خطبه حج الوداع پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
حج رفتن اغنیا به منظور اوقات فراغت!
دلیل حج رفتن طبقه متوسط و فقرا به حج در آخرالزمان
نیت کسانی که در آخرالزمان قرآن می آموزند!!
نیات باطل در آخرالزمان!
از بین رفتن پایبندی به خانواده
قنا قرآنی
تناقض در رسیدن به دنیا
چگونه دینم را در آخرالزمان نگه دارم؟!
تنها راه نجات از بلاهای آخرالزمان
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم
«ثم قال و عندها حج أغنیاء اُمّتی لِنُزهَةٍ و یحجّ أوساطها لِتِجارَةٍ و یحجّ فقراؤهم لِرِیاءٍ و سُمعَةٍ. فعندها یکون أقوام یتعلّمون القرآن لغیر الله، و یتّخذونه مزامیر، فیَکون اقوام یتفقهون لغیر الله، و یکثُر أولاد الزّنا، یتقنون بالقرآن دُنیا.»
فرمان پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) در خطبه حِجَّةالوداع این بود که وقتی زمانه اینطور شد، در این آخرالزمان: «اغنیاء امت من حج میروند برای نُزهَة.» برای اینکه در واقع گردشگری کرده باشند. حالا «نُزهَة» را به این معنا باید گرفت: در واقع اوقات فراغتی، یک بیرونی رفته باشد، یک دوری زده باشد. گردش است دیگر. حالا جاهای مختلفی را میروند میبینند. مکه هم یک جای دیدنی و گردشی است. آنجا هم که به هر حال از خود مکه و مدینه میروند شهرهای اطراف و مناطق دیگر. جای گردشگری است و دور میزنند.
«أوساطها»؛ اینها طبقه متوسط حضرت معیشتند. اینها برای تجارت میروند؛ جنس بیاورند و جنس ببرند، خرید و فروش بکنند. و فقیرانشان برای ریا و سُمعَة میروند. آنهایی که ندارند، میروند که حاجی بشوند، میروند که از بقیه کم نیاورده باشند. بقیه رفقایشان حاجی شدهاند، حج رفتهاند؛ همکارانشان، هممحلهایهایشان، هممسجدیهایشان. اینها نرفتهاند برای اینکه کم نیاورند.
فقط حج به جا میآورند از باب ریا و سُمعَة. در این زمانه «یکون اقوام یتعلّمون القرآن لغیرالله»؛ اقوامی میآیند که اینها قرآن را تعلم میکنند، یاد میگیرند برای غیر خدا. برای خدا قرآنآموزی نمیکنند. حالا به چه نیتهایی است؟ یا مُدرک مثلاً رشته تحصیلی میشود، یا منافعی دارد؛ حافظین قرآن و اینها مثلاً یک موقعیت ویژه پیدا میکنند، در برخی جاها اسم و رسم پیدا میکنند. از این قبیل مسائل. به هر حال جنبه الهی ارتباط با قرآن و موعظهپذیری از قرآن دیگر نیست. الفاظ قرآن و رزومهدهی و کلاس گذاشتن و فیگور آمدن و اینجور مسائل با مباحث قرآنی.
بعد اینها این قرآن را به عنوان «مزامیر» استفاده میکنند. در واقع با آهنگ و موسیقی و اینها قرآنخوانی میکنند که حالا میبینیم دیگر، با این دستگاهها و ابزارآلات موسیقی، خصوصاً حالا در کشورهای عربی، اینجا هم البته کم و بیش شاهدیم. این را ازش استفاده میکنند برای اینکه در واقع آن موسیقی جذابیت دارد. قرآن شب شنیده میشود، نَغمه قرآنی هم شنیده میشود. بدون موسیقی کانَهُ جذابیتی ندارد این محتوا که کسی بخواهد بنشیند گوش بدهد.
بعد اینها اقوامی میشوند که «یتفقّهون لغیر الله». اگر تفقهی هم داشته باشند، برای غیر خداست. برای دکوپاز است، برای سر و صداست، برای جلب توجه است، برای فیگور باکلاس بودن و باسواد بودن و شاگرد فلانی بودن و درس فلانی رفتن و در فلان مدرسه تحصیل کردن و در فلان حوزه و دانشگاه بودن و همدرس فلانی بودن. بعداً کتاب نوشتن، خاطره نوشتن. عرض کنم خدمتتان که و همین قبیل مسائلی که همهاش غیر خداست. که امثال این بنده بیچاره مبتلاست به همه اینها. اگر تفقه باشد، تازه یاد بگیرند و بفهمند برای اینکه تکلیف را تشخیص دهند نیست. برای اینکه معرفت پیدا کنند به خدای سبحان، معرفت پیدا کنند به خودشان، به عالم، وظیفهشان را بشناسند، یاد بگیرند چه شکلی بندگی کنند، چه شکلی جلب رضایت خدای متعال کنند. برای اینها نیست. غیرالله؛ جنبههای دیگر قضیه مطرح است که حیثیت الهی ندارد.
ممکن است درسی برود، بحثی، کاری، مطالعهای، کتابی. شهوت دانشپژوهی و شهوت شناخته شدن به دانش، شهوت عالم شدن. یک نوع شهوتی است زمینهساز چیزهایی است. اعتبار اجتماعی میآورد، موقعیت میآورد، جلب توجه میآورد و باز خود همین زمینهساز مسائل بعدی است. یا زمینهساز ریاست بعدی من است. به واسطه اینها بروند بعداً رئیس بشوند. یا زمینهساز تأمین غرایز بعدی من است. به هر حال به مناسبت مریدهایی پیدا میکنند. به این مناسبت از این مریدان خلاصهی کسانی را پیدا میکنند که غرایز سطح پایین و پست من را هم از اینها میتوانم تأمین بکنم. نامش همین هست و یک…
«اولاد الزناء» اینجا فرزندان زنا زیاد میشوند. زنازاده زیاد. دیگر پایبندی به خانواده و تعهد اجتماعی و سرسپردگی زن و شوهر به هم و اینها دیگر عملاً از بین میرود.
«یتقنون بالقرآن دنیا.» با قرآن غنا میکنند که حالا بخشش عرض شد با ابزارآلات موسیقی، یا خود نحوه قرائتشان، قرائت غنایی باشد. یک صوتی از دهان خارج میشود، بدون اینکه به محتوا توجه بشود. غنای قرآنی این شکلی است. آدم گاهی میخواهد فقط صدای خوبش را نشان بدهد، قدرت تحریر زدنش را مثلاً نشان بدهد. در واقع دِشْتِی بکند از مخاطب یک استماعی را (حالا یک وقت شعر سنتی میخواند، یک وقت شعر حالا مثلاً جدیدتر میخواند با لحن و آوای سنتی و لحن آوای جدید). وقتی هم قرآن میخواند، همه اینها را داریم دیگر ما در بین خوانندهها. قرائت قرآن هم میبینیم: خوانندههای زن، خوانندههای مرد. جلال ابزارآلات هم اگر نباشد، قشنگی صدایش را میخواهد در قرائت قرآنش هم نشان بدهد. یک جور مهارتش را هم میخواهد نشان بدهد. که خب بالاخره قرائت قرآن هم یک مهارت آخرالزمان اینهاست دیگر. عطر و بوی معنوی و قداست و طهارت و اخلاص در این آخرالزمان دیده نمیشود.
آیا «تهافتون الی الدنیا»؟ اینها تهافت به دنیا میکنند. هجوم میآورند به دنیا. سر و کله هم میزنند، از هم میقاپند. «تهافت» حالت در واقع اینکه یک چیزی اینورش با آنورش جور درنمیآید، در واقع تناقض دارد. «تهافت» همان تناقض فارسی خودمان است. اینجا انگار اینها با همدیگر نقیض هم میشوند سر دنیا و با هم به چالش میخورند برای رسیدن به دنیا که از اینور میکشد، آن از آنور میکشد، این او را نفی میکند، آن این را نفی میکند. محور همهاش دنیاست. محور همهاش ظاهر است. محور همهاش شهوات است.
که خدا ان شاء الله به داد همه ما برسد در این فتنههای آخرالزمان، در این زمانهای که نگه داشتن دین مثل نگه داشتن گوی آتشین در کف دست کار سختی است، کار دشواری است و خیلی تحمل میخواهد. انسان بخواهد پایبند باشد به آن تعهدات الهی، به شَرِ آن ضوابط، ضوابط عبودیت. این سختیهای بسیار زیادی دارد. در این زمانهای که حاکمیت، حاکمیت شهوات است، حاکمیت طغیان است، حاکمیت هوای نفس است، حاکمیت ظواهر است، حاکمیت مادیات است، حاکمیت دنیاست. کسی بخواهد از این حاکمیت خروج بکند، بر این حاکمیت خروج بکند، تسلیم نباشد، این خب بالاخره کار دشواری است و هر کسی از پس این کار برنمیآید. باید از خدای متعال کمک گرفت و تنها راهی که هست برای نجات در امور مختلف، در گرفتاریهای مختلف، راه دعاست و تضرّع، التماس به خدای سبحان، گدایی و اصرار در خانه خدای متعال. اصرار اینجا نه تنها بد نیست بلکه خوب است، بلکه واجب است و لازم است. به واسطه اصرار است که انسان نجات پیدا میکند. مُصِر باشد در درخواست از خدای متعال؛ درخواست هدایت، درخواست نجات، درخواست رهایی، درخواست مغفرت. پینهها انسان را کمک بکند، دست انسان را بگیرد. ان شاء الله خداوند همه ما را از این مصائب و ابتلائات مصون بدارد.
و الحمدلله رب العالمین.
در حال بارگذاری نظرات...