‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
این حدودی که تعیین کردهام، عالم بر اساس حدود اداره میشود. چای بذر را که میکاری، مشخص است این بذر روز سوم چه میشود، روز هفتم چه میشود، روز پانزدهم چه میشود، به ماه برسد چه میشود؛ یک سیری دارد، یک سیکلی دارد، بر اساس سیکل خودش کار میکند. همین معده شما، همین روده شما اگر روی سیکل کار نکند چه میشود؟ این غذایی که شما میبلعی، اول دندان خردش میکند، مری و بعد چه میدانم معده و روده و چه و چه و چه. این سیکلی است که اتوماتیک انجام میشود. اگر یکی از اینها تجاوز بکند، یا بیشتر کار کند، یا کمتر کار کند، یا در کار آن یکی دخالت کند، یا کار خودش را انجام ندهد، این غذا دیگر هضم نمیشود، آن انرژی دیگر تولید نمیشود، همین غذا شما را میکشد.
آن بخش مثبت نیاید در فرایند خون، آن بخش منفی نرود در فرایند دفع ادرار و مدفوع. این سازوکار اگر یکم جابهجا بشود، آن چیزی که باید برود به سمت ادرار و مدفوع برود به سمت خون، آن چیزی که باید برود به سمت خون برود به سمت ادرار و مدفوع، چه میشود؟ مریض میشوید، بلکه شاید کشته شوید. این تجاوز از حدود، اگر یکم آنوری بشود، خراب میشود.
حالا تو هزار تا اسم رویش بگذار؛ "زمونه عوض شده"، "زندگی مدرن شده"، "آدم عقلش میرسد"، "اینها مال ۱۴۰۰ سال پیش است"، "اینها مال آدمهای سنتی است"، "اینها مال متحجرهاست"، "اینها شعر است برای خودت میبافی". عزیز دل! نمیشود زندگی کرد! اینها حدود الهی است، حالا هر اسمی رویش میخواهی بگذاری بگذار. از حدود تجاوز کنی، خودت بیچاره میشوی. جامعه اگر از حدود تجاوز کند، جامعه بیچاره میشود. جامعهای که تکلیفش را تشخیص ندهد، جامعهای که رابطهاش را با دوست نفهمد، رابطهاش را با دشمن نفهمد، در برابر دشمن وظیفهاش را نداند، در برابر دوست وظیفهاش را نداند، راهبرد اقتصادی که خدا دستور داده است را رعایت نکند، قرض ندهد، ولی ربا بدهد، این جامعه محکوم به زوال، محکوم به نابودی، محکوم به گرفتاری و بدبختی است.
وقتی به این حدود تجاوز بشود، بیچاره میشوید. فرد تجاوز کند، فرد بیچاره میشود. خانواده تجاوز کند، خانواده بیچاره میشود. جامعه تجاوز کند، جامعه بیچاره میشود. بشریت تجاوز کند، بشریت بیچاره میشود. هر کسی هم مراعات کند به جنت میرسد، به بهشت میرسد؛ فردت، جامعهات، خانوادهات، بشریتت.
این فرایند، این مکانیزم، مطلب بسیار مهمی است و چوبش را سریع از تجاوز کردن از حدود میخوری. همین است که به کرات این روایت را خواندیم، باز هم در روایت بعدی هم هست، پیغمبر: "عقوبتش خیلی تند میآید!" چون به هم میریزد؛ دیگر ساختار به هم میریزد. زود خودش را نشان میدهد، زود آلارم زود به هم میریزد. قطعهای که تناسبی با این ساختار این گوشی ندارد، تناسب با ساختن لپتاپ ندارد، وقتی بیاید توی قطعات این گوشی، کل گوشی به هم میریزد، نمیتواند بشناسد، نمیتواند با آن ارتباط بگیرد، تعریف نشده برایش. حالا چه سختافزاری چه نرمافزاری. این نسبتهای اینها با این تعریف نشده، تعیین نشده، معلوم نیست این چیکاره است، این مجهول و ناشناخته است. همه به هم میریزد، همه این ساختار به هم میریزد، همه رابطههاشان. همهشان میخواهند با این یک رابطه برقرار کنند که معلوم نیست این کیست و چیست و قرار است با کی پیوند بخورد. همه پیوندها با همدیگر به هم میریزد، با این هم ارتباط برقرار نمیشود، کل گوشی هنگ میکند، کل گوشی خراب میشود، کل لپتاپ خراب میشود، حالا نرمافزارها خراب میشود، سختافزارها خراب میشود.
ساختار تکوین هم همین است، ساختار جان انسان هم همین است. گناه چیزی است که خدای متعال در نفس انسان، در جان انسان برایش جایی تعریف نکرده است. وقتی میآید میریزد به هم؛ حالت را میریزد به هم، روحیت را میریزد به هم، فکرت را میریزد به هم، عواطفت را میریزد به هم، روزگارت را میریزد به هم. خرابش میکند، فاسد میکند. یک عنصر اسیدی وقتی وارد این نارنگی بشود، فاسدش میکند، چون تناسب با این هارمونی و این ساختار نارنگی ندارد، تعریف نشده است در ساختار نارنگی، نسبت این ذرات با این ذره اسید. این داستان این عالم است. داستان خلقت در روح ما هم همین است، در قلب ما هم همین است. یک گناه میآید قلب را خراب میکند، فاسد میکند، بیمار میکند، بعد دیگر همهچیز میریزد به هم؛ افکارت، بعد کمکم دیگر هی فساد منتشر میشود، فکرش هم خراب میشود، علاقههاش هم خراب میشود، تشخیصهاش هم خراب میشود، تصمیماتش هم خراب میشود، برنامهریزیهاش خراب میشود، همهاش فاسد است.
ولی آن آدمی که با تقواست، روی حساب آمده جلو، بر اساس حق آمده جلو. در سوره مبارکه محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم داریم به آن میپردازیم: "اتباع الحق من ربهم". آنی که بر اساس حق آمده جلو، همه وجودش درست میشود. آن وقت تصمیماتش هم درست میشود، پیشبینیهاش هم درست میشود، تشخیص درست میشود. خدا به او فرقان میدهد. کلاً میزان میشود، کلاً درست میشود، درست، بیکموکاست میشود. حق، مانای بیکموکاست است. آنی که دنبال حق میرود، مانای بیکموکاست میشود، ماندگار میشود، ثبت میشود در عالم دوام ما. ماندگار میشود و بیکموکاست میشود. هرچه بیشتر حق را به حوزه وجودی خودش راه میدهد، خودش بهرهمند از حقیقت میشود، درست میشود، حق میشود. میگوید آن باید برود، میرود. میگوید این باید بماند، میماند. میگوید آن طور خواهد شد، میشود. میگوید این نباید این طور بشود، میشود. یعنی همین که او میخواهد، اگر نباید بشود، نباید بشود. هستی تابع اوست، بلکه ملائکه تابع او هستند؛ "عبد الله له کل شیء". خدا همهچیز را در عبادت و مدار خاص او قرار میدهد. وقتی یک کسی همه وجودش بر مدار خاص خدای متعال قرار گرفت، همه عالم تک منفعل از وجود او میشوند، چون حق است. چون حق است، نه چون مثلاً عالم تکوین عاشق چشم و ابروی این میشود، عاشق زید میشود، عاشق اکبر میشود. نه بابا! حق است. همه عالم تکوین عاشق حق است، تابع حق است. آن انسانی که تابع حق است، خودش میشود حق. وقتی حق شد، همه هستی منفعل از اوست، تابع اوست، در خدمت اوست. همه هستی در خدمت اوست، نوکر اوست، چاکر اوست، در تأمین منافع اوست. ولو، "و لو کره الکافرون"؛ خوششان نیاید، دست و پا بزنند، همه جمع بشوند نابودش کنند، بکشندش. همه عالم جمع شدند گفتند: "نه به خمینی!" پهلوی ما، از صدام، از اسرائیل، از آمریکا، از سعودی، از اردن، از مصر، همه گفتند: "نه به خمینی!" همه دست به دست هم دادند. همه رفتند و خمینی ماند و موشکهاش خورد توی سر اسرائیل. و آن اسرائیلی به آن یکی گفت: "این موشک حماس است؟" گفت: "خمینی! خمینی موشک خمینی! خمینی هنوز هست، خمینی هنوز دارد موشک میزند! همه رفتند، خمینی هست، خمینی خواهد بود! خمینی اسرائیل را نابود خواهد کرد! خمینی فلسطین را آزاد خواهد کرد!" چون دیگر خمینی نیست، خمینی همه وجودش مندک شد در حق. جانم به قربان حضرت امام رضوان الله علیه. کشت هواهای خودش را، کشت خواستههای خودش را. عبد بود، عبد صالح بود. مطلق و محض بود. هیچ خواستی نداشت جز آن چیزی که خدا میخواهد. چیزی که شریعت و حدود الهی است. کامل محو بر حدود الهی بود. شد درست. درست است خمینی درست است، خمینی حق است. هر کسی هم ربروش وایسد نابود است. این جمله ایستگاه بهجت. در جوانی دیده بود رویایی که از جوانی حضرت امام. قرار بگیرد محکوم به نابودی است، چون حق است. مگر میشود چیزی روبروی حق قرار بگیرد؟ روبروی حق قرار میگیرد، فاسد میشود، زائل میشوی، نادار میشوی، پوچ میشوی.
ظلم نابود میکند. هرچقدر هم بیشتر ظلم کنی، بیشتر نابود میشوی، بیشتر از مبدأ حقیقت دور میشوی. حالا یک سری بحثها را میخواستم توی آن تفسیر آن سوره بگویم، حالا اینجا هم میگویم. اگر آنجا یادم بود و فرصت بود میگویم، اگر نبود، آنجا را ارجاع میدهیم به اینجا. خدای متعال وقتی میخواهد مجموعهای را فاسد کند، نابود کند: "أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُوا فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ". میفرماید که ما اینها را دستور میدهیم بهشان، "إِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِکَ قَرْیَةً". وقتی میخواهیم یک مجموعهای را نابود کنیم، در سوره اسراء، سوره بنی اسرائیل، سورهای که اول و وسط و آخرش حکایت از نابودی اسرائیل دارد، مهم نیست، ربط ویژهای هم با اسرائیل دارد. سورهای که باید سر جای خودش به آن پرداخته بشود. کتاب خوبی هم نوشته شده، "موعود اسراء" که به همین بحث، مخصوصاً اول این سوره میپردازد که این سوره وعده نابودی بنی اسرائیل را داده است. یکی از آن قواعدی که میگوید برای نابودی حالا هم بنی اسرائیل، هم هر ملت دیگر، هر مجموعه دیگری، این است. میفرماید وقتی ما اراده میکنیم که یک مجموعهای را نابود کنیم: "فیها"، دستور میدهیم حدودی معین کردیم، تکلیفی معین کردیم به اینها که الان خوشی زیر دلشان زده، مترفند: "ففسقوا فیها". فسق نشان میدهند. من هی بیشتر دستور میدهم، اینها هی بیشتر فسق نشان میدهند. هی خدای متعال در شرایط اینها را قرار میدهد که اینها فسقهای بزرگتر و سنگینتر از خودشان نشان بدهند. این ممکن است اول تلقی بشود خدا هی دارد به اینها امکان میدهد، امکان آدمکشی میدهد، امکان تجاوز میدهد. نه! خدا هی دارد در اینها ظرفیت بروز فسقهای بزرگتر ایجاد میکند. فسقها بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر میشود. هی بیشتر و بیشتر و بیشتر از آن مبدأ حقیقت دور میشود. هرچه از آن مبدأ حقیقت دور میشود، از مبدأ حق دور میشود، هی ضعیفتر میشود، ضعیفتر میشود، ضعیفتر میشود. اتفاقاً شما که نگاه میکنی فکر میکنی روزبهروز دارد قویتر میشود، چون روزبهروز دارد بیشتر آدم میکشد. خود احمقش هم این را علامت قدرت میداند، علامت پیروزی میداند که روزبهروز دارد مخالفینش را بیشتر، بهتر و با تنوع شدیدتر میکشد.
با منوی باز، الان رژیم صهیونیستی دارد آدم میکشد. بعضیها را با پیجر میکشد، بعضیها را با سنگرشکن میکشد، بعضیها را با کوادکوپتر میزند، بعضیها را موشک میزند، بعضیها را با تانک میزند، بعضیها را سر میبرند، چه میدانم کارهایی که شوکهای الکتریکی مخفیانه است توی زندانهاشان و چیزهای عجیبغریبی که رقم میزند، به واسطه داعش سر میبرد، موشک میزند، با تنوع، با منوی باز. قدرتش روزبهروز دارد بیشتر میشود؟ اینکه همینجور دارد میزند و میکشد و میرود جلو؟ نه. این روزبهروز دارد ضعیفتر میشود، چون هر گناه و فسق و جنایتی که انجام میدهد، یک لایه، یک پله بیشتر از آن مبدأ حقیقت دور میشود. هرچه از مبدأ حقیقت دور میشود، ضعیفتر میشود. بله، خدا وقتی میخواهد او را دور کند، به او یک فرصت فسق شدیدتر میدهد. این فرصت فسق شدیدتر، توی نگاه او و نگاه آدم سادهلوح قدرت تلقی میشود و با قدرت بیشتری ۱۰ هزار تا بکشد، ۵۰۰ نفر را بکشد، فرماندهها را کشت. این قدرت نیست، این ضعف است. این فسق است. این فسق شدیدتر است. فسق شدیدتر درست است که برای انجامش یک قدرت ظاهری بیشتر میخواهد، ولی تو باطنش یک ضعف شدیدتر است. قدرت نیست، این ضعف است. آنی که دارد کشته میشود، درست است که توی ظاهرش ضعف تلقی میشود، ولی این دارد میرود توی مبدأ حقیقت. سید حسن نصراللهی که توی دنیا بود، یک نسبتی با مبدأ حقیقت داشت. سید حسن نصرالله که شهید شده، قدرت وجودیش شدیدتر شده. خیلی مهم است این قانونی که عرض کردم. جزو آن قوانین طلایی است که اگر به آن توجه شود کلاً آدم یک جور دیگر زندگی را تلقی میکند، شرایط را تلقی میکند، تحلیل میکند. شرایط شکست را برد میبیند، شرایط برد را شکست میبیند.
"در معرض نابودی است" این است که حزبالله در معرض پیروزی است و غزه. اینها که شهید میشوند، شدید میشوند. اینها میروند به قرب الهی، توانشان مضاعف میشود. یحیی سنوار، امروز یحیی سنوار، اول طوفان الاقصیاش، آن اول آن قدرت را داشت. خدا به او داده بود. طوفان علفزار انداخت. الان خدا به او قدرتی داده عالم را میتواند "کن فیکون" کند. الان کائنات از او متأثر است. جانش را تقدیم خدای متعال کرده، شدید شده یحیی سنوار. اسرائیل چی؟ اسرائیل ضعیف شده. این داستان است. "میکنه و فحق علیه القول فدمرناها تدمیرا"، نابودش میکنم. خیلی این قانون، قانون فوقالعادهای است. فسق، فسق که آدم را نابود میکند. فسق، خروج از حدود است. از این میافتد بیرون، بعد هی هرچه فسق شدیدتر، هی دارد به آن زوال و نابودی نزدیکتر میشود. ولی فسق شدیدتر، یک قدرت ظاهری بیشتر میخواهد. بیشتر بتواند آدم بکشد که فسق شدیدتر انجام بدهد، بیشتر جنایت بکند، باید بیشتر دروغ بگوید، باید بیشتر آسیب بزند به آبروی مردم، به اقتصاد مردم، به جان مردم، به ناموس مردم. هرچه بیشتر جنایت میکند، هی دارد بیشتر دور و دور و دور و دورتر میشود از مبدأ حقیقت، از مبدأ قدرت. این دارد به زوال نزدیک میشود. آنی که پای این میماند، به حسب ظاهر هی دارد ضعیفتر و ضعیفتر میشود.
امام حسین علیه السلام، اول تشنگی خانوادهاش، بعد شهادت اصحابش و شهادت بنیهاشم، بعد شهادت خودش است. توی شهادت خودش هی به ظاهر ضعیفتر و ضعیفتر و ضعیف و در اوج ضعف به شهادت میرسد، و خانواده را به اسارت میبرد. بعد این کوفه، بعد شام. ضعف بعد ضعف. یزید هی به حسب ظاهر قوه بعد قوه، شدت است دیگر. هی یکی بعد یکی دارد شدیدتر میشود. کربلا، واقعه حره، حمله به کعبه. تمام، تمام آن چیزی که "افمن ما کانو" که اول این باب روایتش را داشتیم، ابواب قبلی بود. من همین اول همین باب بود. توی شرایط خدا اینها را نابود میکند. "علی افضل آمن ما کانو" همین است که هی خدا به آنها قدرت بیشتر میدهد، هی امکانات بیشتر میدهد برای فسقهای بیشتر. شرایطش بهتر میشود. این هم که: "کشتی؟ نمیخواستیم بکشیم! فکر کردیم یکی دیگر از یحیی سنوار در آمد. صفیالدین را هم که قبلش کشته بودیم. نصرالله را هم که کشته بودیم. همه فرماندههای حزبالله، حزبالله را هم که کشته بودیم، خودش مرد!" نتانیاهو برگشت گفت: "خدایم با شما باشد، ما پیروزیم!" این همین است دقیقاً. هی میرود، میرود، میرود، به یک نقطه میرسد، احساس میکند دیگر من دارم به قدرت لایزال میرسم. احمق! نقطهای است که خدا تا آن نقطه بردتش که شدیدترین فسق را انجام بدهی. نمیفهمد آنجا میخواهد بگیریدت. اصلاً تا آنجا میبرد، اصلاً آنجا میبرد، نابود میکند. خیلی این آیه فوقالعادهای است در سوره اسراء، یا سوره بنی اسرائیل. پس چوبش را زود میخوری. اگر فرصت دارد میدهد برای فسقهای شدیدتر، برای اینکه دارد فرصت میدهد برای نابودی شدیدتر. وگرنه شلاق ظلم خیلی تند است، خیلی سریع میآید. پس چرا نمیخورد؟ خدا دارد میبرد اینها را توی گرید بالاتری از ظلم، سطوح بالاتر؛ فرصت میدهد برای فسق شدیدتر. ببین چه عالمی است! بعد ما اینجا سادهلوحهایی داریم میگویند: "ما خلع سلاح بشویم، آنها خلع سلاح بشوند. امنیتمان را نهادهای بینالمللی بیاید." بینالمللی کیست الان؟ اسرائیل است. خودش است. نهاد بینالمللی است. بعد ما و اسرائیل. اسرائیل الان دقیقاً کیست که میخواهد خلع سلاح بشود؟ تو کیست که میخواهی خلع سلاح شوی؟ بینالمللی کیست که قرار است بیاید امنیت تو و همه آنها را، آنها را باهم تأمین کند؟ بله. آخرین باب را هم بخوانم. "و رجلان من بنی هاشم الی البراز". دید زیاد شد امروز. باشد این برای فردا. آره دیگر، خیلی امروز صحبت کردیم. انشاالله خدای متعال توفیق بدهد حدود الهی را رعایت بکنیم. الحمدلله رب العالمین.
در حال بارگذاری نظرات...