‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم کلمات مرحوم علامه مجلسی در مورد دو زبانه بودن رو که در جلد ۷۲ بحار فرموده بودند با هم مرور کردیم این جلسه انشالله این بخش رو تمام می‌کنیم از شنبه یه بخش جدیدی از همین موضوع رو انشالله با هم ادامه خواهیم دو زبانه‌ها فرمودند که اگر انسان از کسی بدش میاد و مشکلی باهاش داره اگه به او رسید صرف لبخند اگر بود خوب اشکال نداره اما تعریف کردن از او ث فهو کذب صری این دروغ آشکاره و مگر از باب ضرورت جایز نیست ضرورت یا انسان ترس از مال و آبرو و این‌ها داشته باشه ضرورت و اکراه و نه ثنا اینجا جایزه نه تصدیق جایزه بعد تعبیر قشنگه و تحریک الراس فی معرض تقریر علی کل کلام با فان فعل ذالک فهو منافق اگر در برابر حرف باطلی سر تکون بده منافقه مجلسی بعد می‌فرماید که بلکه باید باید هم با زبانش هم با قلبش انکار بکنه اگه نمی‌تونه باید ساکت بشه شرایط نیست برای اینکه حرف بزنه ساکت بشه با دلش انکار بکنه لااقل همراهی نکنه نشون نده که خوشش میاد دارم غیبت می‌کنم این نشسته اصلاً برق از چهره داره می‌باره انقدر خوشش میاد داره لذت میبره ۵ کیلو چاق شد این الان داره یکی دیگه غیبت یکی دیگه می‌کنه نشست همینجور با لذت با اشتها داره گوش میده اینجا اینم همون زبان رفتاره دیگه روایت داریم که صامع الغیبه احدالمغطابین کسی که غیبت رو می‌شنوه خودش یکی از دو نفری که دارن غیبت می‌کنه غیبت شنیدنشم غیبت اعتنای بهشم غیب نباید محل بزاری کمترین کاری که آدم می‌تونه بکنه که از طرف دفاع بکنه حالا نه اینکه با مشت بخوام تو فک طرف اینم بعضی وقتا مشکل داره جلو جمع ضایعش می‌کنه قیمت نکن مومنه غیبته خیلی نرم لطیف برخی بزرگان بودن می‌خواستن طرفدار از فضای غیبت در بیارن صلوات فرستادن فلانی چه خبر پس فلان مسئله چه خبر غیبت نکن جلو جمع آبروشو میبره خرابش می‌کنه صحبت کردیم بعضیا فکر می‌کنن برخورد مومنانه و انقلابی اینه به استخوان برخورد بکنیم به عنوان مومن شناخته بشه این نیست بعد در ادامه می‌فرمایند که شهید ثانی رضوان الله علیه ایشون فرمودند که دو زبانه بودن گناه کبیره است چون که خدا وعده عذاب بهش داده بود علما گناه کبیره اونی که وعده عذاب بهش داده شده باشه و دو زبانه بودن چون که برای خصوص این گناه خدا وعده عذاب داده میشه جز گناهان کبیره فهو من علامات نفاق دو زبانه بودن علامت نفاقه و اخص ضمائم الاخلاق از بدترین عرض امروزمون تمام یه روایتی رو نقل می‌کنه مجلسی اینجا از امام باقر علیه السلام می‌فرماید که بعث العبد عبدن یکون وجه چه بنده بدیه آدمی که دو زبانه و دورو باشه دو صورته باشه اینجا به شما لبخند میزنه پشت سر چهره چهره اخمو متنفر یعنی پشت سرت وقتی اسمت میاد اعصابش خورد میشه رنگش می‌پره حالش بد میشه لبخند می‌زنه گرم می‌گیره این نفاق بعد فرمودند که دو چهره‌ای و دو زبانه سری اخواه و شاهدا جلو رفیقش جلو برادرش وقتی روبروشه تعریف می‌کنه وقتی پشت سرشه قیمت حسده اینم داشته باشید اگه یه چیزی گیر او بیاد این حسادت می‌کنه خیلی قشنگه اینو داشته باشید خیلی جالبه یکی از ویژگی‌های آدم منافق انا اعطیه حسده رفیق‌هایی که دغل بازن فیلم بازی می‌کنند کیان اگه شما یه چیزی گیرت بیاد حسادت می‌کنه گرفتار بشی ولت می‌کنه من اپتولیا خزله تو گرفتاری ولت می‌کنه اومده هم حسادت می‌کنه هم یه جوری میاد بغلت که بهش بماسه ولی وقتی گرفتار شدی یا سرزنش میکنه تقصیر خودته چقدر بهت گفتم چرا حواستو جمع نکردی نیست فلانی از اینا دارن اون یکی بهترشم داره علامت منافق در عین حال تعریفم می‌کنه ولی پشت سر نکته آخری که در مورد نفاق بگیم و بحث نفاق رو تمامش بکنی بعضی وقتا بعضی حالت‌ها رو ما فکر می‌کنیم نفاقه ولی نفاق معیار خیلی دقیقی می‌خوام عرض بکنم امروز و روایتش رو بگم نفاق چیه نفاق دو حالته بودنه دو حالتی که ضد هم باشه ولی شدت و ضعف نفاق نیست شدت و ضعف آدم کسی رو که دوست داره وقتی بهش میرسه علاقه شدیدتره وقتی از اون فاصله میگیره یه مدت نمی‌بینه علاقه کمی سرد میشه این نفاق نیستا به این نفاق ما مثلاً حرم که میریم یه حال توجه زیارتی چیزی پیدا می‌کنیم اینجا که هستیم اون حال رو نداریم این نفاقه یا مثلاً آدم تو نماز یه حالت توجهی داره بیرون نماز این حالت رو نداره اینا نفاقه نه حال آدم شدید و ضعیف میشه و این بحث نفاق رو اینجا تموم بکنیم از شنبه وارد بحث دروغ میشیم انشالله بحث شیرین دروغ چگونه دروغ بگوییم آموزش بدیم اینجا ۱۰۰% تضمینی روایت سلام بن مستنیر تموم نکردم اینم بگم در مورد برخوردهای لطافت آمیز آدم خوبه اگه میخواد برخوردم بکنه خیلی لطیف یه استادی داشتیم قم که بودیم هنوزم ارادت داریم ایشون خیلی تیکه‌ها رو منظم بسته بندی و در لفافه مینداخت در لفافه در لفافه تیکه‌ها رو می‌ عرض کنم که به هرکی هم متناسب با خودش خیلی تمیز شیک و مجلسی یه بنده خدایی بود کلاس ایشون شرکت می‌کرد و در واقع خیلی شرکت نمی‌کرد طلبه‌ای بود جلسه غیبت این رفته بود خواستگاری دختر یکی از این شخصیت‌های مشهور آقا هم روحانیه هم یه زمانی وزیر بوده خواستگاری دختر این استادم واسطه بود برای اینکه این جور بشه چون با اون آقا که وزیر بود اینا نسبتی هم استاد ما نشسته بودیم کنار استاد تماس گرفت چی شد آقا رفتی خواستگاری چرا گفت که دختره گفته من زن طلبه نمیشم حالا باباش روحانی بود چقدر این تنور گرم الان اینجا می‌چسبه برای اینکه قشنگ بچسبون ایشون فرمود که خیلی طلبه نیستم هفته ۴ جلسه غیبت دارم خیلی هم طلایی به حساب نمیاد بخنده گریه بکنه خوشحال باشه ناراحت باشه از چند طرف خورده دقیقاً نمی‌فهمید الان هم از اونا خورده هم از ایشون خورده همزمان لطافت برخورد لطیف و نرم تا بخواد به خودش بیاد که از کجا خورده دیگه سرد شده داغ داغه رد می‌کنه الان بعضیام نه همچین بی‌کله و بی تدبیر و یعنی بهترین حرفا رو توی فضای می‌زنند که طرف دوست داره لگد بزنه اوج حماقت دیگه آدم یه حرف خوبو به بدترین حالت بزنه ولی لطافت اینه لبخند و لوگوی ادکلن سر می‌بره اصلاً خودش لذت می‌بره غرق الان در این حسی که داره سرش بریده در هفته میری قشنگه داشته باشید خیلی نوجوان بودم بچه تر از حالا بودم تو زندگیم یاد گرفتم از مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه از علمای بزرگ تهران بودن ایشون اولین دوره‌ای که سخنرانی تو عمرم یادم میاد شنیدم سخنرانی ایشون بود رحمت الله علیه مرجع تقلید وارسته یک فقیه یک عارف واقعاً انسان جالب بود بانک بچه بودم خودش خیلی جالبه خدمت امام باقر علیه السلام بودیم همران بن اعیون اومد هومران یکی از اصحاب نزدیک امام باقر علیه السلام یه چند تا سوال پرسید وقتی اومد پاشه بره به حضرتال الله بقاءک لنا و انتنا بک آقا یه چیزی هم می‌خوام بهتون بگم خدا حفظتون بکنه خدا سایه شما رو سرمو نگه داره یه دغدغه‌ای هم دارم می‌خواستم باهاتون گفتش که آقا قلوبنا خیلی دلمون رقیق میشه لطیف میشه و تسلو انفسنا عن الدنیا دنیا فارغ میشیم دیگه قیمت ارز و دلار و باز کی چی گفته و باز کی به کی پریده و از این اخبار و سیاست و از اینا در میاد خیلی حال و هوای خوبی پیدا می‌کنی مالی هم که دست مردمه برامون راحت میشه می‌بینیم مشکلاتی داشتن اصحاب اهل بیت شاسی بلند تو خیابون دور دور می‌کنن آرومیم راحتیم خیلی فشار نمیاد بهمون ولی از اینجا که پا میشیم میریم بیرون با مردم که میریم با تجار که رفت و آمد میکنیم دنیا دوباره علاقه‌مون به دنیا برمی‌گرده خدمت شما که هستیم خیلی حال خوشی داریم از دنیا فارغین بیرون که میریم دوباره دلم میره سمت دنیا حضرت فرمودند که خیلی قشنگه خیلی قاعده طلایی و فوق العاده‌ای حضرت فرمودند انما هی القلوب مرا تصعب ومرتا تسه دل یه وقتایی سخت میشه یه وقتایی نرم میشه اشکالی نداره این نفاق نیست البته نفاق از اینجاها شروع میشه از اینجا شروع میشه این نگرانی رو تا وقتی داری نفاق نیست اگه رها کردی بعد توجیه کردی ادا درآوردی این دیگه نفاق من دلم نرم شده این دیگه نفاقه ولی تا قبلش که دغدغه البته اینم حس خوبی نیست ولی فعلاً نفاق نیست بعد یه روایتی از پیغمبر خوندن خیلی این قشنگ فرمودند که اصحاب پیامبر اومدن گفتن یا رسول الله نخاف علین النفاق تربیت کرده بودند که اینجور نگرانی‌هایی داشتن اخلاق و معنویتی که پیغمبر تربیت می‌کنه این شکلیه از نفاق می‌ترسه نفاق می‌ترسیم چرا گفتن آقا ما خدمت شما که هستیم شما از معنویات میگید از خدا می‌گی از آخرت میگی وجلنا و نسین الدنیا دلم تکونی می‌خوره دنیا رو فراموش می‌کنی زهد پیدا می‌کنیم حتی کانه نوع آخر والجننه و الن آخرتو می‌بینیم بهشت رو می‌بینیم جهنمو می‌بینیم از اینجا که میریم بیرون دخل نهاده البیو تو خونمون که میریم شممن الاولاد بچه‌هامونو که بو می‌کنیم بچه‌هاشونو بو می‌کردن قدیم خانم‌ها رو که می‌بینیم علیها عنده حالا دیگه می‌پره هرچی زده بودیم پرید پیدا کرده بودیم اونجا از دست میده این نفاق خدمت شما بودیم شما ما را تذکری دادی سرحال اومدیم معنویتی پیدا کردیم حضرت فرمودند کلا این نفاق نیست ان هادی خطوات الشیطان اینا گام‌های شیطانه دنیا آروم آروم میاد خورد خورد برتون می‌گردونه به سمت علاقه به دنیا شروع خیلی عالی فرمود والله پیغمبر قسم بخوره والله لو تدومون علی الحالة التی و صفتم انفسکم بها لسافهم الملائکه به خدا اگه این حالی که پیش من پیدا کردی زیارت امام رضا پیدا کردی اگه این حالی که زیارت اربعین پیدا کردی اگه این حال رو نگه داری پیغمبر والله اگه این حال رو نگه داری ملائکه میان باهات دست میدن روی آب راه میری اگه بتونی حاللو نگه داری رو آب راه پیش میاد دیگه گناه می‌کنه اگه شماها هیچ کدوم گناه نکنید خدا یه سری موجود خلق می‌کنه که اینا گناه بکنن که ببخشدشون چون خدا غفاره نمی‌تونه نبخ ولی شما سعی کنید که حواستون باشه نگه داری روی آب راه میری با ملائکه دست پس این شدت و ضعف حالات نفاق نیست تلوون حالت به قول رسانه‌ایا سوئیچ سوئیچ کردن از اینور به اون و پریدن از این حالت به اون حالت تلوون رنگ به رنگ شدن فضای آدم عوض میشه این نفاقه ولی شدت و نفاق نیست البته هنر اینه که اگه آدم یه حال شدیدی بهش دست داد بتونه نگهش داره که فوق العاده اصل معنویت اینجاست میگن یه جذبه‌ای میاد جذبه رو خدا می‌فرسته نگه داشتن جذب سخته نگهش داره خیلی پدر آدمو در آتشی که خدا می‌ندازه رو نگه داری گفت که آتشکده زرتشتیا در یزد ظاهرا ۳۰۰۰ ساله شایدم بیشتر ۳۰۰۰ ساله که آتیشش خاموش نشد زرتشتیا احکام و آداب چک چک میگن نمی‌دونم چی چی بهش میگن آقا اسمش چیه چک چک چک بعد یه قبرستانی بالای جنازه‌ها رو پرت می‌کنن ما از کنارش رد عرض کنم که بزرگی می‌فرمود که اینی که ۳۰۰۰ ساله این آتیشو نگه داشتن یعنی مراقبه آتشکده زرتشتیان با مراقبه آتشش میمونه مراقبه می‌خواد خدای متعال عنایت زیاد یه حال خوشی یه صفای باطنی برای آدم ایجاد میشه یه برهه خاصیه یه فضای خاصی ایام خاصیه اتفاق خاصی مهم و نگه داشتن است اون هنر می‌خواد خدا انشالله آبروی حضرت معصومه سلام الله علیها که امروز روز وفاتشونه همه ما را اهل صفا و خلوص و معنویت قرار بده خدایا در فرج امام عصر تعجیل بفرما قلب نازنین حضرتش از ما راضی بفرما و صلی الله