‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
عن ابی عبدالله علیه السلام فی وصیته حیّلاً اصحابه قال: «و ایاکم أن تعینوا علی مسلم مظلوم».
امام صادق (علیهالسلام) در سفارششان به اصحابشان فرمودند: «مبادا کمک کنید به کسی علیه یک مسلمان مظلوم!»
بله، ادامۀ همین باب، دقیقاً مثل این قضیۀ غزه و فلسطین. مسلماناند و مظلوم. یک عده به اینها ظلم میکنند. یک عده به ظالم کمک میکنند. مثل کی؟ مثل اردوغان. مثل بفرمایید الهام علیاُف. مثل سعودی. مثل اردن. مثل مصر و بقیۀ کشورهای منطقۀ ما که ادعا دارند مسلماناند. مشکل این است؛ ادعا نداشتن که مسلماناند! حج میروند، قرآن میخوانند، زنشان حجاب دارد. در عین حال کمک میکنند علیه مظلوم! فرمود: «مبادا کمکی بکنید به کسی علیه یک مسلمان مظلوم!»
حالا آن مثال سیاسیش بود، مثال خیلی واضحش بود. مسائل ریز و خرد و جزئی و اینها هم هست دیگر. ماها گاهی کمک میکنیم علیه مسلمان مظلوم. میگفت: «آن آقا را دیده بودند بعد از مرگش، حالا به چه نحوی بوده، خواب بوده، چطور بوده؟ اینها گفته بودند: «اوضاع تو چطور است؟» گفت: «که یک گرفتاری اینجا دارم.» گفته بودند: «چیست؟» خوب موافق با روایات ماست، اینش مهم است. گفته بود: «که یک وقتی تصادفی شده بود تو خیابان. این ایستاده بود میگفت آقا تو به ماشین من زدی. ۱۰۰ هزار تومان مثلاً باید خسارت بدهی.» آن هم میگفت: «نه، من ۶۰ هزار تومان بیشتر خسارت نمیدهم!» گفت: «من آمدم میانجیگری کردم.» میانجیگری میدانی چیست؟ پادرمیانی شنیدهای؟ وساطت کردم. ایستادم به قول ماها جوش دادم. گفتم که: «آقا! نه ۱۰۰ تومان شما، نه ۶۰ تومان شما، ۸۰ تومان. خدا خیر بدهد.» گفت: «آمدم اینجا معلوم شده که همان ۱۰۰ تومان درست بوده و من باعث شدم ۲۰ تومان این مسلمان ضرر کرد.»
حالا اینکه او گفته ۶۰ تومان، این گفته ۱۰۰ تومان، که دلیل نمیشود بگیریم آقا، یک چیزی وسطش. شاید اونی که گفته ۱۰۰ تومان، واقعاً ۱۰۰ تومان باشد. ۶۰ تومان، حالا نه ۶۰ تومان، نه ۱۰۰ تومان، ۸۰ تومان. خیرش را ببینی. گفت: «آمدم اینجا به من گفتند به تو چه؟ تو چیکاره بودی؟ آن ۲۰ تومان را جبران کن.» ۲۰ تومانی که از این مسلمان ضایع شد. ما خیلی وقتها از این جور کارها که فکر میکنیم کار خیر است داریم کمک میکنیم، ولی داریم کمک میکنیم به ظالم. این ظالم میخواهد حق آن آدم را ندهد. ۱۰۰ تومان را ندهد، میگوید ۶۰ تومان. ما داریم کمک میکنیم که ۲۰ تومان آن. میخواهد ۴۰ تومان از مظلوم بکَنَد، ما کمکش میکنیم ۲۰ تومان از مظلوم بکَنَد. اینها میشود اعانۀ ظالم علیه مظلوم.
موارد فراوانی هم دارد دیگر. تو زندگیهایمان. تو همین قضایایی که حالا نمیدانم از اخبار داخلی ایران چقدر شماها خبر دارید و در جریانش هستید و اینها. مسائل روز جامعه و اینها. مثلاً یک هنرپیشه، یک بازیگری، سلبریتی، یک اتفاقی برایش افتاده. کار نداریم به اینکه واقعیت داشته، نداشته. به هر حال متهم شده به یک چیزی. نمیدانم در جریان اینکه متهم محکوم بشود، نشود. با قاضی، با دادگاه ما خبر نداریم. ولی از اول یک طوری یک عده برخورد میکنند. چون بازیگر است، چون محبوب است، دوستش دارند. یک دختری که حالا ادعا داشته که آقا به من تجاوز و تجاوز عنف هم شده و به زور دست و پایم را بستهاند و به ادعای مسائل که از جهت جسمی و روحی و اینها به من آسیب وارد شده. خوب ما نه این را میدانیم، نه آن را میدانیم. نه میدانیم این ظالم است، نه میدانیم آن ظالم است. باید سکوت کنیم.
ولی یک عده شروع میکنند آقا این آمده اخاذی کند. آقا آمده پول بگیرد. آمده این را خراب کند. اینها حسودند. اینها دشمناند. این بازیگر نمیتواند این کار را کرده باشد. اصلاً اینها اهل این کارها نیستند. خوب از کجا؟ حالا جالب است. تو موارد مشابه این مثلاً یک قاری قرآنی یک حرفی در موردش درآمده. تا ثابت نشده، همه محکومش کردند. همه. حتی جماعت مثلاً مسجدی و انقلابی و اینها. نه دیگر جاهای دعوتش میکنم قرآن بخواند. کشورهای اطراف میرفت قرآن میخواند، بانک، دادگاه. آخر هم حکمی که داد این بود که ایشان تبرئه شد. یعنی محکوم نشد به چیزی. از همان اول. اینها به هر حال نشان میدهد که ما تو وجودمان شیاطین چقدر نقش دارند دیگر. به قاری قرآن شیاطین حساساند، بدشان میآید، انتقام میگیرند. به سلبریتی جماعت شیاطین علاقهمندند، خوششان میآید. حالا نه اینکه هرکی قاری قرآن است خوب است، هرکی سلبریتی بد است. نه. ولی این صنف، صنف قاری قرآن صنفی است که علیه شیاطین است. صنف سلبریتی که به نفع شیاطین است و ما هم تو باطنمان متأثر از شیاطین. این میشود که یک سلبریتی متهم میشود، آقا تهمت نزنید! آقا تقوا! کلی آیه و روایت حفظ میشویم. یک قاری قرآن و طلبه و آخوند اگر باشد، نه آقا این حرفها چیست؟ با همین کثافت کاریها مملکت را این کار را کردید. همه را بیزار کردید. همه را متنفر کردید. همهتان همینید. هی توجیه میکنید. هی فلان میکنید. اتفاقاً ما باید اینجا موضع بگیریم که معلوم بشود ماها اهل این داستانها نیستیم. (میخواهیم) تبرئه کنیم. سختگیرتر برخورد. علما سختگیر نیستند که الان خیلی رها کردند. دیگر حالا.
بله، اینها گرفتاریهایی است که ما داریم. به هر حال یک روزی چند سال پیش تو قضیۀ ۱۴۰۱ بنده توی جلسهای گفتم آقا بیایید ما تظاهرات مؤمنانه راه بیندازیم. تو خیابانها خانمهای چادری و مذهبی و اینها بیایند راهپیمایی به سمت مزار شهدا. یک روز در هفته یک مسیر را مشخص کنیم. مثلاً حالا تهران از یک جایی تا یک جایی، مثلاً تا مزار شهدا. مردم پیاده بیایند. همان سنتی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) در مورد شهدای احد داشتند. یک روز در هفته. یهو ۲۰۰ هزار تا ۳۰۰ هزار تا ۵۰۰ هزار تا آدم مؤمن چادری مذهبی بیایند تو خیابانها. اصلاً فضای شهر عوض میشود. یک آقایی که معروف هم هست، نمیخواهم اسمش را بیاورم، همان زمان به واسطۀ یک صوتی برای ما فرستاد که «آقا این حرفها چیست میزنی؟ تو اصلاً میدانی این چه تبعاتی دارد؟ این جماعت مؤمن اگر بیایند تو خیابان، از آن ور بیحجابان بگویند که ما هم بیاییم تو خیابان تظاهرات راه بیندازیم. بعد بیایند تو خیابان. بعد پاساژها را مثلاً پر کنند. بعد فرض بفرمایید که بعد حالا گوش بدهید. این مال سال. بعد نیروی انتظامی مجبور میشود با اینها برخورد کند. بعد برخورد کند، درگیری میشود. بعد درگیری بشود، کشته میدهند. بعد کشته بدهند، سازمان ملل تحریم حقوق بشری میکند. تحریم بشویم، اوضاع مملکت. اینها همش گردن توست.» صوتش را هم دارم. آدم معروفی است. شخصیت معروفی است در ایران.
الان اوضاع چطور شده؟ تو تهران تظاهرات بیحجاب. تظاهرات! رانندگی موتور داریم گواهینامه ندارند. اصلاً من کاری به بیحجابیشان ندارم که لختند. گواهینامه ندارند. یعنی حتی کسی نمیتواند بابت گواهینامه به اینها تذکر بدهد. رسیدیم به اینجا. حالا شما میگویید که چرا کسی حرف نمیزند؟ مگر آن کسی که حرف میزند باهاش چکار میکنید؟ که اونی که حرف نمیزند بخواهد وادار بشود به حرف زدن. اینها همش مصداق کمک کردن به ظالم است. یعنی شما به جای اینکه ظالم را محکوم بکنی، میآییم به مظلوم میگویی تو ببند دهنتو! تو ساکت باش! تو چرا حرف میزنی؟ تو چرا موضع میگیری؟ این است مشکل. تو را یک آخوند نشان میدهم که او دارد میگوید که شما علیه نظام داری کار میکنی. گرفتاریهای خمینی را باید تمام کنم. وقتمان کم است.
«فیدعو علیکم فیستجاب له فیکم.» یک وقتی کمک کار ظالم علیه مظلوم نباشید که مظلوم اینجا نفرینتان میکند و نفرین مظلوم در مورد شما اجابت میشود. خود شما ظالم نیستیا! کمک کار ظالمی. نه تنها نفرین نسبت به ظالم مستجاب است، نفرین نسبت به اونی که کمک ظالم میکند مستجاب. بدبخت میشویم. تمام این کشورهای منطقه را خواهیم دید دیگر. اینها سنت الهی است. روز بدبختی و فلاکت و گرفتاری تک تک اینهایی که تو این قضیۀ غزه و فلسطین که البته سکوت کردند، نمیگویم کمک کردند به ظالم، سکوت کردند، کمک کردند که خواهیم دید به چه اوضاعی گرفتار خواهند شد و یک روزی چه ظالمینی چطور اینها را پدرشان را درمیآورند.
«فإن أبانا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم کان یقول:» پدر ما پیغمبر میفرمود، امام صادق میفرماید: «پدرمان، پدرمان پیغمبر میفرمود: «أنا دعوةُ المسلم المظلوم مستجابةٌ.» دعوت، یعنی دعای مسلم مظلوم مستجاب است.» یعنی مسلمانی که مظلوم است، دعایش مستجاب است. دعای مظلوم مستجاب است. چرا؟ چون دل شکسته است. وقتی که دل میشکند، دیگر آن حجابها و آن موانع بین آدم با خدا برطرف میشود. مظلوم چون دل شکسته است، دعایش مستجاب است.
«و لِیُعِن بعضکم بعضاً.» به همدیگر کمک کنید.
«فإن أبانا رسول الله صلی الله علیه و سلم کان یقول: «إنّ معونة المسلم خیرٌ و أعظمُ أجراً من صیام شهرٍ.» کمک کردن به یک مسلمان هم بهتر است هم اجرش بیشتر است از اینکه یک ماه روزه (بگیری). یک کمک کردن به مسلمان، حالا کمک کردن در این حد است که از خیابان ردش کنی یا توقف کنی از خیابان رد بشود، بار سنگینش را بلند کنی یا یک لیوان آب بهش بدهی. هرچی. هرچی که مصداق معونت باشد. کمک از یک ماه روزه ثوابش (و) اجرش بیشتر است. روزه نگیر، به جایش این کار را بکن.
«و اعتکافٍ فی المسجد الحرام.» از اعتکاف در مسجد الحرام، کمک رساندن به یک مسلمان ثوابش بیشتر است. حالا اینکه کمک رساندن است. اگر شما به ظالم کمک کنی علیه مظلوم چی میشود؟ اینکه کمک کردن به مسلمان مظلوم اینقدر خوب بود، اذیت کردن مسلمان چقدر بد است؟ آن چه اثری دارد؟ خدا انشاءالله ما را نجات بدهد. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله.
در حال بارگذاری نظرات...