تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه نه : برهان تکلم؛ خدا خدایی است که با ما حرف بزند

00:14:19
211

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

راز قرآنی ماجرای گوساله سامری

چرا گوساله «اله» نمی‌شود؟ چون حرف نمی‌زند

نقد خداپرستی ما در پرتو نقد گوساله‌پرستی

علامه طباطبایی و برهان تکلم در المیزان

موسی کلیم‌الله و هنر شنیدن سخن خدا

سلبریتی‌ها و جذابیت نظر دادن؛ الگویی برای بندگی

قرآن؛ واکمن ضبط‌شده از سخنان خدا

خدا؛ فقط مهندس عالم یا دلبر جان‌ها؟

معنویت بی‌گفت‌وگو؛ مشکل خداپرستی ما

متن جلسه

‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
ماجرای سامری و گوسالۀ سامری از ماجراهای معروف قرآن است. همه این ماجرا را شنیده‌ایم که بنی‌اسرائیل مبتلا به گوساله‌پرستی شدند؛ ولی قرآن یک تحلیل و یک بیان نسبت به این ماجرا دارد که واقعاً خود آن منحصر به فرد و میان ما غریب است. می‌توانم به جرئت بگویم که تقریباً اصلاً این نوع بیان قرآن در فرهنگ ما دیده نمی‌شود.
خدای متعال نقدی بر ماجرای گوساله‌پرستی دارد؛ نقد عجیبی. صلاحیت این گوساله را برای پرستش رد می‌کند. چرا این گوسالۀ بنی‌اسرائیل صلاحیت پرستش نداشت؟ خب، اگر ما قرار باشد که رد صلاحیت بکنیم، چه می‌گوییم؟ «مخلوق خودتان است، به دست خودتان درست شده، جسم حیوان است.» این‌ها از انتقاداتی است که مطرح می‌کنیم؛ این‌جور ایرادها و اشکال‌ها درست است؛ اما خدای متعال چطور رد می‌کند؟
مرحوم علامه طباطبایی هم ذیل این آیه در «المیزان» واقعاً طوفان به پا کرده‌اند و مطرح کرده‌اند (در جلد ۸، آیه ۱۴۸ سوره مبارکه اعراف): «زینت‌آلاتشان را جمع کردند، گوساله‌ای درست کردند، خودشان هم پرستیدند.» مفصل است که چه شکلی سامری این گوساله را درست کرد. [این کار] غلط بود. برای چه این گوساله را پرستیدند؟ اشکالی که خدای متعال می‌گیرد چیست؟
ببینید، درس معارف دانشگاهی ما دقیقاً ایراد و اشکالش کجاست؟ مباحث خشک علمی و دینی ما دقیقاً ایرادش کجاست؟ چرا ما این درس‌هایی که به عنوان درس دینی داده می‌شود، قبول نداریم؟ بنده خودم تقریباً ۹۸ درصدش را قبول ندارم؛ برای اینکه اصلاً مبتنی بر فرهنگ قرآن نیست. قرآن خدا را این‌جور تعریف کرده، خدایان باطل را این‌جور تعریف کرده. نگفته «این جسم است»، برهان نظم و امکان و چه و چه و حادّ و محدود [است]. ولی این‌ها دل را برنمی‌انگیزاند، شوق ایجاد نمی‌کند، عشق نمی‌آورد. [در نتیجه، این] خدای دوست‌داشتنی نیست.
نقد خدای متعال بر گوساله‌پرستی یک جمله قرآنی، [جمله‌ای] غریب و فوق‌العاده است. می‌فرماید: «لَا یُکَلِّمُهُمْ وَ لَا یَهْدِیهِمْ سَبِیلًا».
برای چه این‌ها گوساله را پرستیدند؟ گوساله که با این‌ها حرف نمی‌زد! خدایی، خدایی است که با تو حرف بزند. این چه خدایی است [که] می‌پرستی؟ خدایی که باهات حرف نمی‌زند! ادامه [آیه]: «و لا یهدیهم سبیلاً». اینکه بهت راه نشان نمی‌دهد. خدای [واقعی]، خداست که بهت راه نشان بدهد.
نقد خدا بر گوساله‌پرستی چیست؟ خیلی عجیب نیست؟ جالب نیست در نظر شما؟ نه به جسمانیتش کار دارد، نه به محدودیتش کار دارد، نه به مصنوعیتش کار دارد.
مرحوم علامه طباطبایی می‌فرمایند که از بین همه صفاتی که منافی با الوهیت گوساله است، خصوصاً حرف نزدن و هدایت نکردن آن را ذکر نموده‌اند. با جسمیت، مصنوع بودن، محدودیت، گنجیدنش در مکان و زمان و امثال این‌ها کار نداشته‌اند؛ [در حالی که] آن‌ها هم منافات با الوهیت داشته‌اند. چرا این دو تا را گفته‌اند؟
چون هر کس هر چیزی را اله... (این جمله را داشته باشید از علامه طباطبایی): «هر کس هر چیزی را اله و معبود خود می‌داند، ناگزیر است از اینکه اله را به آن نحوی که خود او دوست دارد، پرستش کند. لاجرم آن اله می‌بایستی راه پرستش مورد علاقۀ خود را به بندگان خود معرفی کند و خود این مستلزم تکلم و تفهیم است.»
این [بود] نقد گوساله‌پرستی. حالا [می‌رسیم به] نقد خداپرستی خودمان؛ نقد خداپرستی خودمان!
قرآن یک‌جوری گوساله‌پرستی را نقل کرده که پَرَش به خداپرستی ما هم می‌رسد، می‌گیرد. [ما فقط] حرف می‌زنیم! نه. فرهنگ ما [می‌گوید] دعا چیز خوبی است: با خدا حرف بزنیم. این خیلی هنری نیست که ما دوست داریم با خدا حرف بزنیم. خیلی عذر می‌خواهم، یک‌خورده هم از آن حس منفعت‌طلبی‌مان نشئت می‌گیرد: حرف بزنیم، مشکلاتمان را مطرح بکنیم، بگوییم ما چه ضررهایی به ما رسیده، بغض و درد راهمان را مطرح بکنیم. خدای متعال از ما [بر این هم عقیده است که] خوب است؛ حالا حالا خوب است؛ ولی اصل ارتباط ما با خدا چیست؟ این است که برویم گوش بدهیم [و بگذاریم او] حرف بزند.
ما در شبانه‌روز چند ساعت با خدا حرف می‌زنیم به این معنا که خدا با ما حرف بزند؟ عیار خداپرستی ما در شبانه‌روز این است: اصلاً خدا تعریفش از خودش این است: «لا یُکَلِّمُهُمْ»؟ موسی! خدای متعال در قرآن حرف زده. موسی، کلیم‌الله، حرف می‌زد؛ با [خدا] اختلاط می‌کرد. این‌جوری باش! مثل موسی باش! من بنده [ام،] این‌جوری می‌خواهم. [می‌خواهم] بنده بشیند با من حرف بزند، حرف‌های من را گوش بدهد، نظر من را بپرسد.
دلیل جذابیت سلبریتی‌ها در فضای مجازی، اینستاگرام، توییتر و مانند [آن] چیست؟ سلبریتی مثلاً رفته رستوران، تگ کرده، لوکیشن گذاشته که مثلاً این فلان رستوران تهران [است]. بعد این طرفداران شیفته چی می‌گویند؟ «آقا! این چه رستورانی [است]! ما باید حتماً خودمان را به این رستوران برسانیم.» [یا می‌پرسند:] «نظرت در مورد این رستوران چیست؟ چقدر؟» [و یا می‌گویند:] «پیتزایت را کجا می‌خوری؟ کبابَت را کجا می‌خوری؟» جذابیت سلبریتی‌ها به این است که نظر خودشان را در مورد چیزهای مختلفی مطرح می‌کنند و عاشقان و شیفتگان این‌ها دیگر کار ندارند که خوب است یا بد. [فقط می‌گویند:] «این محبوب من این را دوست دارد. تمام شد!»
جذاب‌ترین برنامه‌های تلویزیون در کل دنیا (که رتبه اول هم همین است)، سلبریتی‌ها را می‌آورند، مصاحبه می‌کنند: «شما چه غذایی را دوست [دارید؟]» «از که بیشتر بدت می‌آید؟» خیلی معمولی و روتین، جذابیت دارد برای مردم که نظر این‌ها را در مورد پدیده‌های مختلف بدانند. حالا بعضاً بین این‌ها انسان‌هایی هستند که خیلی صاحب اطلاعات نیستند، ولی جذاب است برای مردم که نظر این‌ها را [بدانند].
در فرهنگ معنویت ما این حرف‌ها نیست. این‌ها در فرهنگ معنویت ما نیست. ما یک برنامه مدام برای اینکه بنشینیم [و بگذاریم] خدا با ما حرف بزند، نداریم. برای اینکه نظر خدا را بدانیم، نداریم.
مکاتب چیست؟ مکاتب فلسفی: اگزیستانسیالیسم، مارکسیسم... مکتب یعنی چی؟ هویت یک مکتب به چیست؟ هویت یک مکتب به این است که پدیده‌های مختلف عالم را برای شما تعریف می‌کند. صاحب یک مکتب تفاوتش با صاحب مکتب دیگر این است که او یک تعریفی از پدیده‌ها و عالم دارد؛ دیگری [نیز] تعریف دیگری از پدیده‌ها و عالم دارد. تعریف از عالم چیست؟
بحث‌های دامنه‌دار اجتماعی و سیاسی؛ نمی‌خواهم در آن فضاها بروم. حرف‌های معمولی که دیگر در دانشگاه زیاد [مطرح می‌شود]؛ بحث من کلان‌تر از این حرف‌هاست. اصلاً عالم را چه شکلی تعریف می‌کنیم؟ نقش ما در این عالم؟ نسبت ما با این عالم؟ اجزای مختلف این عالم، نسبتش با همدیگر [چیست؟]
نظر تو را بدانیم! تو با ما حرف بزن! تو خدای مایی! آقا، این [همان] باورمان [است که باید از آن تبعیت کنیم]. این قرآن [همان] ضبط صوت [توست]! خدای متعال یک واکمنی بوده، خدا حرف‌هایش را برایمان ضبط کرده، نظراتش نسبت به مسائل مختلف عالم را ضبط کرده توی واکمن! (أتَدری ما الوَکمن؟) ده‌هفتادی‌ها دیگر احتمالاً خیلی با واکمن آشنایی نداشته باشند. [قرآن] حجمش جذاب‌تر است، بیشتر بهش ضبط کرده. برای آیندگان گفته: «من نظرم را نسبت به چیزهای مختلف برایتان می‌گویم؛ حرف بزنم.»
تفاوت من با گوسالۀ سامری این است که او با کسی حرف نمی‌زند. اگر قرار باشد من هم برای تو حرف نزنم، که من (خدا) با گوسالۀ سامری چه فرقی می‌کنم؟
برهان تکلم. مرحوم علامه طباطبایی خدا را از راه برهان تکلم اثبات [می‌کنند]: «خدایی، خداست که حرف بزند.» [در] مدارس شنیدید چقدر این برهان شیفته‌کننده است؟ خدا از این منظر چقدر قشنگ است! خدا، این خداست که خلق کند! چرا جذابیت دارد؟
کنایه مهندسی [به کار] بیندازم. خدا را گاهی مهندس معرفی [می‌کنند]. [می‌خواهم در این] جلسه صحبت بکنم. مهندس! یکی از اسما و صفات خدای متعال، مهندس [است]. مهندسی که می‌آید، یک طرحی را می‌دهد و چند تا کارگر هم یک چیزی می‌سازند. و شما در این ساختمان که هستی، خیلی کار نداری [با سازنده‌اش]. طرح این ساختمان را کی داده؟ درست است، اینجا را یکی ساخته. [طرف] می‌گوید: «خوب،» [و شما می‌گویید:] «به نظرت عقل و شعور داشته است یا نداشته است؟» [او] می‌گوید: «بله، حتماً داشته است.» [و من] موافقم.
مهندسی که اینجا را برای شما طراحی کرده، دل برده از شما؟ هر روز قربان‌صدقه‌اش [می‌روید]؟ «الهی بگردم» [می‌گویید]؟ دلربایی ندارد این خدا؟ اصلاً تعریف ما از «اله» چیست؟ «اله»، دلبر است. الله دلبری دارد؟ دل ببرد از آدم؟ یک مهندسی بوده [که] خوب ساخته [است]؟
اصل اینکه ما با معنویت تضاد پیدا می‌کنیم، [و] عموم افکار عمومی [درگیر آن می‌شوند،] اینجاهاست: تعریفمان از خدا غلط است و نحوه رساندن نظر خدای متعال در مورد پدیده‌های مختلف، هیچ دلربایی و کششی ندارد.
عرض من تمام. ما این روزها بحثمان منسجم است و ادامه دارد در موضوعات مختلف، ذیل یک عنوان کلی. به خاطر این است که دوستانی که در جلسه حضور پیدا می‌کنند (مثلاً [درخواست کردند] فلان روز را اختصاص بده به این موضوع)، گفتیم خب نمی‌شود؛ ولی یک‌جوری باید بحث بکنیم که [آن‌هایی که] چهارشنبه حضور دارند، بالاخره یک گوشه‌ای از بحث دستشان بیاید. لذا گاهی می‌بینید موضوع نسبت به جلسه قبل، انگار دارد شیفت می‌شود. [خیر، این‌گونه نیست؛ بلکه می‌خواهیم] زوایای مختلف [موضوع را] بدهیم که دوستانی هم که فقط یک جلسه در هفته هستند، یک گوشه‌ای از بحث [را متوجه شوند].
خدایا، عشق و محبت خودت را در دل ما لبریز بفرما! قدرت فهمیدن گفت‌وگوی تو با خودت و با ما را به ما عنایت بفرما!
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله.

جلسات مرتبط

محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00