معرفی گناهان کبیره در کتاب امیرالمومنین علی ع
خوردن اموال یتیم گناه بیشتری دارد یا ترک نماز؟
مغالطهی "نماز نمیخوانم ولی دروغ هم نمیگویم"
چرا ترک نماز جزء کبائر نیست؟!
نماز؛ تنها واجب بی بدیل
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسمالله الرحمن الرحیم، "عن عبید بن زراره قال: سألتُ اباعبدالله علیه السلام عن الکبائر".
عبید بن زراره میگوید: از امام صادق علیه السلام درباره گناهان کبیره سؤال کردم. فرمودند: "هنه فی کتاب علی علیه السلام سَبْع". در کتاب امیرالمؤمنین هفت گناه کبیره است. این کتاب علی ظاهراً بررسی شد و در درس خارج استادمان هم بحثش مطرح شد. یک دو جلسه در موردش بحث شد که کتاب علی چیست و محتوایش چیست و اینها.
کتاب از امیرالمؤمنین است که حاوی رئوس مطالب، کلیات و مهمات مباحث است و نزد اهل بیت هم هست و دیگران ندارند. کلیات مباحث آنجا آمده است؛ حتی اندازه و حجمش هم گفته شده که مثلاً چقدر است. هرآنچه از احکام بوده، آنجا مطرح شده است، که منظور استاد این است که بهنحو کلی مطرح شده است. یکی از منابع علم اهل بیت همین کتاب است و چون معتبر است، شیعه این کتاب را میشناخته است، هرچند در دسترسش نبوده. ولی میشناخته استناد به این برای آن خواص "حجت" بوده است و قانع میشدند وقتی میگفتند در کتاب علی اینطور آمده است. کتاب علی پیش اهل بیت است و خیلی وقتها اهل بیت ارجاع و رفرنس علمیشان را به این کتاب میدهند. روایات زیادی به تعبیر "کتاب علی" داریم.
خوب، جای دیگر کبائر و گناهان، تعدادشان متفاوت است. اینجا احتمالاً منظور همان باز کلیات مباحث است؛ یعنی همه گناهان کبیره به این هفت تا برمیگردند که حالا دقیقاً میبینی که خود حضرت هم همین کار را میکند. این ذیل آن فلان چیز تعریف میشود. هفتم در واقع مادر همه گناهان است و هر گناه دیگری هست ذیل اینها تعریف میشود:
اولین گناه: "الکفر بالله"؛ کفر به خدا. کبیره اول.
دومیش: "قتل و نفس"؛ کشتن انسان، انسان بیگناه.
سومین: "حقوق الوالدین" (عقوق الوالدین)؛ ناراضی بودن والدین و نافرمانی کردن والدین، ناراحت کردن والدین.
چهارمی: "و اکل الربا بعد البینه"؛ بعد از اینکه آدم برایش واضح شد که این رباست، رباخواری بکند؛ حکم واضح شد، موضوع واضح شد.
پنجمیش: "و اکل مال الیتیم ظلماً"؛ این است که مال یتیمی را بهظلم بخورد.
ششمیش: "و الفرار من الزحف"؛ فرار از روبرو شدن با دشمن.
و هفتمی: "و الهجره بعد الهجره" (تعرب بعد الهجره)؛ که قبلاً هم عرض کردیم، بعد از اینکه انسان در مدینه مسلمین و در کیان مسلمین جا پیدا کرد، دوباره برگردد به دیار کفر و سرزمینی که در آن احکام الهی مراعات نمیشود و زمینه رشد معنوی فراهم نیست. این را بهش "تعرب بعد الهجره" میگویند. خیلی زیباست و خیلی از تویش مطلب درمیآید.
این عبید بن زراره میگوید که: "فَقُلتُ: هذا اکبر المعاصی؟" اینها از همه گناهان بزرگتر است؟ درهمی از مال یتیم ظلماً بخورد، گناهش بیشتر است یا ترک نماز؟
ترک صلاة، گناهش بیشتر است؟ حجاب مقایسه میکنند و حجابم از همه اینها کمتر است و اختلاس و نمیدانم چی چی قاضی و فلان کیلویی که دین خدا بخواهد همینجوری ترازوی نیرو با عقل ناقصم این بیشتر است آن کمتر است. مال یتیم خوردن، حضرت! ترک نماز از مالیات خوردن بدتر است؟ بینمازی بدتر است؟ بینمازی از اختلاس بدتر است؟ طرف میگوید: حجاب ندارم، ولی دروغ هم نمیگویم. نمیدانم نماز نمیخواند. یکی به من میگفت آهنگ مستند رفتیم یک جایی بسازیم. سامرا رفته بودیم مستند بسازیم، طرف آمده بود تو آن ایامی هم که داعش تا نزدیکی... یعنی فضا نظامی بود آن ایام، چند سال پیش، سال ۹۳-۹۴. مستندساز ما نماز نمیخواند. بهش گفتم: حیف است دیگر! تو تا سامرا آمدی دیگر نماز بخوان. گفت: من نماز نمیخوانم، ولی دروغ نمیگویم! دروغ نگویم، آدم نماز بخواند دروغ بگوید خوب است؟ آدم میماند این مثل که مثلاً بگوئیم آدم گوش داشته باشد، بعد مثلاً دهنش هم تف بیندازد خوب است؟ من گوشم را میاندازم، عوضش با دهنم تف نمیاندازم! چه ربطی دارد گوش و چشم و دهن و اینها هرکدام سر جای خودش است، کار خودش را دارد. چشمم را کور میکنم، ولی با دستم تو دماغم نمیکنم. این را دارم، آن را مثلاً تراشیدنیهای الکی و مزخرف.
ترک نماز گناهش بیشتر است. میگوید: خب شما پس چرا ترک نماز را نگفتی جزء این هفت تا؟ فما أَفِدْتَ ترک الصلاة فی الکبائر؟ چرا نشمردید؟ شما این هفت تایی که فرمودید، ترک صلاة تویش نبود! حضرت فرمودند: "ایُّ شیءٍ اَوَّلُ ما قُلتُ لَک؟" اولی که بهت گفتم چی بود؟ گفتم: "الکافرُ تارِکُ الصلاةِ کافرٌ." کسی که نماز را ترک کند، کافر است. یعنی منکر خداست. حالا این یعنی منکر خداست را یا حضرت خودشان دارند میفرمایند، یا راوی دارد میگوید، یا ناقل روایت و مصنف دارد میگوید. حالا اینها دیگر محل بحث است. حالا این هم باز یک بحث مفصلی است که یعنیهایی که میآید باید چه کارش بکنیم و تو فضای فقهی پدری درمیآورد آنی که میخواهد فتوا بدهد که قشنگ کامل میریزد به هم. مجمل میکند. تکه قبلش را میشود اطمینان رسید که از معصومین است، تکه بعدش مشکل.
کسی که نماز را ترک کند، کافر است، که در توضیحش فرمودند: بدون علت ترک کند. حالا نماز خیلی بدون علت، با علت ندارد. چون نماز تنها واجبی است که بدیل ندارد. شما اگر روزه نگرفتی، خب به جایش کفاره میدهی، به جایش عرض کنم که فدیه میدهی، چه میدهی، چه میدهی، چه میدهی. پیرمرد پیرزن خیلی خوب یک طعام میدهند، حل میشود. جایگزین دارد. بعضیها هم که اصلاً ساقط میشود. خمس پول نداری، ساقط. زکات نداری، ساقط. حج استطاعت نداری، ساقط.
نماز تنها واجبی است که نه ساقط میشود نه معادل دارد. داری غرق میشوی، نماز نخواندی و میبینی که از این معرکه بیرون نمیآیی، همانجا در حالت غرق بهش میگویند: صلاة الغَرقى. وضو هم ندارد، غسل هم ندارد، هیچی. نیت میکند. میداند دارد خفه میشود. هرچقدر میتواند با حرکت چشم باید بخواند. نماز تو آن حالتم ترک نمیشود.
لذاست که اگر کسی نماز را ترک کرد، کفر است. کفر به خدا محسوب میشود با مراتبش البته. دیگر حالا این کفر، کفرِ کفار قریش ندارد مثلاً، کفاری که مثلاً حمله میکنند به خانه خدا و چه و چه و چه آتیستها مثلاً ممکن است نباشد، ولی این هم یک حدی از کفر است. لذا این کبائری که در کتاب علی علیه السلام و مدار توسعه میدهند، یعنی در مصادیقش الی ماشاءالله عنوان کفر میآید، ولی مصادیق فراوان.
به روایت بعدی. حلبی از امام صادق علیه السلام "فی القنوت فی الوتر" که حضرت در قنوت نماز شب این را میخواندند. "ألا أُنْ قالَ: و استغفر لذنبک العظیم". ظاهراً این است که در قنوت وتر توصیه کردند که خوانده شود: "و استغفر لذنبک العظیم، ثم قال: کل ذنب عظیم."
روی حساب دیگر ما گناه کبیره و صغیره نداریم. به حساب خود مفسدهای که در کار است، میشود درجهبندی کرد. بالاخره کشتن مورچه هم گناه است، کشتن آدم هم گناه است. کشتن آدم کبیره است، این صغیره است. مفسده کم بابت گناه عظیمت، گناه بزرگت استغفار کن. هر گناهی بزرگ است. گفتیم این بهحسب آن کسی است که از او عصیان میشود. خدای متعال، معصیت خدا دارد میشود. خدا چون بزرگ است، حالا کسی که وامیایستد، جرئت میکند که روبروی او گناه بکند، این دیگر هر گناهی که انجام دهد، بزرگ است. این وضعیت مفسده خود کار دیگر نیست که بگوئیم این کار مقصدش بیشتر است یا آن کار. از بابت نافرمانی که هر نافرمانی در محضر خدای تبارک و تعالی بزرگ است، چون او خودش چون رب عظیم است. مقرک به ربک الکریم. وقتی رب کریم است، وقتی رب عظیم است، آن وقت هر نافرمانی در برابر او کفران است، نافرمانی در برابر او. پس این یک محاسبه دیگری اینجا پیدا میشود.
این هم حدیث دوم و باز هم چند تا حدیث در این زمینه داریم که انشاءالله در جلسات بعد مطرح خواهیم کرد.
الحمدلله رب العالمین.
در حال بارگذاری نظرات...