در ماه رمضان تحولاتی برایشان رخ میدهد. از قرآن چیزهای دیگری میفهمند. با قرآن چیزهای دیگری میبینند. امام حسین (علیه السلام) به آن آقا فرمودند: «اگر آیه «کهیعص» را برایت تفسیر کنم، [آیا تفسیر کنم؟]» آیا اول سوره مبارکه مریم تفسیرش را اگر بدانی، لمشی علی الماء (روی آب راه میروی). مثلث قائمالزاویه [و] ماده حقیقت. یک مقداری حقیقت آیه اول سوره مریم [و] خود سوره مریم که غوغایی [است]، ۱۰ آیه اول [آن]. علامه طباطبایی از قول آقای قاضی نقل میکردند که حقیقت طیالارض در آیات ابتدایی سوره مبارکه طه است.
یککم یک پرده، یک لایه از این کنار میرود. بعضیها هستند به واسطه قرآن با اموات صحبت میکنند. فرمول دارد. [یک] بزرگی را داشتیم در اصفهان هستند الان، پسر [ایشان] از جنس پدر [بود؛] پدر خیلی ویژه بود. آدرس نمیدانم کجای اصفهان. برگه بهش میدادم، پاکت تو پاکت. سوال بود تو پاکت نامه. پاکتها را میچیدند رو هم. ایشان یک ساعتی [مینشست]، یک دست قرآن، یک دست پاکت نامه. پاکت نامه را بدون اینکه وا کند، قرآن را وا میکرد. جواب سوال طرف را [روی] پاکت میفرستاد. جزئیترین جوابی که میشد داد به جزئیترین سوالی که میشد پرسید. نور است دیگر! این در معرض نور قرار گرفته، نور میتابد. این بازتابش از آن بالا آمده، اینجا بازتاب پیدا [میکند]. این اتفاق کی میافتد؟ کجا میافتد؟ در ماه رمضان.
ملکی تبریزی میفرماید که پیغمبر اکرم فرمود: «نفرین خدا به کسی که در ماه رمضان پاک نشود.» پیغمبر رحمت للعالمین است. وقتی سنگش میزنند، نفرین نکرد. [فرمود:] «برای نفرین نیامدم.» خیلی تعبیر قشنگی است [که] ملکی تبریزی میگوید: «لعنت خدا به کسی که ماه رمضان را دید و پاک نشد.» چقدر این مسئله عجیب است که پیغمبر رحمت هم دیگر به لعن آمد! چه رحمت وسیعی بود. یک کسی دستخالی از این ماه خارج بشود، بهره نگیرد. این فقط بارش اضافه بشود. تو این ماه کفاره جمع فقط بهش تعلق گرفته. [انگار] مسیحیت انجام داده؛ خیلی بد است.
ماهی که انقدر ظرفیت دارد، فرمود: «نفس شما درش تسبیح است.» شما فقط در معرض این نور قرار بگیر. خواب باش، نفس میکشی، داری تسبیح میکنی. در معرض قرار گرفته. حجاب ندارد. بله، کفر حجاب است، نفاق حجاب است. اینها حجاب است. وارد ماه رمضان نمیشود. ماه رمضان بله، اعتبارش به این است. مثل الان میگوییم: «امروز یکشنبه است.» ماه مبارک این شکلی نیست که همه واردش بشوند. ماه رمضان تازه مراتب دارد. بعضی همان لایه اولند: در حد مغفرت گناه.
پهلوان تهرانی فرموده بودند، یکی از اساتید ما فرموده [بودند]: «کسی را میشناسم [که] شب قدر لقاءالله بهش دست داده.» خودتان نبودید، میخواست ظرفیت را بگوید. همه حقایق دارد از بالا تجلی میکند. اگر یک دل صاف در برابر این قرار گرفت، همه حقایق را در خودش تجلی میدهد. این میشود لقاءالله. این ماه رمضان اینه. یک اتفاق ویژه دارد رقم میخورد. حالا اعمال، مطالعه، در معرض قرار بدیم.
الان اذان ظهر که میگویند، نور دارد میتابد. هر که زودتر نماز را میخواند، زودتر خود را در معرض تابش قرار میدهد. زاویه تابش هم زاویه [وسیعتری] است. زاویه [مثلاً] ۱۰ درجه است، ۱۰ درجه برمیگردد. وسیعتر؛ زاویه بازتاب وسیعتر. زاویه صفر از همه بهتر است. هرچه نزدیکتر به اول وقت، این شکلی است. لذا درجهبندی کردند، گفتند: «اول وقت، رضوان الله، آخر وقت، غفران الله.» اول وقت [نور] بیشتری دارد. ملکوتش هم قشنگتر است. نماز اول وقت بخوانی، توفیق نماز با حضور قلب پیدا میکنی. چرا؟ به خاطر اینکه ملکوتش نورانی میشود. نماز با حضور قلب از آن ملکوت نورانی میتابد بر این. یعنی یک ملکوت ساخته با نور قبلی. نور قبلی نور میدهد به عمل بعدی. انشاءالله صحبت میکنیم آنجایی که نور میرود بهش میگویند شاکله. با عمل قبلی شاکله شکل میگیرد. قرائت قرآن در این ماه عمل است. زیارت اهل قبور در معرض نور قرار گرفتن است.
علامه طباطبایی فرمودند که در ماه رمضان هر روز سنگین میرفتند، دو ساعت، سه ساعت با تفکر. خلوت جمعی [و] تاببازی. [نه اینکه] آنجا کپشن کنیم و نمیدانم لایک کنیم و جنازه [را] با حضور قلب در قبرستان [نشان دهیم]. چه اتفاقی برایش میافتد؟ ماه مبارک، ماه تجلیات، ماه فیض است. فیض خدا چند جا خیلی ویژه نازل میشود: یکی در زیارت [برای] ساکن مشهدیم. قرائت قرآن، عرض کنم قبرستان و نماز. این چهار تا را میگویند محل عنایات خاص خداست: زیارت، قرآن، نماز، قبرستان.
ملکی تبریزی شاگردی داشته. شاگرد خوبی بوده. این را میخواسته ایشان تربیت بکند. به ایشان گفته بوده که شما قبرستان برو. دیگر حالا از این حرفهای زیرخاکی هم یکی دو تا بگین دیگر. حالا ما که شما بهترین. قبرستان، فکر کن به مرگ. آنقدری که دیگر برایت تصویر سیاه بشود که وقتی آمده بود، گفته بود که شما آماده شدی برای تجرد برزخی و آن ذکر را در واقع دستور به ایشان داده بود. او دیگر به تجرد برزخی رسیده. تجرد را گفتند که انس با اهل قبور، قبرستان اینجوری [میکند]. زیارت اهل قبور خیلی سفارش شد. برکات عجیب و غریبی دارد. تابش نور. محل ذکر است اینها. برزخ میسازد برای ما.
وقتی برزخ شد، حالا نکته کتاب که دو خطی بخوانیم و تمام. میگوید که این نوری که آنجا بود، گاهی سفید بود، گاهی مایل به طلایی. رنگش تغییر میکرد. از سفید به طلا، از طلایی به سفید در میآمد. من مسحور زیبایی و جلای خانه شده بودم. مدتی ایستادم، نگاهش کردم. اشاره بکنم [که او] میگوید: «مادرم گفتش که اینجا هر مدلی که من بخواهم میشود. خانه من هر مدل که بخواهم [میشود].» چون نور منشور همین کار را میکند دیگر؛ جلو نور میگیری، رنگش عوض [میشود]، آبی، زرد، سبز. آنجا نوری که طرف با خودش برده، نوری که از او دارد جلوه میکند، مدیریت این با خودش است. هرچه هم که هست، جلوههای نور [است]. این همان نمازی است که در دنیا خواند؛ خود عملش تبدیل شده به باغ. یعنی چه؟ سخت است دیگر. تجسم اعمال؛ یعنی عمل نور بود، این نور برگشت. این اراده کرده نور را به شکل خانه ببیند، اراده کند به شکل دریا، اراده کند به شکل باغ، اراده کند به شکل میوه، میبیند.
ذهنتان [پر از] مفاهیمی که هست، صورتهایی که هست. صورتها در اختیار شما [است] یا شما در اختیار صورتها [هستید]؟ بله. کدامشان است؟ چه شکلیه؟ درست است؟ یک کیفی دارید با بینهایت صورت. چرا در بهشت با بینهایت [صورت] هستیم، خسته نمیشویم؟ نه! الان شما بینهایت صورت مگر از کیف ندارید؟ آنجا هم بینهایت صورت از عمل. حلّه. اینها معضلات علمی است. اینها خستگی صورتش با خودت. آبی باشد، آبی [؟]. کیف نمیدانم مثلاً ۸۰۰۰ تا هواپیما توش جا بشوند. آنبهآن شما هرچه اراده کنی، همان میشود. بهشت این شکلی است. نور وقتی با خودت بردی، بازتاب دادی به عالم برزخ، دیگر هر صورتی که بخواهی، میشود.
انشاءالله از این ماه بتوانیم با خودمان صورت ببریم. با دست. اتفاقات عجیب و غریبی در این ماه میافتد. برای اولیای خدا انشاءالله مشمول عنایات ویژه و اتفاقات ویژهای برایشان رقم میخورد. خدا در فرج امام عصر تعجیل بفرماید. قلب نازنین حضرت [شاد شود].