حق مایوس شدن نداریم!
گریه با معرفت برای اهلبیت علیهمالسلام
ارزش دادن تقوا به عمل
راه نفوذ را ببندیم
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. المفضل بن عمر قال کنتُ عندَ ابی عبدالله علیه السلام فذکرنا الاعمال. اقال: استغفرالله، ثم قال لی: ان قلیلَ العملِ مع تقویً خیرٌ من کثیرٍ بلا تقوی. قلتُ: کیفَ یکونُ کثیراً بلا تقوی؟ قال علیه السلام: نعم، مثلُ رجلٍ یُطعمُ طعامَهُ و یَرفُقُ جیرانَهُ لهُ ابوابٌ من الحرامِ دخلَ فیه. فهذا العمل بلا تقوا. و یکونُ الآخرُ لیسَ ابوابٌ من الحرامِ لم یدخُل کذا فیه.
از اعمال گفتند. مفضّل ابن عمر میگه که من گفتم: «چقدر عمل من کمه!» ساکت. استغفار. خیلی جالبه، همینی که فکر کنی... خودِ اینی که بخواد بوی یأس بده، خود این حرف. یک وقت حرف از ملامت نفسه یا حرف از یه ... خیلی این ظرافت رو تو اهل بیت، این مراقبهها و محاسبات دقیق، حتّی در مورد حضرت هادی علیه السلام که امروز روز شهادتشونه. یه صلوات. (اللهم صلی علی ...).
داره که وقتی تو منطقهی «خانوسعلیک» یکی از صحابه، یکی از یاران حضرت، حضرت رو دید. یه حالت خرابه، خرابهای بود و مزبله. امام هادی که وارد سامرا شدن، حضرت اونجا ساکن کردند. بعد این شخص میگه: «من نگاه کردم، بغض کردم، گریهم گرفت.» حضرت اشاره کردند. پردهها کنار رفت. دیدم بهشت ملکوتی و برزخی حضرت شد بستان. به وجد اومدم. حضرت به من فرمودند که: «من تو یه همچین جایی هستم، شما به این ظاهر نگاه نکن. بابت این اشکی که ریختی، به خاطر اینکه فقط مظلومیت منو دیدی، استغفار.» یعنی گاهی این اشک از عدم معرفته. خود این موجب استغفاره.
خیلی مهمه روضههایی که... بله، استاد دیروز میفهمیدم. متناسب با همین روایت، حاج آقای مفیدی فرمودند که: «خود این نشون میده که اهل بیت، گریه با معرفت. یعنی گریه رو بکن، ولی به همین اکتفا نکن. معرفت رو ببر بالا. تو خیلی رو تراژدی دیگه.»
به شهید مطهری تو حماسه حسینی اون صفحهی سیاه و تاریک و تار (که بلکه آدم یه وقتایی سوزن به خدام پیدا میکنه)، خدایا تو دیگه کی هستی؟ بابا این حسینته دیگه. این رو در... انگار مثلاً خدا تو تریپ معرفتی و لوتیگری و اینا کم گذاشت برای امام حسین که انقدر خوب بود. دیگه خدا نباید اینجوری... خلاصه اینا سیره اهل بیت.
اینجا به مفضّل ابن عمر میفرمایند که: «استغفار». عمل کم با تقوا (همراه تقوا) بهتر است از عمل زیادی که تقواست، که عمل زیاد ازش در میاد. بله. مثل مردی که طعام میده، اطعام میکنه، با همسایهاش خوب تا میکنه. این اخلاق سکولار که امروز داره توی دنیا ترویج میشه، این روایت کلیدیه. که یه چیزی به اسم اخلاق داریم که اتفاقاً این خیلی خوبه. شما کمپین راه میندازی برای سگ. میگه: «آقا، من همان سگ هستم.» در مورد کمپین سگ او شدید. تو شیراز، خانم رئیس سازمان محیط زیست سخنرانی... بله، خسارات...
خلاصه عرض کنم خدمت شما که میگه: «با رفیقت خوب باش.» کتاب فراوان از این کتابهای اخلاقی غربی. با جزئیات، با ریزهکاری. حتّی تو نحوهی دست دادن، تو نحوهی خونهی مهمون... چه واقعاً خیلی و چقدر با ظرافت کار میکنند. و اخلاق، اخلاقی که زیاده تقوا نیست. این کثیرٌ بلا تقواست.
جیران داره، با همسرش خوب برخورد میکنه. آداب معاشرتش فوقالعادهست. گرم میگیره. خوب برخورد میکنه. نذری. رسیدگیهایی که خودشون دارند. گاهی میبینی که یکی از این بازیگرایی که مثلاً سرآمد فیلمهای مستهجن دنیاست، ده تا یتیمخونه داره. جاهای مختلف دنیا داره اداره میکنه. درآمد گزاف داره به اینها میده. عجیبه ها! من اینو دیدم، بررسی کردم. بله. خلاصه یا راه میفته اینور اونور دنیا، سفر میره. قواعد این صفحه رو همه رو میده به فلان جا، به... به فلان یونیسف و فلان فرهنگیه. خلاصه اینا همه کثیرٌ بلا تقواست. این بابی از گناه اگه براش باز بشه، هیچ پروایی نداره که... یعنی این اول: «ای جان! فکر دفع موش کن، وانگه اندر جمع گندم کوش کن.» این مال همینه. یعنی اون کثیری که شما نخواهی راه نفوذ موش رو ببندی، ولی اون قلیلی که شما راه نفوذ شیطان رو بستی، راه نفوذ موش رو بستی، دو مثقاله، دو قرونه. بعد این دو قرون میمونه، ولی ۲۰ کیلو بیاری موشها هم همینجور میان و میرن. ارزش نداره. فقط زحمت حمالی اون. «کلهمارتتاون» کذا: شاید «کلٌّ همٌّ و ارتئاب» که امیرالمومنین در قمر دارد. مثل الاغ عصّاری. قدیم بهش میگن الاغ عصّاری. قدیمیها. گفتم: «خیلی تعبیری که امیرالمومنین دارند، تعبیر دقیق و لطیفی است.» چون خر عصّاری حالا چی بوده؟ حالا ایرانی قدیم میگفت. حالا وجه تسمیه رو نمیدونم چی بوده. این خاصیّت داره. کاری که میکنه، خودش چیزی گیرش نمیاد. وگرنه اون گندمی که داره آرد میکنه و آسیاب میکنه... فایدهی عمل بدون معرفت و بدون تقوا و اینها هم اون اثر اجتماعیشو داره، اون برد اجتماعیشو داره. مسجدها رو شلوغ، رونق میاره، شعر رو تقویت میکنه. هیچ بهرهای از دین نبرد، ولی خود این با نفاقش، با ریاش، با تزویرش، آخرش سه هیچ به نفع دین میشه در صورت ظاهر. و دیگری کسیه که هیچی پیشش نیست، ولی اگه بابی از حرام بر او باز بشه، نمیره درش، دخول. این میشه قلیل با تقوا.
یعنی حضرت این نگاهی که تو الان گفتی «ما از عملی...» این نگاه کمّیگرا، این نگاه، نگاهی که مستوجب استغفاره، غلط. بعد استغفار. چرا تو فکر کردی که معیار کثرت این اعمالی که من گفتم؟ چرا تو فکر کردی کسی که اینها را ۱۰ تا، ۲۰ تا، ۱۰۰ تا داشته باشه، یعنی خوب؟ تقوا چی؟ من راحت میبینم این آقا چای خورده، تحریک میشه. فحش، تحریک میشه. به گناه میفته تو حرف زدنش، تو نگاه کردنش، تو گوش دادنش، ملاک قرار نمیدیم که آقا این آقا رو هرچی انگولک کردن، داد نزنه. ولی نه نماز شب میخونه، نه نافله میخونه، نه زیارت عاشورا میخونه. این واسش میمونه. ولی اون آقا روزی ۵۰۰ تا عمل داره، ولی دهنش هم و زبونش هم تل خنده تلخ. اصل ماج راجع به سلاح، اسلحه باب حرام که باز میشه اونجا رو کنترل کنه، راه اصلی باشه برای اینکه الحمدلله.
در حال بارگذاری نظرات...