‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): "إِنِّي لَعَنْتُ سَبْعًا." امام صادق (علیه السلام) از پیغمبر اکرم روایت کردند که فرمود: "من هفت گروه را لعنت کردم؛ لَعَنَهُمْ اللهُ وَ کُلُّ نَبِيٍّ مُجَابٍ" که این هفت گروه را هم خدا لعنت کرده و هم هر پیغمبری که مستجاب الدعوه بوده. پرسیده شد که: "وَمَنْ هُمْ یَا رَسُولَ اللهِ؟" کیاناند این هفت گروه؟ فرمود: "اَلزَّائِدُ فِي کِتَابِ اللَّهِ وَالْمُکَذِّبُ بِقَدَرِ اللَّهِ وَالْمُخَالِفُ لِسُنَّتِی وَالْمُسْتَحِلُّ مِنْ عِتْرَتِی مَا حَرَّمَ اللهُ وَالْمُسَلَّطُ بِالْجَبَرُوتِ لِیُعِزَّ مَنْ أَذَلَّ اللَّهُ وَیُذِلَّ مَنْ أَعَزَّ اللهُ وَالْمُسْتَأْثِرُ عَلَى الْمُسْلِمِینَ بِفَیْئِهِمْ مُنْتَهِلًا لَهُ وَالْمُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ."
گروه اول کسی است که در کتاب خدا چیزی اضافه کند. قرآن که تحریف نمیشود، منظور این است که وقتی قرآن را بیان میکند، تحریف را در مقام تبیین انجام دهد، در تفسیر انجام دهد، یک چیزی به آن اضافه کند. قرآن این را نگفته، این دارد یک چیزی اضافه میکند.
دومیش: کسی است که تقدیر الهی را تکذیب کند. بگوید: "آقا، مثلاً ما تقدیر نداریم. هر چه هست خودمان میخواهیم، خودمان جذب میکنیم، خودمان دفع میکنیم و این حرفها."
سومیش: کسی که مخالف سنت من باشد. سنت رسولالله؛ اعتقاد به سنت پیغمبر نداشته باشد، مخالف باشد با سنت پیغمبر. داریم این، متأسفانه کم نیست. سنت پیغمبر هم خیلی وسیع است.
چهارمیش: کسی که از عترت من آن چیزی را که خدا حرام کرده، حلال بداند. حرمتی که خدای متعال در مورد اهل بیت قرار داده، لحاظ کرده، این لحاظ نمیکند. این هم دستهای است که ملعون است.
پنجم: "وَالْمُسَلَّطُ بِالْجَبَرُوتِ لِیُعِزَّ مَنْ أَذَلَّ اللَّهُ وَیُذِلَّ مَنْ أَعَزَّ اللهُ." کسی که با جبروت تسلط پیدا کرده، با جبر، با دیکتاتوری، با زور تسلط پیدا کرده؛ هر جا، حالا در ساختار سیاسی، در ساختار قدرت، توی یک اداره، توی یک مسجد، توی یک… هر جا که کسی با زور خودش را تحمیل کرده، تسلط پیدا کرده، دیکته کرده، "لِیُعِزَّ مَنْ أَذَلَّ اللَّهُ وَیُذِلَّ مَنْ أَعَزَّ اللهُ."؛ آمده اونی که عزیز خداست را ذلیل کند و اونی که خدا ذلیل کرده را عزیز کند. زورکی میآید بالا، با زور، با قدرت، با آدمکشی. دیکتاتورهایی که بودند و هستند و مثل رضاشاه، مثل محمدرضاشاه قبلی، اونی که الان تو منطقه ما هستند مثل سعودیها، مثل حاکم بحرین و خیلیهای دیگر، که با آدمکشی و جنایت و انواع و اقسام گناه و فساد بر اریهٔ قدرت نشستهاند. اینجور هم نیستش که او کسی را که عزیز خداست، او را که خدا ذلیل کرده، ذلیل کند. آن عزیز الهی را، آن شیخ نعیم قاسم را در بحرین ذلیل میکند. در نیجریه زکزاکی را (طال بقائه) ذلیل میکند، عزیز خدا را. آن وقت ذلیل را عزیز میکند. فلان بازیگر و خواننده و سلبریتی گناهکار فاسد، اینها را هی عزیز میکند. محمدرضا امام (رحمتالله علیه) را آواره میکند، گوگوش را هی بالا میبرد. داریوش و خوانندههای فاسد روز به روز تو مملکت اعتبار و احترام و قدرت و جایگاه پیدا میکنند. امثال شهید سعیدی و امثال شهید غفاری و خوبان، اینها در زندان کشته میشوند. نواب صفویها ترور میشوند. طیب حاجرضاییها اعدام میشوند. آدمهای پاک، آدمهای صالح دستگیر میشوند، زندانی میشوند، تبعید میشوند، شکنجه میشوند. آدمهای فاسد، آدمهای ذلیل، آدمهای کثیف، روز به روز محترم و معتبرتر. این هم گروهی است که لعنت شدهاند. پیغمبر فرمود: "من این را لعن کردم." این تعبیر "مرگ بر شاه"، طلب مرگ است، طلب لعن است، بالاتر از طلب مرگ است. این انگار اصلش از زبان پیامبر است. "مرگ بر شاه" اصلی را پیغمبر گفته است: "اَلْمُسَلَّطُ بِالْجَبَرُوتِ." شاه دیکتاتور ظالم فاسد آدمکش سفاک زناکار عرقخور، ذلیل در برابر آمریکا، دیکتاتور در برابر مردم خودش ایران، کسی است که پیامبر اکرم در مورد او فرموده است: "مرگ بر شاه!" به هر شاه دیگری، به هر کس دیگری که اینگونه است، اینمدلی است.
دسته بعدی: "وَالْمُسْتَأْثِرُ عَلَى الْمُسْلِمِینَ بِفَیْئِهِمْ مُنْتَهِلًا لَهُ." کسی که غنائم مسلمین را برای خودش برمیدارد، پول بیتالمال. بابک زنجانیها و اختلاسگرها و فاسدها و شاگردانشان. الحمدلله بسیاری از این اموالی که اینها بردند برگشته و انشاءالله مابقیاش هم برخواهد گشت. آن کسی که فیء بیتالمال را ملک شخصی میکند. قدیمیها، اوایل انقلاب، "بیتالمال" را "مالالبیت" میکند، ملک شخصی میکند، ترجیح میدهد خودش را در استفاده از بیتالمال به دیگران. "مُنْتَهِلًا لَهُ"؛ این را برای خودش میداند و به خودش نسبت میدهد، حق و حقوق خودش میداند. "سفره انقلاب" میگفتش. کسی میگفت: "سهممان را از سفره انقلاب داریم برمیداریم." ۱۰ سال پیش ماهی ۵۰ و خردهای میلیون حقوق میگرفتند که مثلاً شاید به پول امروز ۵۴۰ میلیون، شاید بیشتر بشود. بعد میگفتند: "سهممان را از سفره انقلاب داریم برمیداریم." حقوقهای نجومی و سوءاستفاده از بیتالمال، رانت، ویژهخواری، دستاندازی به بیتالمال، اختلاس؛ اینها را هم پیامبر اکرم لعنشان کرد. "مرگ بر اختلاسگر" و "مرگ بر رانتخوار" در کلام پیغمبر جاری بوده است.
و دسته آخر: "وَالْمُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ." آن کسی است که آنی که خدا حلال کرده را حرام میکند. چیزی که خدا حلال کرده، حرام میکند. یک نمونهاش حالا آن خبیثی بود که یکی از حلالهای پیامبر را اعلام کرد که "من حرام میکنم." در زمان پیغمبر حلال بود که حالا نمیخواهم جزئیتر اشاره بکنم، چون بعد توضیحات داده بشود. در حال این است که کسی حق حرام کردن حلال خدای سبحان را ندارد و نه حق حلال کردن داریم، نه حق حرام کردن داریم. چیزی را که خدا حلال کرده. مثلاً یک خانم شوهرش از دنیا رفته، شهید شده؛ مثلاً کسی حق ندارد تو فشار بگذارد این خانم را برای ازدواج مجدد بعد از شهادت شوهرش. یا یک آقای همسرش را از دست داد، نباید تا سال عزا صبر کنیم. باید نمیدانم تا فلان وقت ازدواج نکنی! کی گفته؟ چرا حرام میکنیم حلال خدا را؟ البته این را هم باید توجه داشت که تمام اینها دایرهمدار فساد است دیگر؛ یعنی اگر جایی خدای نکرده فعل حلالی هم بخواهد فساد به بار بیاورد، آن هم حرام میشود. مثلاً فرض کنید من یکی از بچههایم را بیشتر از همه دوست دارم. هر چی ملک و املاک و ماشین و هر چی دارم، میخواهم به نام این کنم. حلالم هست شرعاً. وصیت که نمیخواهم بکنم، میخواهم ببخشم همین الان بهشان بدهم وقتی هستم. حلال است، ولی فساد دارد. "اللهُ لا یُحِبُّ الْفَسَادَ." خدا فساد را دوست ندارد و آن چیزی که موجب فساد بشود، ممنوع است. پس حلال هم تا جایی که فسادی نیاورد، آسیبی به خانواده نزند، آسیبی به اقتصاد نزند، آسیب به روابط نزند. البته بسیاری از وقتها هم بر اساس توهمات و دیکتاتوریهای ما آسیب زده میشود. مثلاً اگر آقای برود بعد خانمش ازدواج بکند، مثلاً پدر خانم سابقش از او دلخور میشود و رابطهشان شکرآب میشود. ممکن است رحم هم باشند و به هم میریزد رابطه خویشاوندیشان. مثلاً قطع رحم میشود. البته باید مدیریت کرد، باید به هر حال مسائل متعارف را رعایت کرد، ولی یک وقتهایی هم به هر حال اینها اصلش توهمی است دیگر، یعنی الکی است. به چیزهای بیخودی دارند به هم میزنند این رابطه را. این دارد حلال خدا را انجام میدهد، ولی به هر حال دیگر باید انسان متوجه باشد، حواسش را جمع بکند. گاهی حلالی میخواهد برود انجام بدهد، زندگیش از هم میپاشد، همسرش طلاق میگیرد و هزار و یک ماجرای دیگر. به هر حال اینها را باید با یک دقتی، با یک هوشمندی لحاظ کرد که حلال منجر به فساد، جوری نباشد که به قیمت خرابی تمام بشود. انجام این حلال، خیلی مراقبت و دقت باید به خرج داد. به هر حال این هفت گروه، گروههایی بودند که پیامبر اکرم اینها را لعنشان کردند. باب هفتاد و هفتم روایات هم بحمدالله به پایان رسید. انشاءالله باب هفتاد و هشتم را جلسه بعد خواهیم خواند. الحمدلله رب العالمین.
در حال بارگذاری نظرات...