تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه بیست و چهار

00:17:35
169

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

متن جلسه

‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. جلسه گذشته بحثی را مطرح کردیم که حالا از جهت اهمیت، [با توجه به اینکه] برخی عزیزان و بزرگواران تشریف نداشتند، یک یادآوری و چکیده‌ای از جلسه قبل عرض می‌کنیم.
بحثمان این بود که باید اصلاح اعمال را به شکل هارمونیک و به هم پیوسته مورد مطالعه قرار داد. اخلاق، تربیت و معنویت، امری است که همه اجزا و اضلاعش به هم متصل است. مهندسی [بر آن] حاکم است و خدای متعال با یک هندسه [آن را] آفریده [است].
اصلاح اعمال یک هندسه‌ای دارد؛ یک قطعات و اعضای رئیسی دارد. از آنجا باید شروع کرد. بعضی نقاط تا اصلاح نشود، اصلاح نقاط دیگر فایده‌ای ندارد و [حتی] آسیب می‌زند به اصلاح [آن] نقاط.
از آیه قرآن در سوره مبارکه احزاب که فرمود: «قُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ»، تعبیر مرحوم علامه طباطبایی را خواندیم که ایشان می‌فرمایند: «اصلاح اعمال، نتیجه قول سدید است.» اگر کسی توانست زبان را کنترل بکند، گفتار را کنترل بکند، اعمالش کنترل می‌شود. همه اعمال تابع گفتار است، رفتار تابع گفتار است، شخصیت با گفتار آدم شکل می‌گیرد، افکار آدم با گفتار آدم شکل می‌گیرد.
آدم به چیزهایی فکر می‌کند که در موردش حرف می‌زند. آدم وقتی در مورد چیزی حرف نزند، به آن فکر نمی‌کند. این از عجایب است! همیشه این‌جوری نیست که حتماً اول آدم فکر می‌کند بعد در موردش حرف می‌زند؛ نه، اول آدم حرف می‌زند بعد به آن فکر می‌کند.
«قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا!» خدای متعال و پیغمبر اکرم، اسلام را با کلام شروع می‌کنند. اسلام، این مسیر، با زبان شروع می‌شود. اول شما «لا اله الا الله» می‌گویی، بعد وارد جامعه مسلمین می‌شوی، بعد تازه احکام برایت بار می‌شود، بعد تازه به تو می‌گویند چه‌کار بکنی! انسان از راه زبان مسلمان می‌شود، از راه زبان مرتد می‌شود، کافر از راه زبان معلوم می‌شود، آدم از راه زبان کافر می‌شود.
کسی که نماز نخواند را به او نمی‌گویند کافر؛ کسی که با زبان اظهار برائت از نماز کرد، به او می‌گویند کافر، به او می‌گویند مرتد.
زبان نقش رئیس و کلیدی دارد. افکار آدم وابسته به زبان آدم است، وابسته به گفتار آدم. رفتار آدم وابسته به گفتار آدم است. شخصیت آدم وابسته به گفتار آدم است. [اگر کسی را می‌خواهی] بشناسی، از کلماتش بشناس.
یکی از روایات عجیب امیرالمؤمنین است؛ یکی از روایات فوق‌العاده امیرالمؤمنین در نهج البلاغه این است. این را داشته باشید، به دردتان می‌خورد. این از آن چیزهایی است که به درد ازدواج می‌خورد؛ برای خواستگاری و تشخیص، این روایت فوق‌العاده است؛ فوق‌العاده! امیرالمؤمنین فرمود: «مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ». [این در] نهج البلاغه، [از] حکمت‌های نهج البلاغه است.
فوق‌العاده روان‌شناسی! اگر یک آدم یک سری چیزها را دارد پنهان می‌کند، از کجا تشخیص بدهیم پنهان‌کاری را؟ از کجا تشخیص بدهیم؟ این به درد بازی مافیایتان هم می‌خورد. اگر کسی می‌خواهد [مثلاً بگوید]: «داداش، کلماتش هم قالتاق است ولی شهروند ساده»، [بداند که] امیرالمؤمنین فرمود: «اگر کسی چیزی را مخفی کرد، [آن] ظاهر می‌شود در فلتات زبانش، در فلتات کلامش، در فلتات زبانش فهمیده می‌شود.» «فلته» [یعنی] فلتات لسان؛ یک گوشه‌هایی در زبان آدم، یک کلماتی هست، یک اصطلاحاتی هست، یک عباراتی هست، یک دقت‌هایی هست، یک توجه‌هایی هست، یک کلمات پررنگی هست؛ آدم‌ها را از آن‌ها می‌شود تشخیص داد.
امیرالمؤمنین فرمود: «...ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ». این چهره، میمیک چهره، دلالت دارد به آن‌ها که آدم مخفی کرده است. آدم هرچه بتواند فیلم بازی بکند، این صفحاتِ وجه را برگرداندن‌ها، چشم درشت شدن‌ها، [مثلاً] چشمش درشت می‌شود، چشمش بسته می‌شود، یک حالت پلکش، حالت ابرویش، بسته شدن چشم، باز شدن چشم؛ آدم‌ها را می‌شود از این‌ها شناخت.
یکی این است، یکی فلتات لسان است. در کلمات کشف شده در روان‌شناسی، حالا من [در مورد] روان‌شناسی گفتار را ان‌شاءالله از یکی دو جلسه بعد وارد می‌شوم. خیلی بحث‌های قشنگی [است]. مثلاً شما از یک پیام تلگرامی چه‌شکلی می‌توانید شخصیت طرف را کشف بکنید؟ [این] فرمول دارد. می‌گویم ان‌شاءالله. بیست، سی تا قاعده دارد برای کشف شخصیت در یک پیام، یک تکست. کلماتی که طرف استفاده می‌کند؛ [مثلاً] در یک صفحه ۱۰ بار از پول حرف زده؛ در مورد پول و در مورد زیبایی و نمی‌دانم خوشگلی و محبت و عشق و نفرت [حرف می‌زند]. یا یکی هم نیم ساعت حرف می‌زند، ۱۰ بار از خودش می‌گوید. هی، نمی‌دانم هرچه می‌خواهد بدهد بگوید، یک خاطره از خودش دارد. معمولاً مثل من که یعنی همه‌چیز را آخر آنی که تجربه کرده را می‌پذیرد. اگر کلام پیغمبر هم بگوید، می‌گوید: «من آنجا فلان مسئله برایم پیش آمد.» تجربه خودش مهم است. این شخصیت را این‌شکلی می‌شود شناخت.
در گفتار طرف ظاهر می‌شود، در کلمات طرف ظاهر [می‌شود]. زبان حکایت می‌کند از شخصیت. چقدر قشنگ گفته‌اند: «تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد.» واقعاً می‌شود [شخصیت را شناخت]. امیرالمؤمنین فرمود: «جمال زن در چهره‌اش، جمال مرد در زبانش است.» خیلی روایت عجیب و غریب و جالبی [است]. چقدر زیباست! به کلماتش نگاه کن. زیبایی مرد به کلماتی که به‌کار می‌برد. [می‌توان] تشخیص داد از کلماتی که [فرد] در یک حرف می‌خواهد بزند؛ همان تفاوت «بنشین» و «بتمرگ» [که] دیگر [چه فرقی با هم دارند]؟! گاهی بهترین حرف‌ها را به بدترین وجه می‌زند؛ [این] علامت ضعف عقل است. [چنین] شخصیت، شخصیت زیبایی نیست؛ شخصیت لطیفی نیست.
بزرگان را آدم می‌بیند؛ لطافت‌هایی که در رفتار این‌هاست، در کلام این‌هاست. یک مطلبی می‌خواهد برساند، چقدر لطیف، چقدر ظریف! از کجا وارد می‌شود؟ چه‌جور می‌گوید؟ چه‌کلماتی استفاده می‌کند؟ خاطرات زیاد است. مطلب خیلی ساده، قشنگ؛ مطلب تندی را بگوید، قشنگ توی قالب طنز، توی قالب لطیفه. [چقدر] لطافت دارد! همه حرف‌های خشن و زمخت و سخت را، همه چیزهایی که به فارسی سخت آدم می‌خواهد بگوید، در قالب کلمات لطیف و جذاب و مهربانانه مطرح بکند.
ارتباط استاد با شاگرد، ارتباط رفیق با رفیق؛ موضع تحکم، کلمات سفت، حروف که استفاده می‌شود؛ این‌ها روش بحث کرده‌اند. کلماتی که حرف «ف» دارد، حرف «س» دارد، لطافت [دارد]. نظر [به] کلمات؛ مثلاً قرآن [وقتی] دعوت به جنگ می‌خواهد بکند، از چه واژه‌هایی استفاده [می‌کند]؟ «قتال»، «قاف»، «ت»؛ کوبنده [است]. در علم لغت‌شناسی روی این‌ها بحث کرده‌اند. اوج لطافت [در این است که] یک نفر می‌خواهد حرف بزند، از چه حروفی [استفاده کند]؛ آن ضرب‌آهنگ کلمات! کلماتی که همه‌اش «قاف» و «ت» و «تای دسته‌دار» و «صاد» و «ضاد» و کلمات محکم و کوبنده دارد، [در حالی که] حرف‌های مهربانانه و محبت‌آمیز می‌زند، جالب است!
پس چی شد؟ زبان در همه اعضا و جوارح، حکم رئیس دارد. صاحب هم‌ّ و تفکر و قوه خیال، این‌شکلی است. نه، اتفاقاً قوه خیال را گفتاری که درگیر می‌کند. [به] علامه طباطبایی پرسیدند که «خیلی این‌ها به درد می‌خورد.» این‌ها را روان‌شناس‌ها وقتی می‌شنوند، داد می‌زنند: «آقا، این‌ها عجب حرف‌های عجیب غریبی [است]!» [به] روایت [علامه] طباطبایی، پرسیدند: «آقا، برای تمرکز چه‌کار کنیم؟» [پرسیدند:] «مشکل تمرکز دارید یا ندارید؟» بله، اینجا دو تا عزیز داریم: آقای روحی و آقای عاطفی. دیروز آمده بودند دفتر، پروژه را راه‌می‌اندازند و این‌ها. گفتم: «آره، این‌ها مشکلات روحی عاطفی است.» [مشکلات] روحی و عاطفی، حالا اینجا، این مشکلات روحی-عاطفی، تمرکز، تشویش، افسردگی؛ این‌ها به چی برمی‌گردد؟ به زبان.
پرسید: «آقا، چه‌کار کنم تمرکز پیدا کنم؟» علامه طباطبایی فرمود: «کم حرف بزن. بیست و سه ساعت فکر کن، یک ساعت حرف بزن. آن بیست و سه ساعت به تو می‌گوید آن یک ساعت حرف زدن هم زیادی است.» [ایشان حتی] با دست جواب می‌دادند. استخاره که می‌گرفت، [می‌فرمود:] «حرف، حیف است. این دهان حیف است باز بشود. این در گاوصندوق آدم است، در گاوصندوق هر جایی باز نمی‌کند [که] یک چیزی بیفتد، خدای ناکرده یک چیزی از در برود.» کلمه اضافی چرا تمرکز را از بین می‌برد؟ چون قوه خیال شما درگیر حرف‌هایی می‌شود که می‌زنید.
آیت‌الله بهجت که حالا اصلاً حرف نمی‌زدند؛ از یک ساعت قبل نماز دیگر اصلاً حرف نمی‌زدند. [حتی] تا ۱۱ [صبح] سر کلاسشان [بودند]، ۱۱:۰۵ دقیقه در راهم که تا سر ماشین تلفن جواب می‌دهم، بین دو نمازم آدم حرف می‌زند. [اما ایشان] از یک ساعت قبل نماز اصلاً دیگر کلاً حرف نمی‌زدند. آقای بهجت خلوتی و چیزی [برای] نماز و عبادت [و] نماز خواندن داشتند، دیگر مثل من نبوده [است که بخواهم] به کلاس برسم، به ناهار سلف [برسم]، این‌ها [را رعایت کنم و] نماز بخوانم. [با] نماز، حرف اضافی که می‌زنی، قوه خیالت درگیر می‌شود، تمرکزت را از دست می‌دهی.
آدم‌هایی که پرگو هستند، این‌ها تشویش فکر دارند؛ خواب‌های پرت و پلا. آدم‌هایی که پرت و پلا زیاد می‌گویند، [خوابشان هم] پرت و پلا است. [آیت‌الله] جوادی [آملی] می‌فرمود که: «آدم‌های سالم را اگر می‌خواهید تشخیص بدهید، خیلی قشنگ است این حرف ایشان.» من یک گوشه‌هایش را تست کردم. مجلسی بنشینید؛ آدم‌های پرت و پلا را این‌شکلی می‌شود تشخیص داد.
بنشینید. نفر اول شروع می‌کند یک حرفی را زدن، دومی، سومی، چهارمی، پنجمی، ششمی، هفتمی... یک نیم ساعت. این [نکته در مورد] موضوعات [است]، نه کلمات. موضوعاتی که مطرح می‌شود را از جزایر هاوایی شروع کرده‌اند، فلان بازیکن هافبک وسط کاشیما مثلاً ختم شده! هیچ ربطی ندارد این سلسله این حرف‌ها به هم. این‌ها خواب که می‌بینند، [مثل آن چیزی که در تفسیر] سوره یوسف می‌فرمودند: «خواب این‌جور آدم‌ها مشوش است.» این‌ها احتیاج به تعبیر دارد. آدمی که با یک سلامتی فکر می‌کند، حرف می‌زند، خوابش هم خواب سالم است. خواب دیدنمان وابسته به حرف‌هایمان است.
این هم روایت دارد. فرمود: «هر که [اهل حرف راست باشد، خوابش] اصلی [است].» فردا می‌خوانم برایتان. فرمود: «هر که اهل حرف راست باشد، صادق باشد، خوابش خواب صادق [است].» این‌هایی که بازی درمی‌آورند برای دیگران، تخیلشان قوی است؛ یعنی یک چیزی را که می‌خواهد بگوید، [مثلاً] رفت یک دقیقه از یکی از این مأموران یکی از ساختمان‌های دانشگاه یک چیزی بپرسد، کلاً ۳۰ ثانیه طول کشید، آمد ۴۵ دقیقه داشت تعریف می‌کرد چی گفته [است]!
قوه تخیل [آن‌ها] قوی است؛ هی حاشیه‌سازی می‌کند، پردازش می‌کند: «این‌جور وارد شدم، یک نگاه آن‌جوری به من اول کرد. بهش گفتم این‌جور نگاه نکن!» سناریو [ها]! این‌ها به درد فیلمنامه‌نویسی می‌خورند؛ قشنگ! یک سکانس [تصور کن:] عینک آب می‌بندد، [از جای] پخش و پلا [که] پرت و پلا، [از] بلندی دارد می‌افتد. بعد یکهو یک جتی از بغلش رد می‌شود، بعد دست تکان می‌دهد، می‌بیند رفیق همکار [یا دوستش]، مادرش می‌زند تو گوشش؛ سالم می‌رود! [آدم] قشنگ [و مؤدب] در یک محضری، یک مجلسی، یکی را می‌بیند، بعد می‌داند چی بپرسد. حواسش [به] مراقبت در گفتار برمی‌گردد. در روز وقتی مراقبه [دارد]، در خواب هم مراقبت دارد. [از ما] پرسیده‌اند: «خوابمان، خب حالا، خواب به چه دردی می‌خورد؟»
خواب همین عالم برزخ ماست، تالار برزخ، وضعیت ما چه‌شکلی است [در خواب]! وقتی پرت و پلا [هستیم]، یک خواب درست و حسابی نمی‌بینیم، مشوش هستیم. در خواب، علامت برزخ من این است. بعد از مرگ من این است. این تشویش به‌خاطر تشویش در گفتار است. حرف‌ها وقتی پرت و پلا است، هیچ ربطی به هم ندارد، هارمونی ندارد، سازماندهی نشده، قول سدید نیست. «سدید» سد می‌خواهد؛ [یعنی] کانالیزه کنی. [چقدر] قشنگ است! حرف‌ها را کانالیزه کن، اعمال درست می‌شود. «یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ».
اشتباه نرویم؛ از جای دیگر شروع نکنیم. اصلاح شخصیت و اصلاح رفتار، با اصلاح گفتار و از راه زبان شروع می‌شود. چندین روایت خیلی قشنگ دارد [که] می‌خواستم امروز بخوانم؛ باز [نشد و] فرصت [برای] فردا [باشد]. [خدایا] در فرج امام عصر (عج) تعجیل بفرما، قلب نازنین حضرتش را از ما راضی بفرما!

جلسات مرتبط

محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00