‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
«بسم الله الرحمن الرحیم»
عن ابیعبدالله علیه السلام فی وصیته لاصحابه: روایت امام صادق (ع) در سفارششون به اصحابشون.
قال: فرمودند: «و ایاکم ان یبقی بعضکم علی بعض.»
مراقب باشید که کسی از شماها به کسی ظلم نکند؛ تجاوز از حدود نکند. «فانها لیس من خصال الصالحین.» این از ویژگیهای صالحین نیست. صالحین اینطور رفتار نمیکنند.
«فمن یبغی سیبقی علی نفسه.» اگر کسی ظلم کند، خدا آن ظلم او را علیه خودش قرار میدهد؛ به خودش برمیگردد. هر وقت خودمان به حریم دیگری ورود میکنیم و تجاوز میکنیم، در واقع این بازگشت دارد به حریم خودش. همان دقیقاً بر سر خودش میآید. گرفتار حمومیاش مجازاً: عواقب اعمالش میشود. میخواهد آبرو ببرد، آبرویش میرود. میخواهد زندگی از هم بپاشد، زندگیش از هم میپاشد. و همینطور، هرجا کسی یک نقشه بدی برای کسی دارد، به خودش برمیگردد.
«ولا یحیق المکر السیئو الا باهله.»
قاعده قرآنی است: المکر السیّء دامن خودت را فقط میگیرد، به خودت برمیگردد. حالا این جای تحلیل دارد که از حیث توحیدی و سنتهای الهی چرا اینجوری میشود؟ از حیث قوانین تکوینی چرا اینجوری میشود؟ از حیث ساختار اجتماعی عالم چرا اینجوری میشود؟ هر کدامش محل تأمل و دقت است که چرا مکر سیئه به خودت برمیگردد. نظام عالم این شکلی است، نمیگذارد نقشه جاری بشود.
یک دستگاهی دارد دیگر. خلقتْ دستگاه دارد، مزاج دارد. مثل دستگاه گوارش شما. شما الان بعضی چیزها را همینقدر که به حلقومتان برسد، حلقوم پس میزند. حلقوم یک شعوری دارد. میداند که چه چیزی را باید به خودش راه بدهد. یک چیزی که فرض کنید مثلاً همینکه میخواهد وارد گلو شود، میخواهد پایین برود، حلقوم پس میزند بالا، مگر اینکه دیگر هی جرعهجرعه آرامآرام بخورید، عادت کند. آن دیگر بحث دیگری است، وگرنه حالت اولیه آن فطرت این دستگاه گوارش به این است که قبول نمیکند، این را قبول نمیکند. سم را قبول نمیکند. ماده فاسد را قبول نمیکند. دستگاه گوارش قبول نمیکند، پس میزند بالا میآورد. غذای فاسد که میخورد، بالا میآورد.
این فساد، این است. فاسد در دستگاه خلقت، در این آفرینش، در این عالم تکوین، جایگاهش این است: طبیعت و هستی آن را قی میکند. این رژیم صهیونیستی عنصر فاسد و مفسد دستگاه تکوین الهی. او را قی خواهد کرد. دوامی نخواهد داشت. انشاءالله به تعبیر شهید سید حسن نصرالله، به ۸۰ سالگی خودش هم نخواهد رسید، که چهار سال مانده تا ۸۰ سالگی رژیم صهیونیستی. انشاءالله به آن ۸۰ سال نخواهد رسید.
در مورد ظلم هم همین است. دستگاه هستی ظلم را نمیپذیرد. کذب را نمیپذیرد. دروغ را رسوا میکند، خیانت را رسوا میکند. «لا یهدی کید الخائنین.» کید خائنین هدایت نمیشود به سرانجام. «اذال اعمالهم.» خدای متعال اعمال اینها را دچار ضلالت میکند. «و الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله.» خدا فرمود که اینها را خدا از راه به در میکند. محصول کار و تلاش و فعالیت آن کسی هم که نقشه میکشد برای دیگری، آن کسی هم که قصد سویی دارد به دیگری، میخواهد به آبروی او آسیب بزند، آبروی مؤمن. به آبروی محترم، نه آبروی غیرمحترم. بعضی عزتهای دروغین دارند. عزت دروغین باید بشکند. آن کسی که عزت حقیقی دارد که از آن خدا و رسول و مؤمنین است. آن عزت دروغین مال کفار است. «ایبتغون عندهم العزه.» عزت دروغینی دارد. عزت فرعون که به عزت فرعون قسم میخوردند. آن ساحرها، وضعیت دروغین است. آن را باید شکست. حضرت موسی اتفاقاً آن عزت دروغین فرعون را شکست.
حالا آن هم البته معنایش این نیست که شما بیایی نسبت ناروا بهش بدهی، بهشت ؟ نمیدانم ناسزا بگویی. نه، همان افشای خیانتها و ستمها و اینها، در چهره واقعی او را نشان دادن. غرض این است که اگر کسی خواست به عزت حقیقی کسی آسیب بزند و به حقوق او تجاوز بکند، به حدود او تجاوز بکند، به حریم او تجاوز ناحق پیدا بکند، خدای متعال پس خواهد زد او را. همانطور که سپاه ابرهه را حریم کعبه پس زد. حریم کعبه ؟ اینجا حریم قدس الهی است. حریم عزت مؤمن، حریم آبروی مؤمن، شخصیت مؤمن، ناموس مال مؤمن. حریم قدس الهی است. کسی اگر قصد سوئی به آنجا داشته باشد، محکوم است به عاقبت ابرهه و سپاهش، اصحاب فیل. آنها وقتی که قصد تجاوز به این حریم را کردند، چه شد؟ تجاوز شد بهشان، به حریمشان تجاوز شد. حرمتشان لگدمال شد. «فجعلهم کعصف ماکول.» حرمتشان را لگدمال کرد دیگر. اینها میخواستند که برای کعبه حرمتی نماند، کعبه را با خاک یکسان کنند. چه شد؟ عزت و احترام و آبرو و شخصیت و اموال و اجساد و همه چیزشان مثل عصف ماکول، مثل آن علفی که آره توی معده حیوان چه جمع میشود وقتی خورده. حالا برخی اینکه عصف ماکول را بعد از هضم و دفع دانستند، کی گفتند؟ این ادب قرآن این است که نگفته مثل «تاپاله»، گفته که عصف ماکولِ معده است. بلعیده شده، هضم شده. گندمی که این خورده، این علفی که خورده، جویی که خورده، کاهی که خورده، این حیوان زیر دندانش خُرد شده، بعد رفته توی این دستگاه هاضمه، له شده، به هم چسبیده. یک جوری است که دیگر هیچ تعینی الان توی اینها نیست. این معلوم نیست دقیقاً چیست. اینطور توی همدیگر هم خورده، کاملاً از آن حیثیت اولیه خودش خارج شد، یک چیز دیگری شد. حالا اگر تبدیل بشود به تاپاله و خارج بشود، آن که باز دیگر به مراتب بدتر است. آن جز فضولاتی است که دفع شده، یعنی اصلاً حتی به درد بدن این حیوان هم نمیخورده که بخواهد جذب بشود و تبدیل به انرژی بشود. این دیگر اینقدر پست بوده که حتی از این بدن هم دفع شده. ظاهراً که ماکولاً باید همین باشد. خدای متعال با من این کار را خواهد کرد. کسی که ظلم بکند، تعدی بکند به حریم یک مؤمنی، «کعصف ماکول» خواهد شد. خدا او را تاپاله خواهد کرد. مثل مدفوع حیوان. اول خُردش میکند زیر این دندان، بعد توی این معده هضمش میکند، بعد دفعش میکند یک جوری که هیچی از این نخواهیم دید و خواهید دید. آن روزی که این اسرائیلیها... اینها که مشخص است وضعشان. این سران کثیف و خائن عرب، ذلت اینها را و «کعصف ماکول» شدن اینها را خواهیم دید. انشاءالله. کما اینکه دیدیم «کعصف ماکول» شدن ساواکیها و رژیم پهلوی و قذافی و دیگران را. اینها را دیدیم. «کعصف ماکول» شدن رضا شاه را دیدیم. بدیاش هم خواهیم دید. قاعدهاش «کعصف ماکول» شدن صدام را دیدیم. رهبر معظم انقلاب فرمود که همه کسانی که روبروی این انقلاب ایستادند، محکومند و عاقبت صدام همهشان مثل صدام. چه شد صدام؟ با چه ذلتی، با چه حقارتی، با چه بدبختی و فلاکتی، و آخرش هم آن اعدام... قبرش را شنیدم که خراب کردند. قبر آن کسی که قدرتنمایی میکرد. همه را بیرون کرد از نجف. همه علمای ایرانی را. خوبیاش هم میخواست بانک زعامت عامه داشت. ایشان را هم بیرون کند، دیگر دید نمیشود، پسر ایشان را بیرون کرد. به جای ایشان پسر ارشدشان را چه جور کشت و زد و قتل عام کرد. مردم خود را شیمیایی کرد. دستش باز بود راحت. مگر کسی میتوانست نطق بکشد در برابر صدام؟ ۶۰۰ نفر از سیدمحمدباقر صدر را کشت. آب از آب تکان نخورد. سیدمحمد صدر، پدر مقتدا را کشت. آب از آب تکان نخورد. سیدمحمد صدر وقتی کشته شد، داشت انقلاب میشد در عراق. مردم شورش کردند. یک فیلمی نشان داد. عکسی توسط تلویزیون سریع پخش کردند که صدام به طرز نامعلومی کشته شده. عکس تابوتش را منتشر کردند. مردم هم خوشحالی و اینها که صدام کشته شده، انگار مثلاً یک کسی انتقام سیدمحمد را گرفته. آب از آسیاب افتاد. بعد یک هفته دو هفته گفتند نه این خبر دروغ بود و جعلی بود و تمام شد. سیدمحمد صدام دفن شد و آن آتیش بعد شهادت ایشان هم خوابید و صدام برگشت و حالا ببینم کی میخواهد بکشد دیگر. یک رهبر داشتند که روبروی صدام وایستاده بود. با این ترفند و حیله همان را هم کشتند. تمام جریان صدر اول و دوم هر دوتا متلاشی شد و چنبره صد ؟ قوی شد. یک جوری که دیگر اصلاً کسی نمیتوانست تنفس بکند. در برابر صدام هیچ کسی به خیالش نمیآمد یک روزی اوضاع عراق این بشود.
امام به رزمندههای ما فرموده بود که شما کاخ صدام را فتح خواهید کرد. مذاکرات ما با آمریکاییها زمانی که آقای جلیلی میرفت مذاکره، توی کاخ صدام بود، توی بغداد. وقتی که مذاکره گذاشته بودند توی کاخ صدام بود. مفت و مجانی، بدون خون و خونریزی و توپ و ترقه. کار خداست. خدا مهلت میدهد. یک دو روزی مهلت میدهد به ظالمین. همانطور که این کاخ صدام مفت و مجانی افتاد دست شما، این اورشلیم هم مفت و مجانی و هتل آویو و حیفا و اینها مفت و مجانی میافتد توی چنگ شما. کما اینکه الان در عراق کسی باورش نمیشود که یک روزی صدامی بوده. در این منطقه فلسطین هم کسی باورش نمیشود یک روزی نتانیاهو، شارون، و شیمون پرز و رژیم صهیونیستی بوده. اینطور محو میشوند از صفحه روزگار.
الان بله نگاه میکنید، میبینید قدرتی است. الان هم که بشار اسد را تهدید کرد و گزینه بعدیاش را گفته هر جای ایران هم بخواهم میزنم و تعدی کرد به حریم هوایی ما و چند نفر از ایرانیان را به شهادت رساند. خیلی ظاهراً پروبال و قدرت. گولت نزند. کسی که ظلم بکند. حالا آنها که عرض میکنم اسطورههای ظلمند. یعنی واقعاً در تاریخ دیگر الان اگر بخواهیم پنج نفر را در سرآمدان ظلم یاد بکنیم، نتانیاهو یکی از آن پنج تا است. اگر بخواهیم سه تا حاکمیت و سه تا حکومت سراسر ظلم و جنایت را یاد بکنیم، اسرائیل یکی از آنها است. توی ۸۰ سال این همه جنایت. فقط توی این یک سال اخیر این همه جنایت. ۵۰ هزار تا آدم بیگناه را این شکلی کشتند. سیر نمیشود از آدمکشی و جنایت. قوت لایموتش است. نابود خواهند شد. همه خواهیم دید این سرانجام را. این عاقبت ظلم. آن سرآمدان و اسطورههایشان است. این خردهریزهها هم همین است.
به مرحوم آقای رئیسی خیلیها ظلم کردند. خیلیها ظلم کردند. هر آنچه که دستاورد او بود، انکار کرد ند. به خودشان نسبت دادند. به آن کسانی که حالا قبل او بودند و یا کسانی که به دیگرانی نسبت داده شد. هر آنچه از خرابیها و بدیهای این ور و آن ور بود، چه از قبلیها، چه از دیگران، به او نسبت دادند. چقدر زخمزبان زدند. چقدر اذیتش کردند. چقدر تحقیرش کردند. چقدر تمسخرش کردند. آنها که توی مناظرهها موتور باهاش ؟ صحبت کردم ؟. آقای رئیسی افتاد و به شهادت رسید و اینها هم برگشتند وزیر شدند و به قدرت رسیدند. این ور و آن ور بهش اهانت کردند، برگشتند به قدرت رسیدند. «یوسف به آزادیات از چاه، دل مبند. این بار میبرند که زندانیات کنند. آب طلب نکرده همیشه مراد نیست. شاید بهانهایست که قربانیات کنند.» خیال نکن اینها را خدا بهشان گفت که خب او را زدم کنار، بفرما این مال تو. نه بابا این نشان افتخار نیست. این بمب است. بمب ساعتی روی گلوی ؟ روی دوش اینها. بله الان زمانه خوب است. به هر حال ظواهر داستان است دیگر. میگذرد این روزها. میگذرد. آن چیزی که پشت این ظواهر است برملا خواهد شد. حقایق افشا خواهد شد. مردم خواهند فهمید. «ما ینفع الناس فیمکث فی الارض.» آنی که حقیقتاً فایده دارد، میماند. آنی هم که فقط ظواهر است، میرود. معلوم خواهد شد کی مفید بود، کی مضر بود، کی خدمت کرد، کی خیانت کرد، کی صادق بود، کی شارلاتان بود، کی وابسته به مردم بود، کی وابسته به دشمن بود. اینها همه توی همین دنیا افشا خواهد شد.
به هر کسی که تعدی کرده، چوبش را خواهد خورد. هر کسی که به این سید عزیز و خدمتگزار و مظلوم توهینی کرد و جسارتی کرد و آسیبی زد، اینجا دیگر میداندار خداست. خدا از حریم او دفاع خواهد کرد. خدا برمیگرداند این سنگها را به آن کسی که دارد اینها را پرتاب میکند. فرمود کسی که بغی سرکشی کند، به خودش برمیگردد. «و سارع نصرت الله لمن بغیه علیه.» و نصرت خدا شامل کسی میشود که بهش ظلم شده. البته معنایش این نیست که ما خودمان را هم به ظلم تن بدهیم، بپذیریم، نه. آن نصرتی نخواهد داشت. آنجا خودش شریک ظالم است. کسی که منفعل در برابر ظلم است، راضی به ظلم است، تن داده به ظلم، این خودش یکی از ارکان ظلم است. بنا به روایت است که وقتی هم که جز ارکان ظلم شد یعنی مال ظالمین، «من انصار ظالم»، نصرتی نخواهد داشت. خدا او را نصرت نخواهد کرد. این کسی که تن به ظلم داده، نصرتی نخواهد داشت. آن کسی که راضی به ظلم نبود ولی زور هم نمیرسید برخوردی بکند. تن به ظلم نداد ولی زوری هم نداشت برای تقابل بزرگ، مثل مردم مظلوم غزه. اینها تن به ظلم ندادند. اینها شریک ظالم نیستند. اینها ظالم پرور نیستند. ولی زوری هم ؟ توانی هم ندارند برای تقابل. همینقدر توان دارند. خدا نصرت خواهد کرد. اینها قواعد این هستی است. شعار مذهبی و ایدئولوژیک برای دلخوشی نیست. اینها زاویه دید نیست که من و تو فقط ذهنیتمان را این شکلی کنیم که خودمان کیف کنیم. نه آقا، اینها قوانین تکوینی است؛ قوانین هستی است. عالم بر این مدار میچرخد. خورشید بر این مدار طلوع میکند. خورشید بر مدار نصرت مظلوم طلوع میکند. باد بر مدار نصرت مظلوم میوزد. باران بر مدار نصرت مظلوم میبارد. هستی بر مدار نصرت مظلوم است چون خدا در حمایت مظلوم است. چون خدا در برابر ظالم است. اینها خیلی مهم است. عرض کردم البته، دو روزی هم مهلت به ظالمین است. هم از باب امتحان خود اوست. هم از باب امتحان این مظلوم است. این هم باید امتحان بشود. این هم باید محک بخورد تا یک جایی امتحان. از یک جایی که دیگر مشخص شد وضع او، آنوقت خدا به میان خواهد آمد. این صدا هم که دیگر دوستان تحمل میکنند، چارهای نداریم. دارند پشتبام اینجا را ایزوگام میکنند. این صدا میآید و میرود.
«و سارع نصرت الله لمن نصرت خدا از آن کسی است که بهش ظلم شده.» «و من نصر الله غلبه.» کسی که خدا کمکش کند، غالب میشود. غلبه و اصابت ظفر منالله از جانب خدا به پیروزی خواهد رسید. بله، خدا مهلت میدهد. ای چه بسا در این مملکت خودمان که حالا رژیم صهیونیستی حریم هوایی ما را شکست و مردم هم شوخی و خنده گرفتند که حالا تا یک حدیش خوب است. جالب است که مردم اینقدر خیالشان از امنیتشان جمع است و از توان بازدارندگی نظام جمهوری اسلامی در برابر دشمن مطمئناند. این خیلی چیز خوبی است. ولی این نباید مایه این بشود که قضیه لوث بشود، که فکر کنیم کاری نکرده رژیم صهیونیستی. نه، یک ماهه دارد فکر میکند، برنامهریزی کرده و آمده اینجا تخلیه کرده، ضربه هم زده، محکم هم زده. قلقگیری خواسته. ضربه شوخی نبوده. تفننی نبوده. حمله جدی کرده. حمله نظامی کرده به جمهوری اسلامی. رژیم صهیونیستی حمله نظامی کرد. این شوخی نیست. این هیچ تفاوتی با آن حمله نظامی صدام در شهریور ۵۹ ندارد. همان است. فقط آنجا ما چیزی برای دفاع و پاسخ نداشتیم. الان دفاع کردیم و پاسخ دادیم. این تفاوتش است. این یک نکته.
نکته بعدی این است که این حالا فعلاً روزهای خوشش بود دیگر. ادامه خواهد داشت. رفت و برگشت. رفت و برگشتهای بعدیاش دیگر اینجوری نیست که مردم پشتبام پلاسکو ؟ چایی و تخمه و خنده و شوخی. نه، روزهای اشک هم خواهد داشت. روزهای ناله و ترس هم خواهد داشت. و اتفاقاً آن روزها، روزهای فتنه است. سامریها آن روزها به میدان خواهند آمد. سامریهایی که به تعبیر امیرالمؤمنین، فرمود سامری امت شعارش «لا اقتال» ؟ نه به جنگ، شعارهایی و شکافهایی ؟ سوءاستفاده کرد. سامری یکیش همین طولانی شدن غیبت حضرت موسی. ای چه بسا سامریهای مملکت ما و نظام ما و امت ما هم از یک چیزهایی سوءاستفاده کنند. یکی شاید طولانی شدن پاسخ ما به رژیم صهیونیستی باشد مثلاً عرض میکنم. غرضم این است که فتنهها هست: خالی کردن دل مردم، ترساندن مردم، ترساندن از جنگ، ترساندن از فقر یا تطمیع؛ تطمیع به اینکه اگر جنگ نکنیم، اگر وارد این داستان نشویم، تحریممان را مثلاً برمیدارند. اینطور با ما میکنند، آنطور میکنند. این لرزهها و این فتنهها، اینها خواهد بود. خواهد آمد. «زلزلوا زلزالا شدیدا.» اینی که میفرماید «سارع نصرت الله» این نصرت خدا آقا توی یک فرایند نیست. نصرت خدا آن وقتی است که همه دچار زلزله میشوند. «حتی یقول الرسول و الذین آمنوا معه متی نصرالله.» این جمهوری اسلامی هم همین است. قسم همین است. لبنان هم همین است. نصرت خدا آن وقت میآید که ناله رهبرتان بلند بشود که «متی نصرالله». من به اینجا رسیدم که ناله رهبرشان بلند شد. «حتی یقول الرسول و الذین آمنوا متی نصرالله الا ان نصرالله قریب.» تازه آنجا نصر خدا نزدیک است. نالهها دارد. دردها دارد. زخمها دارد. ریزشها دارد. تردیدها دارد. همه شک میکنند. «تظنون بالله ظنونا.» ؟ توی همه چی تهدید میکنی. مثل الان نیست اینقدر فضا گل و بلبل، خوب و خوش و کف خیابان هم مصاحبه میگیریم و همه بزنیم اسرائیل را. و آن هم همین نشسته که شما بزنیدش. شاید در میدان نظامی خودش به تنهایی از شما پایینتر باشد. اولاً که توی همان میدان نظامی قلدرهای توی دنیا پشتشاند. ولی آن بین شماها آدمهایی دارد. همیشه این جبهه کفر با اینها کارش را پیش برده. از جنس خود شماها، در بین خود شماها، در بین مسئولینتان، در بین تصمیمسازان و تصمیمگیران شما کسانی هستند اینها پیاده میکنند آن چیزی که اسرائیل و اربابش میخواهد. اینها فتنهها توی آستین دارند. سامریها فتنهها دارند. مهارتها دارند. «ها» ؟. گوسالهها دارند. گوساله سامری ده روز طول بکشد غیبت حضرت موسی، یک گوسالهای بیاورند، یک کامل برگردد، سامری جریان را عوض کند. این مردمی که منتظرند حضرت موسی شریعتی بیاید که دیگر حاکمیت تشکیل بدهد. رفته تورات بیاورد برای اینها. تا آستانه حاکمیت تورات رسیدند، گوسالهپرست میشوند. فرمود هر آنچه برای آنها رخ داده، مو به مو برای شما رخ خواهد داد. برای ما رخ خواهد داد. توی این مملکت هم رخ خواهد داد. سامریها، سامریها گوسالهها دارند. فتنهها دارند. اینها چیست؟ اینها قواعد نصرت خداست. قواعد نصرت خدا مبتنی بر قواعد ابتلائات خداست. خدا ابتلائات دارد. در پس این ابتلائات، نصرت دارد. خدا دون میدهد به ظالم و ظلم ظالم. بله، اینی که آخرش مظلوم پیروز است و «اصابت ظفر منالله»؟ آخرش کیست؟ فرداست؟ امروز موشک میزند؟ فردا میبازد؟ فردا تمام میشود؟ یا نه، پسفردا موشک سنگینتر میزند؟ رهبرانی از شما را ترور شخصی میکند؟ رهبر دیگرتان را ترور شخصیتی میکند؟ بدتر از آن ترور شخصی. سید حسن نصرالله شهید شد ولی نماد عزت و آبرو و قدرت و و باغ مردم لبنان است. اما همه رهبران شما را این شکلی ترور نمیکند. بعضیها را زورشان نمیرسد این شکلی ترور شخصیتی میکنند یک طوری که دیگر کسی جرئت نکند اسم اینها را بیاورد. مکرها دارد. حیلهها دارد. سربازها دارد. سربازها دارد و روزگار فتنهها دارد. امتحانات دارد تا معلوم بشود کی میماند پای این حقیقت. میریزد به هم تمام این قلوب و این ناخالصیها و این دلبستگیها و تردیدها میآید بالا. گمانها میآید بالا. دلهرهها، ترسها، اضطرابها، تشویشها، زلزلهها دارد. خود خدا هم این زلزلهها را ایجاد میکند که معلوم بشود کی چه کار میکند؟. این غربالهاییست که قبل از نصرت خدا رقم میخورد. قبل از نصرت خدا غربالها شدید است و به اضطرار میرسند. آن به آن «امن یجیب المضطر» باید به اضطرار باید برسند خدا نصرت بکند. تا وقتی که امید به این و به آن و به این اتفاق و به آن چیزی که الان خیلی ما دلمان گرم است به اینکه نبردی با اسرائیل بشود، میزنیم، تمام میکنیم. بله، میزنیم، تمام میکنیم ولی نه اینجوری که فکر میکنی. خدا نمیگذارد این جور کسی با صدای کلفت توی این میدان فاتح بشود. همیشه فتح از آن اونایی است که نالهشان بلند است. تضرعشان بلند است. نه این صدای کلفت که ما موشک داریم و فلان داریم پدافند و حال کردی؟ نه، خدا دارد برای تو هم دارد. خدا به دادمان برسد. ظاهراً ایام سختی در پیش داریم. ایشالا که خدای متعال کمکمان کند. ما را حفظ بکند بر این مسیر و قدم به قدم نصرت و به ما دلگرم عنایت بکند. یقین عنایت کند که بتوانیم این ابتلائات و سختیهای این مسیر را با قدرت طی بکنیم و پابرجا بمانیم.
«الحمدلله رب العالمین»
در حال بارگذاری نظرات...