راضی شدن در قیامت
نفس، ما را هل ندهد!
رسوب اصرار بر گناه
مراتب کفاره گناه
اهل گناه، اهل اصرار به گناه!
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
عن ابی عبدالله علیه السلام قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «من ترک معصیتاً لله مخافتهَ الله تبارک و تعالی ارضاه الله یوم القیامة.»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر کس یک معصیت خدا را از سر ترس خدا ترک بکند، خدای تبارک و تعالی او را روز قیامت راضی خواهد کرد. راضی بودن در قیامت یعنی چه؟ خدا کسی را راضی کند در قیامت یعنی چه؟ مثل آیه: "وَلسَوفَ یُعطیکَ رَبُّکَ فَتَرضی." آنجا دارد در مورد شفاعت، که خدای متعال آنقدر به تو عطا میکند که راضی بشوی؛ برای پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به نحو شفاعت.
حالا کسی معصیتی را ترک کرده، متناسب با آن شاکله و چیزهایی که خلاصه وجه همت این آدم بود و تراز آدم در چه فضایی بوده، هر کسی در حد خودش. کسی در حد بالایی بوده و معصیتی متناسب با او را ترک کرده، حتماً خدای متعال راضیکردن متناسب با او را دارد. یکی در حد پایین بوده، متناسب با خودش. در هر صورت ترک معصیت رضای الهی و ارضای الهی را دارد. این خیلی مهم است که بله، "یا ایها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه." تا حالا اینجا انسان هم راضی است، هم مرضی است. آنی که رضایت انسان را میآورد ارضای الهی است. ارضای الهی هم در گرو ترک معصیت. این نکته مهمی است.
خب، "ابی عبدالله علیه السلام فی رسالته لاصحابه." امام صادق (علیه السلام) یک نامهای به اصحابشان دارند که این را اصحاب در سجادهها نگهداری میکردند و بعد از نمازها میخواندند. نامه بلندی است، خیلی بله، گل روایت. خیلی هم از جهت محتوایی نامه خوب و به شدت کاربردی است. خیلی عالی است.
حضرت میفرمایند که: "و ایاکم ان تسرح انفسکم فی شیء حرم الله علیکم فان من انتهک ما حرم الله حرم الله علیه هانًا فی الدنیا و حجز الله بینه و بین الجنة و نعیمها و لذتها و کرامات القائمة الدائمة لاهل الجنة ابد الآبدین." مواظب باشید که یک وقت نفوس شما، شما را هول ندهد به سمت چیزی که خدای متعال بر شما حرام کرده؛ که هر کس مرتکب بشود، پردهدری بکند آنچه را که خدای متعال بر او حرام کرده، اینجا در دنیا خدا بین او و بین بهشت و نعیمش و لذتش و کرامات قائمه دائمی برای اهل بهشت فاصله میاندازد، "ابد الآبدین"، تا ابد.
از این روایت برداشت میشود که یک گناه بین انسان و بهشت، با همه آن بهرههای بهشتی فاصله میاندازد. در ادامه حضرت فرمودند که: "و ایاکم والاصرار علی شیء." خب، خود گناه یک بحث. اصرار بر چیزی که خدای متعال حرام کرده، "فعل قرآن ظهره و بطنه." در قرآن ظاهرش را و باطنش را حرام کرده. بعد این آیه ۱۳۵ سوره مبارکه آل عمران را حضرت تلاوت فرمودند: "وَ لَم یُصِرُّوا عَلَی مَا فَعَلُوا وَ هُم یَعلَمُونَ." اینها کسانیاند که اصرار نداشتند بر چیزی که انجام دادند، در حالی که میدانستند. حالا خود اصرار هم باز زمینهای است دیگر، برای اصرار نداشتن. زمینه برای شفاعت الهی، برای مغفرت و رحمت الهی؛ که چقدر این گناه بالاخره رسوخ پیدا کرده در قلب، در لایه چندم؟ یک وقت لایههای رویین است که زود جدا میشود.
نکته مهمی است، اینکه اسباب مختلفی برای مغفرت و تکفیر سیئات گفته شده، یک جنبش این است که اینها ناظر به لایههای مختلف است، در کنار اینکه اسباب مختلفی برای اینکه گناه پاک بشود، لایهها هم مختلف است. نکتهای خیلی مهم.
یک لایههایی از گناه با نگاه کردن به مصحف شریف پاک میشود. کسی به صفحه قرآن وقتی نگاه بکند، کفاره برخی از گناهان است. صلوات کفاره گناهان است. "یکفر عنکم سیئاتکم" که در قرآن داریم، فراوان است. چیزهای مختلفی هم هست. خب، یک وقت تکفیر سیئات با غسل جمعه و صلوات و نگاه به قرآن و اینهاست. یک وقت با زیارت است. یک وقت با زیارت پیاده است، حسابش فرق میکند با هم. آن تکفیر سیئاتی که فرمودند اگر کسی مثلاً زیارت پیاده برود، قدمهایی که برمیدارد، هر قدمی سیئهای از او محو میشود، "یمحی عنه السیئات" مثلاً. خب، این محو سیئات غیر از آن محو سیئاتی است که انسان نگاه به صحیفه قرآن بکند، پاک میشود. آن لایههای بیرونی. انسان گناهانی که بدون توجه، بدون امعان، این چشم بالاخره ول بوده، میچرخیده، خب حالا چشم قید و بند پیدا کرده، به مصحف افتاده. ولی یک وقت است دل ول بوده، هرز بوده. این دل میکشانده این پا را به سمت گناه. حالا دل دارد او را میکشد، این پا را به سمت زیارت. تکفیر سیئاتش خیلی عمیقتر است.
به این ترتیب، خود اصرار باعث میشود که رسوخ پیدا کند در دل. اصرار بر یک فعلی، اصرار بر گناهی، عمق میدهد به آن گناه. وقتی که توبه کسی که مصر بر گناهی بوده، غیر از کسی است که یک بار این را انجام داده. این هم نکته خیلی مهمی است. نظام تربیتی.
خوب، مثلاً نماز یکشنبه ذیالقعده. مثلاً فرمودند کسی میخواهد توبه کند، نماز را بخواند. این مال گناه مصّر هم هست؟ نوبت در بیاید. چهارچوبی داشته باشد. یک نگاه اجتهادی باشد، کسی با این نگاه بیاید طبقهبندی بکند روایات را، آیات را. بحث خیلی مهمی هم هست. حالا کسی این مال همان گناههای عامه است، یا مال خاص؟ مال عوام از گناهکاران است، مال خواص از گناهکاران است؟ خواص از گناهکاران هم نماز یکشنبه ذیالقعده میشود توبه و آن همه آثار و برکات و اینها. یا این عوام از گنهکاران؟ خطاب هم یک خورده مشعر به این است که حضرت خطاب به همینهایی که دور و برشانند میکنند، که اهل مسجدند، اهل محبتند، میآیند، میروند، این بالاخره حالا یک گیرایی دارند اینها. با نماز یکشنبه حل میشود. ولی حالا یک کسی که ۲۰ سال عرقخوری کرده، ما بهش بگوییم که تو بیا نماز یکشنبه زیارت بخوان، حله. اصرار است. یک رسوخی آورده که حالا باید یک رسوخی هم از این طرف ایجاد بشود. در روایات هم گاهی توبههای این شکلی است: نماز اول وقت تا آخر عمر از دست نده... مثلاً قلب مضامین این جوری. نه، حالا دیگر نکته است.
حالا اینجام در این روایت حضرت اهل اصرار را از اهل گناه سوا کردند. خدا انشاءالله ما را از اهل گناه بودن و اهل اصرار بر گناه بودن نجات بدهد، انشاءالله.
الحمدلله رب العالمین.
در حال بارگذاری نظرات...