ادامه روایت ۲۴ خصلتی که برای امت پیامبر کراهت دارد
نکات مهمی پیرامون مدیریت روابط
نوآوری هایی که کوری میآورد
لال نشوید!
آثار مخرب فضای مجازی در روابط زناشویی
نگاه کریمانه و نگاه ابزاری
تاثیر مدیریت ذهن و مدیریت چشم بر غریزه
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
در ادامه روایت از پیامبر اکرم (ص) که ۲۴ خصلت را به امت فرموده بودند که «اینها را خدا کراهت دارد و نهی کرده»، ادامهاش را میخوانیم: «وَ قَالَ یُورِثُ الْعَمَا وَ کُرِهَ الْکَلَامُ عِنْدَ الْجِمَاعِ».
در مورد مسئله قبلی که نگاهکردن به فروج نسا بود، میفرماید که گفته شده این باعث کوری میشود؛ این نگاه. حالا یا منظور کوری باطنی است. بالاخره اثر چشم است دیگر؛ توجهاتی که میآورد. لذا حتی در بخش حلالش هم مراقبتهای لازم است، چه برسد به حرامش. و در حلالش هم برخی مراقبتهایی دارند، از این جهت که نه اینکه نگاه مثلاً به شرمگاه همسر حرام است، یا مثلاً کراهت دارد یا خوب نیست. خب اگر اینطور باشد، مخصوصاً با این وضعیتی که الان هست، در فضای مجازی اینور آنور و عطشهایی که ایجاد میشود، خب تأمین نمیشود آن نیاز از جانب همسر. و همین یک راه حلال را هم که هست، میخواهیم مسدودش بکنیم؟ خب طبعاً اینها منظور نیست. و وقتی که انسان آن نیاز طبیعی درش هست، به همسر خودش به هر نحوی نیاز را تأمین بکند؛ این مطلوب است و هیچ اشکالی ندارد.
نکتهای که هست این است که نگاه و این ارتباط، مراقبتهای لازم دارد. یعنی در ارتباط با همسر هم اگر کسی عادت بکند به اینکه این نگاه و این عرضه بیحساب و کتاب باشد، خب حالا یک خانم در برابر دیگران که نباید بدپوشش باشد، این که هیچی. در برابر محارمش هم باید حدی از پوشش را مراعات بکند. در فضای منزل جلوی داماد، جلوی پسرش، پسری که دیگر هفت هشت سال را رد کرده، جلو آن هم لازم است که پوشش معمولیتری داشته باشد، پوشش استانداردتری داشته باشد. حتی اگر با همسرش هم هست، یک پوششهایی را، نوساناتی را در نظر بگیرد که فرق بکند آن فضای خلوت مثلاً ارتباط خاص با فضای معمولی زندگی. حالا بنده در پردهای از کنایه و حیا دارم مطلب را میگویم، چون بالاخره مطلب مهمی است و خیلی ابتلا بهش هست و حالا در دایره مخاطبین هم بالاخره سنین مختلف هستند. این مطلب البته برای همه لازم است، حتی دختران جوان و اینها، خوب است که به این مطالب توجه داشته باشند؛ ولی حالا سعی میشود که به نحوی گفته بشود که خیلی پردهدری نشود در بحث.
خب ببینید، یک وقت، یک نوع پوششی، پوشش آن ارتباط خاص است و باید آن تحریک غریزهای که میشود، ما به ازایی داشته باشد. این نکته را خوب دقت بکنند همه عزیزان: تحریک غریزهای که میشود، ما به ازایی داشته باشد و تأمینی پشت سرش باشد. نه حرامو در خیابان و اینستاگرام و اینها، آن که هیچی. آن که نابود میکند قوه خیال و چشم و زندگی و اعصاب و آرامش. آن که هیچی. این فیلمهای پورنو اینها که هیچی. آن که اصلاً هیچی. در فضای منزل هم یک خانم و شوهرش، هیچکس دیگری هم نیست، هیچ کسی دیگری هم دسترسی هم ندارد. یعنی فضا فضای کاملاً صمیمی است، شام میخورند، تلویزیون نگاه میکنند.
خب این پوشش، یک پوشش خاصی است که لباسهایش را میفروشند توی برخی مغازهها. آن پوشش برای وقت خاص است. آن یک لباسی دارد، یک لباس هم لباس معمولی داخل منزل است که باهاش آشپزی میکند. پوشش وقت خاصش نمیآید آشپزی بکند، مثلاً خانه را جارو کند و اینها. خب طبعاً اگر آن پوشش خیلی خاص معمولی شد، در چشم مرد این دیگر چه میآورد؟ بیتوجهی میآورد. اینکه فرمود: «کوری میآورد»، این باشد. یعنی دیگر آن جذابیتش گرفته میشود. این چشم است دیگر. چون چشم حساسیتهایی برایش درست میشود و بدن خودش را تطبیق میدهد با آن دادههای چشمی. این خیلی هم در انضباط قوه خیال خیلی اثر دارد، هم توی آرامش روانی فرد که من یک سری دیدنیها را بگذارم فقط برای وقتی که لازم است.
خب مثل این میماند که شما یک پُرس جوجهکباب گرفتی برای ناهار. بهت دادهاند، اداره داده است مثلاً ساعت ۱۰ صبح داده است. وقت غذایت کی است؟ ساعت ۱. شما از ساعت ۱۰ هی بروی و نگاه کنی، یک سری آنزیمها در بدن و در معده و اینها ترشح میکند و هی گشنهات میشود و هی اعصابت خرد میشود، آرامشت را از دست میدهی. نتیجه چه میشود؟ که ساعت ۱ که میخواهی بخوری غذا را، میبینی هیچ لذتی برایت ندارد این غذا. چشم را مدیریت میکردی، کنترل میکردی. ساعت ۱؟ ساعت ۱ باز کن. اصلاً حتی از آن اول باز نمیکردی که ببینی غذا چیست. خودت را در این پستو نگه میداشتی که اصلاً حتی غذا چیست. در این کنجکاوی نگه میداشتی خودت را.
اینها چیزهای خیلی واضحی است، یعنی قشنگ روانشناسهای غرب هم اینها را میفهمند. اگر روش کار بکنند، چیزهایی که واضح است. یعنی قشنگ فطرت انسانی میپذیرد این را. در فضای فیزیکال هم قشنگ خودش را نشان میدهد. یک نفر برایش غذا آوردهاند ساعت ۱۰ برای ناهارش. این اصلاً باز نکند که این چیست. ساعت ۱ باز میکند. ساعت ۱ باز میکند، این اگر جوجهکباب باشد لذت میبرد، عدسپلو باشد لذت میبرد، نان و ماست هم باشد لذت میبرد. چون سه ساعت خودش را در این هوس و این شهوت و این طمع نگه داشته است و عرضه نکرده است به خودش. و سر وقت میبیند که حالا آنزیم ترشح کرده است، آنجا نان و پنیر هم که باشد آنزیمش ترشح شده و لذت میبرد. ولی شما بگو شیشلیک شاندیز هم که باشد، از ساعت ۱۰ هی رفته چک کرده، هی نگاه کرده، یک ناخن هم زده. دیگر ساعت ۱ است، میخواهد بخورد، میبیند اصلاً احساس سیری میکند. به چشمش نمیآید. به چشمش نمیآید. «یُورث الْعما»؛ به چشم دیگر نمیآید.
خیلی نکته ظریف و دقیقی است. معمولاً روایتی که روایت گفته میشود، زیاد دیدهام در فضای در اینترنت گاهی گفته میشود و تفسیرش نمیشود. ارتباط خاص، اصل لذت به همان نگاهکردن است. بعد شما میگویی که مثلاً به اندام تناسلی همسر نگاه نشود. حالا هم در مورد آقایان دارم، هم در مورد خانمها دارد. برخی روایات پیغمبر به امیرالمؤمنین فرمودند جز آداب مثلاً این کار است. این اگر اینطوری باشد که لذتی نیست، مخصوصاً با اینکه این فضایی که در بیرون است و این کثافتکاریها و آلودگیها، نوتیفیکیشنهایی که در گوشی هر کسی همینجور میآید، با انواع و اقسام عکسها و فلان و اینها که نابود میکند آدم را. بعد شما میگویی آنجا هم این شکلی باشد؟ با چادر و چاقچور طرف بیاید، مثلاً عقده میشود. این اصلاً مریضی میآورد. قطعاً منظور روایت این نمیتواند باشد. یعنی به قول فضای تلگرامیاش، انصراف از این موارد دارد. قطعاً انصراف از این موارد دارد. نمیتواند اینها باشد به دلیل لُبی. متخصص لُبی دارد. فرمود قرآن فرمود که هر جور دوست دارید ارتباط برقرار کنید با همسرتان، هر جور دوست دارید، هر مدل که میخواهید. این غریزه قشنگ تأمین بشود.
ولی این یک جوری نباشد که هی دائم در دسترس و هی آن تحریکه باشد، حتی در فضای منزل. ببین، بیرون در فضای منزل. یک جوری هی این چشم مرد تحریک بشود در ارتباط با این خانم، همسر خودش. حالا دیگر شما ببینید، دیگر فیلمهای تلویزیون، نحوه پوشش این بازیگران و اینها، دیگر اینستاگرام اینها دیگر چه میکند با قوه خیال؟ دیگر آنها بماند. خود خانم هم یک انضباطی داشته باشد، تراکمبندی داشته باشد، پارتیشنبندی داشته باشد. آن فضای جاری منزلش یک پوششی داشته باشد که مثلاً بعضی آنجا پوشششان بهتر بود. خود حضرت زهرا (سلام الله علیها) در روایت هست که یک پوشش زنانه در منزل داشتند، در فضای کاری که داشتند با اینکه نامحرم هم نبود و اینها، ولی یک کفی از حجاب را داشتند. پوشش معمولی مثل مثلاً فضایی که خانمها در اداره دارند که مثلاً حتی نامحرم اگر نیست، یک مدرسه دبیرستان دخترانه است، همه هم خانماند، معلم بالاخره سر کلاس یک پوششی دارد. حالا یک کم موهایش ممکن است گاهی دیده بشود، بیرون برود مقنعهاش یا روسریاش مثلاً عقب جلو بشود و اینها، ولی یک حدی از پوشش را دارد. این مانتو را نمیکَند مثلاً با بلوز و دامن در خانه مثلاً بنشیند درس بدهد. یک حدی از پوشش را در آن فضا، یعنی انضباط در واقع بینایی دارد که اگر من بینایی اینها را عادت بدهم به این لباس، وقت نمیتوانم کلاس را مدیریت کنم. اینها خیلی نکات مهمی است ها. قشنگ فضای روانشناسی میگوید او را باید چشمش را عادت بدهم به همین لباس معلمی خودم تا بتوانم در فضای کلاس نگهش دارم. با پوشش معمولی اگر باشم، دیگر این هم میشود خانه است، مدل خانه میخواهد رفتار بکند. حالا اگر مثلاً رفتیم سلف، شاید پوششم را سادهتر کردم. اگر اردوی زنانه دخترانه و شب خواستیم با هم بمانیم، قطعاً آنجا نوع پوششم فرق میکند، ولو اینها دانشآموزهای مناند، ولی با هم خیلی راحت، آنجا دیگر کامل وضع عوض میشود. یعنی این تراکمبندی را کامل دارد.قاطی بکند بگوید اینها که آقا دختر با هم استخر رفتیم، با هم پوشش استخر میآیم سر کلاس؟ خیلی واضح است، هر آدم میفهمد. اصلاً بحث حلال و حرامش هم نیست ها. این کراهت هم عرض کردم، کراهت فقهی لزوماً نیست. بحث این است که یک سرمایههایی در معرض خطر قرار میگیرد، یا یک فرصتهایی از دست میرود. و همه دین برای این است که ما فرصتها را استفاده بکنیم، استعدادهای خودمان را شکوفا بکنیم. در تمام زوایا، استعدادهای مادیمان، استعدادهای معنویمان. و قطعاً مطلوب خدای متعال این است که ما از همین غریزههایی که بهمان داده، از همین غریزه جنسی بالاترین حد لذت، مطلوبترین حد لذت را داشته باشیم. در ایدهآل و استاندارد و عالی، یعنی کامل غریزه تأمین بشود. خدا که نمیخواهد ما را محدود بکند؟ هی گازانبر بگذارد بغلمان، هی نیشگون بگیرد که مثلاً این چرا اینجوری کردی؟ مثلاً چرا خوشت آمد؟ چرا لذت بردی؟ ابداً این جور نیست. اتفاقاً میخواهد مدیریتهایی باشد که در آن فضا احساس سرشار شدن از نعمت بکند، که شکر بکند. خدا دوست دارد بنده در اوج احساس سرشاری از نعمت قرار بگیرد تا اوج شکر داشته باشد. خدای متعال شکر میخواهد از ما. شکر را کی انجام میدهد؟ کسی که احساس سرشاری دارد نسبت به یک نعمتی. خب دارد مدیریت میکند تو از همسرت لذت ببری و شکر بکنی. الان یکی از معضلات بسیار رایج در فضای جامعه ما، خصوصاً بحث نارضایتیهای جنسی در روابط زن و شوهر است. عدم رضایت. حالا بنده اطلاعاتی دارم، حالا از مشاوره، از گفتگو، از اینور آنور، چیزهای بسیار خطرناک و دردناک، بسیار خطرناک. یعنی در یک آستانه انفجاریم، در یک پوسته زیرین در سطح جامعه. خیلی وضعیت، وضعیت خطرناک. چرا؟ طرف ازدواج میکند، غریزهاش تأمین نمیشود، بلکه بدتر میشود. یعنی کنجکاویهای جنسی او تازه فعال میشود. تا حالا با اندامهای زنانه آشنایی نداشته، ترفندهای همآغوشی و ارتباط و فلان و اینها را بلد نبوده. تازه مهارتها را یاد گرفته، یک سری آشنایی پیدا کرده، کنجکاویها شده، فعال میشود. یک بخشی از بزهکاریهای جنسی آقایان بعد از ازدواج و در ایام عقد، موارد این شکلی زیاد داریم. مردی است که دو سال سه سال ازدواج کردهاند و مرتکب معصیتهایی است که توضیحات نمیخواهد دیگر. همه خودشان میفهمند. نصیحتهای حالا یا شخصیت یا با خودش یا با دیگری. غریزه تازه فعال شده، مدیریت نمیشود. یک گاز را شما روشن کنی، یک قابلمه هم رویش بگذاری و مدیریت نکنی اینها که در این قابلمه است، خیلی خطرناک است. شما هم گازت خاموش که بود بهتر بود. این مدیریتها را دین به ما یاد داده. ما کار نکردیم روی اینها.
یکیش همین است: «کره النظر الی فروج النساء». فرمود: «یورث العمی»، کوری میآورد. حالا این کوری یا آن اثر بالاخره مادی این است که در چشم آثاری دارد، یا اثر ملکوتی است، یا هر دوش است که ممکن است هر دوش هم باشد. به هر حال آن فضای روانی انسان هم روی چشمش اثرگذار است و این قدرت بینایی را تحت پوشش قرار میدهد. اینی که دیگر به چشمش نمیآید، توجه دیگر ندارد، یا توجهش بسیار به این سمت رفته. یعنی یا نسبت به خود همسرش دچار بیتوجهی و نابینایی میشود، وقتی زیاد حواسش به این بود، دیگر همه فکرش دیگر سر کلاس هم که هست فکرش آنجاست. کتاب هم که دارد میخواند فکر کولی دیگر متن کتاب را نمیبیند. هر چه که میبیند همین که در فضای مجازی این کانالهای فان و اینها از همه اتفاقات عالم برداشت جنسی دارد میشود، یادم میماند از این هم این حجم از نوآوری و خلاقیت و عقده و بیماری. همه اتفاقات یک گریزی دارد برای مسائل جنسی. و این شکلی همه چی. یعنی هر شما هر چه بگویی این یک جایی است که سکس از توش در میآورد. حس ابدیتخواهی و پایانناپذیری انسان قشنگ اینجا آدم میبیند از یک اتفاق خیلی سطحی معمولی که همه حیوانها هم دارند و یک نیاز معمولی عادی بسیار سطح پایین در انسان، یک غولی ساخته میشود. همه فکرها و ذهنها و بچهها را میبینی که مثلاً فلان بازیگر فیلمهای مستهجن، پیج اینستاگرامش شهر دومی که در دنیا دارند فالویش میکنند میشود شهر تهران. خب این نشان میدهد که جامعه در یک آستانه انفجار و یک عقدهای است شکل گرفته. طبیعی نیست. یعنی حتی هیچ جای دنیا اینجوری دیگر نیست که بابا که این قدر یک بازیگری که مال یک فیلم مستهجن است و مثلاً رکورد دارد در این کثافتکاریهاست، این قدر مطرح باشد، این قدر شناختهشده باشد. حرف بزنند، این قدر همه جا اسمش باشد. پایه ثابت همه جوکها و شوخیها و تشبیهها. مدیریت میخواهد. یک انضباط میخواهد. یک کنترلی میخواهد.
خب فضای مدرسهمان که افتضاح است. فضای رسانهمان را که بیدر و پیکر است. فضاهای اخلاقی و معنویمان را که صاحب ندارد، نظارت ندارد، متولی ندارد. اینها برنامهریزی میخواهد. تربیت جنسی از سنین پایین یا آموزشهایی میخواسته. اینها بالاتر، مشرف به دوران عقد آموزشهایی میخواهد. در دوران عقد آموزشهایی میخواهد. بعد از دوران نامزدی، سر خانه رفتن و برای بارداری و اینها آموزشهایی میخواهد. جالبش این است که اکثراً اینها را در روایت ما به طور وسیع به ما آموزش دادهاند اهل بیت. تازه این حجم از روایات ما از دست رفته و نابود شده، باز هنوز ما کلی روایت در این زمینه، یک دو سه باب مفصل در وسائل الشیعه روایت این است. اگر جمع بشود چندین کتاب میشود. اگر خوب بررسی بشود و کار بشود. یکیش همین است. دومیش هم که حالا عرض میکنیم خیلی سریع: «کرِه الکلام عند الجماع و قال یورث الخرس».
فرمود که حرفزدن موقع مجامعت، آمیزش زن و شوهر، آنجا حرفزدن کلام کراهت دارد. بعد فرمود که موجب لالی میشود. این را با همان تفسیری که عرض شد، آن لال شدن به این معنا. یعنی آن فضا، حالا چه حرفزدنی فضایی است که اگر حرفی است که دارد این آتش را شعلهور میکند، ظاهراً این مشکل ندارد. اگر توجهات باطنی به نعمت الهی انسان دارد، شکر میکند از خدا میبیند و این یک زمینهای شده برای اینکه توجهات فطری او فعال بشود. چون غریزه بستری برای اینکه فطرت فعال بشود در این وقت اصفهان. حالا نه جوری که باز فضا فضایی بشود که فضای پاسگاهی بشود، مثلاً منکراتی بشود و فلان اینها که مثلاً طرف در آن وضعیت هم دارد ذکر میگوید، دعا میکند، مثلاً خشک خرمقدسی منظورمان نیست، کسی قاطی نکند. ولی یک وقت از فضا حالا به زبان میآورد، نمیآورد، مثلاً در روایت داریم ذکر صلوات، مثلاً حتی در این وقت به خصوص. دیدهام بنده را در این وقت ذکر صلوات. صلوات. این آقا الان از درون احساس شکوفایی دارد میکند، احساس تأمین دارد میکند، احساس عشق دارد میکند، احساس پر شدن و لبریز شدن دارد میکند. و آدمهای سالم وقتی احساس لبریز شدن پیدا میکنند، متوجه میشوند به آن کانالی که نعمت را به اینها رسانده و فیض را جاری کرده که اول اهل بیتاند که مبدأ فیضاند و خود خدای متعال که منبع فیض است، از آنجا جوشیده. این الان توجه شکرش و چقدر دارد اتفاقاً لذتش را بالا میبرد. از حیوانی دارد در میآید. هیچ حیوانی نمیتواند از مقاربت با همسرش این قدر لذت ببرد. اهل بیت هم که از این فعل برخوردار بودند. اینها مثلاً مثل ماها بودند، آنها کیفیت این فعلشان چه شکلی بوده؟ قطعاً قداست و معنویت توش بوده. در مورد امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیها روایتی داریم در این زمینه. فضایی که انسان ارتباط پیدا میکند با ملکوت، حالا در فضای خودش و با آداب خودش با شرایط خودش. کلام درون بخت باید متناسب با همان شرایط باشد. یعنی یا این غریزه را شعلهور بکند، یا توجهات فطری انسان را بارور بکند. حرفی نباشد که اختلال ایجاد بکند توی این رابطه و یا هم توی این رابطه هم در رابطه با خدا. این کلام در این وقت منظور این است. یعنی یا حرفی که اینجا را تو آن زناشویی شما اختلال ایجاد کند، یا حرفی که در عبودیت شما اختلال ایجاد کند. این دو تا آقا لالی میآورد، خرس میآورد. لالی یعنی چه؟ یعنی این زبون از آن مدار خودش خارج میشود. لال یعنی کی؟ یعنی کسی که باید سر وقت یک حرفی را بزند نمیتواند. الان پایش دارد میسوزد، نمیتواند بگوید پام دارد میسوزد. نمیگویند لال است. یک بچه را از کی پدر و مادر نگرانش میشوند که نکند بیمار باشد و ناتوانی گفتاری داشته باشد؟ وقتی میبینند گشنهاش میشود نمیگوید، دستشویی دارد نمیگوید، پایش دارد میسوزد نمیگوید، دردش میآید نمیگوید، سلام میکنند جواب نمیدهد، ارتباط برقرار نمیکند، میگویند این ناتوانی در گفتار دارد، گفتار درمانی میشود. لالی دیگر. این موجب لالی میشود. حالا آن آثار ملکوتی بروزی گاهی پیدا میکند و خدای متعال میبیند این صلاحیت نعمت زبان را ندارد، همین را هم ازش میگیرد. گاهی این است، گاهی نطق باطنی که ازش میگیرد که مولانا علی، ملکوتی و لالی معنوی است. بگویم هر دو یورث الخرس. لالی میآورد، لال میشود طرف. این زبانش. خب آدمی که دیگر نعمت میبیند، شکر نمیکنی، لال است دیگر. در ملکوت بهم میگویند لال. آدمی که باید با همسرش ارتباط برقرار بکند، بلد نیست ارتباط برقرار بکند، میشود لال.
حرفزدن بدون قاعده و بدون ضابطه در همچین رابطهای، مثلاً آمده در آن فضا دارد در مورد مثلاً چک فردا، حالا وسط معاشقه و مثلاً روابط خاص و اینها، دارد در مورد چک فردا صحبت میکند با خانمش. فضای ذهن خودش مشوش میشود، فضای ذهن خانم مشوش میشود. هیچ کدام لذت فضای اندامی و جسمی و همهچی آسیب میخورد. لال بشود. زبانی که بیموقع باز بشود. آن داستان لاکپشت را سوار چوبه کردند، آن دو تا مرغابی میخواستند ببرندشان در آسمان. به به عجب چیزی! نفرین به زبانی که بیموقع باز شود. لال بشود زبانی که بیموقع باز میشود. این همین است دیگر. لال بشود زبانی که آخه الان اینجا وقت این حرفه؟ این حرفهاست. آدم از تناسب سنجی بکند. چه وقتی چه حرفی است. قطعاً منظور اهل بیت این نبوده که آنجا اگر کسی معاشقه کرد، حرفهایی زد که این آتش عشق و غریزه را در آن فضا فعال کرد، این حرف مطلوب نیست و لالی میآورد. انصراف دارد و متخصص لُبی داریم برایش. قطعاً این نیست. چون روایت دیگر میبینیم اهل بیت تا جزئیات خیلی مادی به ظاهر مشمئزکننده را اجازه دادند. به ظاهر مشمئزکننده. حالا این فایل هم برای رفقا اعلام بکنند که زیر ۱۸ سال کسی گوش ندهد دیگر. حالا چون خیلی جزئیات اشاره کردیم. متأهلاند یا در آستانه تأهلاند. این فایل را فقط گوش بدهند. مثلاً دارد که آقا اندامهای جنسیتی همدیگر را مثلاً ببوسید. در روایت اشکال ندارد. روایت ماست دیگر. معارف ماست. معارف دین است. عجایب این دین این است که آن شهوانیترین و حیوانیترین کارهایش رنگ و بویی از معنا و قداست دارد، وصل به ملکوت است، وصل به عبودیت است، از توش قرب به حق تعالی میجوشد. در آن ارتباط انسان میتواند مقرب به خدا بشود با این ضابطه، با این توجهات. خب وقتی ما اینهایش را میبینیم، قطع پیدا میکنیم به اینکه وقتی اینها را اجازه دادند در این سطح ارتباط، قطعاً منظورشان این نیست که آقا بدن عریان همدیگر را نبینند در روایت دیگر دارد این شکلی مثلاً ارتباط برقرار نکند. خب که دیگر لذت نمیبرد. حرف نزنند با هم، نگاه نکنند به اندام هم. دیگر چی شد؟ دیگر از پشت دیوار انگار برقرار میکند. به درد نمیخورد. منظور چیست؟ منظور این است که نهایت مدیریت و دقت باشد که از متن این کار نهایت استفاده برده بشود. نهایت لذت برده بشود. حواشیاش حذف بشود. چیزهایی که تمرکز را به هم میزند. چیزهایی که شهوت و غریزه را جوری فعال میکند که آن روابط و احترام و کرامت انسانی در این رابطه خدشهدار میشود و به محاق میرود. نکات مهمی هست. گاهی در ارتباطات جوری با هم ارتباط میگیرند، مخصوصاً با این فضاهای مجازی، فیلمهایی که دیگر بالاخره خیلی جوانها دیدهاند قبل از ازدواج و اینها. نگاهش به همسرش فلان زنی که در فلان فیلم دیده. به آن جور توقعاتی از او دارد و آن جور ارتباطی با این برقرار میکند. دیگر نمیگوید که آن ارتباطی که با آن زن برقرار میکند در نهایت خفت و خواری است. آن زن سر سوزنی ارزش برای آن مرد ندارد در آن فیلم و سر سوزنی محبت بین اینها نیست. سر سوزنی ارتباط انسانی بین اینها نیست. نهایت حیوانیت، نهایت خباثت و ارتباط است. نهایت تحقیر در آن ارتباط است که از یک آدمیزاد، یک خلیفه خدا که خدا از روح خودش در او دمیده، جز یک حفرهای برای اینکه غریزهاش را تأمین بکند، با آن حفره هیچی دیگر نمیبیند. حرف زده نمیشود در مورد اینها. بالاخره قداستهایی ما داریم، وارد این حرفها نمیشویم. یک بخشش هم این است که اصلاً خب، اصلاً اطلاعاتی نداریم در این فضاها. معمولاً حساسیتی نداریم، دقتی نداریم. خب آن حس و این حالا نسبت به همسرش دارد. حالا یک دختر ۱۸ ساله پاک عفیف گرفته، دو روز است عقد کرده، آرام آرام میخواهد برود در رابطه. آن جنس رابطهای که در فلان فیلم دیده، فلان آدم کثیف خبیث رذلتر از هر حیوانی با یک کثیف و رذل و خبیث رذلتر از هر حیوان دیگری برقرار کرده، این را میخواهد با این همسر عفیف و نجیب خودش برقرار کند. برقرار نمیشود. سرخوردگی پیدا میکند. یک ماه بعد از عقد میبینی بدون اینکه هیچ مشکلی باشد این را با هم سازگاری ندارند. چرا؟ عوامل ناپیدا دارد. نمیشود پیدایش کرد. از کجا میخواهی پیدایش کنی؟ این مرد یک فیلمی دیده، به هیچکس هم نگفته، توقعاتی در او ایجاد شده. کدام دختر را دیده، خانم را دیده؟ این هم هست، توقعات ایجاد شده. اینها نابود میکند فضا را. آموزش میخواهد. به این جوان باید بگویی آقا هر چه فیلم دیدیم، فقط توبهاش به این نیست که استغفار کنی. توبه بخشش به این است که فضای ذهن و قلبت دور کند، بریزد بیرون. توقعات آنهایی که دیدی، آن ببین، فیلم پلیسی که تو فیلم میبینی و الان زنگ میزنی ۱۱۰، آنها نمیآیند برایت. این قدر پلیس داریم ماشاءالله شکم برآمده، هیکل فروش. سریالی نمیبینی یک پلیسی که مثلاً یک شکم همچین ۲۰ کیلو اضافهوزن داشته باشد و مثلاً نمیتواند بدود، نمیتواند اصلاً سلاح بکشد. ولی در فضای بیرون بالاخره از اینها زیاد داریم دیگر. نوکر همه پلیسهای خدوم هم هستیم. فضای واقعیت با فضای رسانهای که یک چیزی از یک لیبلی برای ما نشان میدهد، از یک دریچه و از یک قالبی به ما نشان میدهند فرق میکند. خب آن فضای رسانه ذهنیت و توقع برطرف ایجاد میکند و در فضای واقع ارضا و تأمین نمیشود. سرخوردگی میشود. نقطه مطلوب با نقطه موجود فاصله فراوان دارد. همیشه دنبال یکی دیگر میگردد که آن نقطه مطلوب برایش ایجاد بشود. نمیدانم مال فیلم است ۱۰۰ تای دیگر هم بیایند و بروند. تو با فاحشههای خیابان هم که ارتباط... تکنیکهای رسانهای آن فیلمی که میسازند، آن کاری که آنجا میشود، هزار تا مسئله است. آنجا فیلم، فیلم نمیدانی. جوان بنده خدا، این دقتها و این مواظبتها لازم است. مدیریت ذهن میخواهد، مدیریت چشم میخواهد.
در این رابطه یک بخش مواظبتهایی از بیرون، یک بخشش مواظبت بین زن و شوهر است. در ارتباط این دو تا دقتهایی باید بشود. بهرهوری بالا برود. عواملی که تمرکز را کم میکند، عواملی که حیوانیت را تحریک میکند به نحوی که دیگر به عنوان یک کالای جنسی نگاه میکند به طرف مقابلش. به عنوان یک پارتنر سکس، به قول غربیها نگاه میکند به طرف. پارتنر همسر نیست، یک شریک است. یک شریک یک فعالیتی است. اصلاً یکی از خیانتهای بزرگ و عجیب غربیها همین بوده که ازدواج را در این سطح تقلیل دادند و کثیفش کردند و اصلاً ما نیاز به همسر فقط در همین حد است. حالا بعضیها دیگر کمی مثلاً احساس تنهایی هم میکنند یا دیگر تهش بچه هم، خانه و همخانه میشوند با کسی. این شده معنای ازدواج در غرب. این اصلاً فرهنگ الهی دین ما ابداً اینها نیست. نمیگذارد. زن یک موجود مقدس است. میگوید: «شب اولی که او را میآوری در خانه، پای او را بشور، اذکار نماز شکر بخوان، دعا بکنید، مشغول مناجات بشوید با همدیگر، قبل از اینکه وارد این فعالیت بشوید.» چه مراقبتهایی قبلش دارد؟ چه مراقبتی در حینش دارد؟ چه مراقبتی بعدش دارد؟ چه اذکاری دارد؟ چه دعایی دارد؟ نماز دارد؟ غسل دارد؟ قبلش غسل دارد؟ بعدش غسل دارد؟ جدای از غسل جنابت و اینها. غسل شکر دارد؟ غسل چی دارد؟ غسل چی دارد؟ در چه شبهایی از ماه باشد؟ در چه شبهایی از ماه نباشد؟ چه وقت باشد؟ چه وقت نباشد؟ برای چی اینها را گفتهاند؟ مواظبت بعد این نگاه میشود نگاه کریمانه به همسر. نه اینکه یک کارگر جنسی او را میبیند. بعد یک مدتی هم کاراییاش را از دست میدهد، از تنوع میافتد، از آن جذابیت اولیه میافتد. رو میآورد به یکی دیگر. سر وقت یکی دیگر. تازه آتش فعال شده. یاد بگیرند. این هم باز از بدبختیهاست. متأهل شدی، اشکال ندارد این فیلمها را ببینیم ما. اول میخواهد یاد بگیرد و میرود مثلاً پوزیشنهای مختلف یاد بگیرد و چهمیدانم مثلاً بحثهای این شکلی و اینها، سرچ میکند و دو تا فیلم اینور و دو تا عکس آنور و فلان و اینها. یک چیزهایی فعال میشود و و ما به ازای حاصل نمیشود. این عقدهها و هی این تراکم افکار، آسیبهای روانی و شخصیتی. آن از آن فضای وحدتش در میآید. فضای ازدواج و فضای انس با همسر یک فضای وحدت، فضای یکی شدن است. نه لباس. لک. احساس یکی بودن میکنی. کی خودش را از لباسش جدا میبیند؟ کی خودش را با لباسش دو تا میداند؟ خودم آمدم، لباسهایم نیامده. وقتی کسی را دعوت میکند میگوید که خودت بیا، لباسهایت را نیاور. هر کسی با لباسش احساس وحدت و یگانگی میکند. همسر موجودی است که باید باهاش احساس یگانگی کرد. وقتی شما در حد یک اتاق خواب و یک رابطه فقط دیدی ازدواج و همسری را، هیچ وقت آن احساس یگانگی نمیکنی. احساس بردگی میکنی. یعنی یک بردهای گرفتی، یک برده جنسی برای تأمین غریزه. هر وقت باهاش کار داری. حالا آن هم بعضی وقتها مثلاً این شکلی است که آن خانم توقع مالی از این دارد، این هم توقع حالی از او دارد. پول میخواهد از آن، رابطه میخواهد. عامل بقای زندگی حیوانی. با هم زندگی میکنیم. یکی بشوند با همدیگر. برای یکی شدن باید پس بخورند همه. حتی میگوید در آن رابطه به فکر و ذهنت کس دیگری نیاید. ولو فرد حلالی باشد. همسری قبل از این داشتی. در این رابطه که هستی، به فکر آن هم حتی نیفت. خاطره حلال است دیگر. خاطره حرام که نیست. همسری داشتی با ما، ارتباط داشتی. حلال هم است. اینجا فضای ببین هر چه که به وحدت و یگانگی آسیب میزند، به تمرکز آسیب میزند، به عشق آسیب میزند، به بهرهوری آسیب میزند. فوقالعاده است این معارف و خیلی غنی است. کجای دنیا، کدام مکتبی این مکاتبی که فحشا و کثافتشان عالم را برداشته، کدامشان این آموزهها را دارند؟ این ریزهکاری و ظرافتها را یاد دادهاند؟ بنشین تحلیل بکنیم اینها را دانه به دانه. ببینیم هر کدامش چه عمقی از معارف و حقایق توش است. چه دریایی از انسانیت و کرامت انسانی توش است. میگوید در این رابطه که هستی، به چیز دیگری فکر نکن. به کس دیگری فکر نکن. شهوت زن دیگری را نداشته باش در رابطه با همسر خودت. ولو بوی شهوت ابتدایی. آمادی سمت همسرت. یعنی یک خانمی را ناخواسته دیدی، تحریکی در تو ایجاد شده. اینجا امیرالمؤمنین با مردم سراغ همسر. عامل اولیه برای اینکه رو بیاوری به همسرت این بوده. خیلی خب. این تا پشت در تمام. الان تویی و همسرت. عامل رو آوردنت بود دیگر. نباید در ارتباطتان افراد حضور داشته باشند. کس دیگری باشد. اینجا توی خانه یکی جوری بشود که اگر تو خواب هم خواب ناجوری مثلاً گاهی دیده میشود آدم همسر خودش را ببیند. مدیریت ذهن و فکر داشته باشد. یعنی یک مرد متأهل، یک زن متأهل اگر خواب این شکلی میبیند، چون اصلاً به کسی دیگری فکر نمیکند در این زمینه. اصلاً احساس، اصلاً نیاز غریزه او بسته شده روی یک نفر. فوکوس کردی روی یک نفر. و او چه لذتی این آدم میبرد تا اینکه آن شرکای متشاکسون به تعبیر قرآن اگر داشته باشد، ارباب متفرقون اگر داشته باشد، پخش و پلا بشود این غریزه بین ۱۰۰ نفر. با صد مرد خودش را احساس کرده در بغل ۱۰۰ مرد. در ذهنش رفته. این با صد زن زندگی کرده در ذهنش. حالا میخواهد با همسر خودش ارتباط برقرار کنی؟ میشود؟ معلوم است که نمیشود لذت ببریم از اینها. لذت ببریم که شکر بکنیم. نعمتی به ما داده آن صنع خدای متعال را. لذت ببریم از آن صناعت حق تعالی، از این خلقت حق تعالی. اینها نکات بسیار دقیقی است. این مواظبتها و این دقتها وقتی نیست، آسیبهایش شکل میگیرد و مشکلاتش ایجاد میشود. خدا انشاءالله همه ما را نجات بدهد از این مسائل. دیگر حالا این جلسه کمی در این بحث بیشتر گفتگو کردیم. انشاءالله که مفید واقع شده باشد و مورد رضایت خدای متعال قرار بگیرد. و الحمدلله رب العالمین.
در حال بارگذاری نظرات...