با تقوا چه کارها که نمیشه کرد!
از خدا بترسیم که فایدهش برای خودمان است!
چله اخلاص با زهد
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم
«عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ شُعَیْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ علیهالسلام یَقُولُ»؛ صحیح است؛ و یعقوب بن شعیب که از اصحاب امام صادق علیهالسلام است، میگوید:
«مَا أَخْرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذُلّ الْمَعَاصِی إِلَى عِزّ التَّقْوَى إِلَّا أَغْنَاهُ اللَّهُ مِنْ غَیْرِ مَالٍ وَ أَعَزَّهُ مِنْ غَیْرِ عَشِیرَهٍ وَ آنَسَهُ مِنْ غَیْرِ بَشَرٍ»؛ هیچ بندهای از ذلت معاصی به عزت تقوا انتقال پیدا نکرد، مگر اینکه خدا بدون اینکه مالی داشته باشد غنیاش کرد. «من غیر مال»ها؛ نه اینکه مال ندارد، بدون مال غنیاش کرد؛ یعنی این اسباب ظاهریه را خدای متعال میتواند.
آنچه قرار داده، خب طبع اولیه انسان به این است که با مال احساس غنا میکند. خدا میتواند با تقوا کاری بکند که بدون مال احساس غنا پیدا بکند. «وَ أَعَزَّهُ مِنْ غَیْرِ عَشِیرَهٍ»؛ بدون اینکه پشتیبانی داشته باشد، فامیلی داشته باشد، کسی را داشته باشد عزیز شود. «عشیره» اینجا بیشتر همان جنبههای پارتیبازی و اینکه آدم پشتش گرم باشد به جایی و اینهاست. و بدون بشر، انسان اُنس پیدا کند؛ یعنی این ذلت معاصی است که آدم را به این دچار میکند که با مال احساس غنا پیدا بکند، با پارتی احساس عزت پیدا کند، با بشر احساس اُنس پیدا کند. از این ذلت اگر انسان در بیاید، با تقوا خدا همه اینها را دور میزند و از یک مسیر دیگری به او میدهد.
«مِنْ أَلْفَاظِ رَسُولِ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله خَیْرُ الزَّادِ التَّقْوَی»؛ که این آیه قرآن است: «خیرالزاد التقوی». و هیثم بن واقد میگوید از امام صادق علیهالسلام شنیدم فرمود:
«مَنْ أَخْرَجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ ذُلِّ الْمَعَاصِی إِلَى عِزِّ التَّقْوَى»؛ شبیه به آن حدیث است: «أَغْنَاهُ بِلَا مَالٍ»، بدون مال غنیاش میکند. «وَ أَعَزَّهُ بِلَا عَشِیرَهٍ»، بدون عشیره عزیزش میکند. «وَ آنَسَهُ بِلَا أَنِیسٍ»؛ به او اُنس میدهد، «وَ مَنْ خَافَ اللَّهَ أَخَافَ اللَّهُ مِنْهُ کُلَّ شَیْءٍ»؛ هرکس از خدا بترسد، خدا همه چیز را از او میترساند. «وَ مَنْ لَمْ یَخَفِ اللَّهَ أَخَافَهُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ»؛ کسی از خدا نترسد، خدا او را از همه چیز میترساند.
اگر از خدا بترسی، همه عالَم از تو میترسند. اگر نترسی، از یک مگس میترسی؛ مگس!
«وَ مَنْ رَضِیَ مِنَ اللَّهِ بِالْیَسِیرِ مِنَ الرِّزْقِ رَضِیَ اللَّهُ مِنْهُ بِالْیَسِیرِ مِنَ الْعَمَلِ»؛ این هم خیلی قشنگ است. ما یک دهه همین یک تیکه روایت را منبر رفتیم. کسی به کمی از رزق از جانب خدا راضی بشود، خدا به کمی از عمل از جانب او راضی میشود. رابطۀ دو طرفه خیلی فوقالعاده است. خیلی اینجوری باز، خب دیگه بله، حولش... دیگه حول این همه تقصیر به عمل. به رزق کم کسی راضی بشود، این راضیت مرضیه امینت. پیرامون!
«وَ مَنْ لَمْ یَسْتَحْیِ مِنْ طَلَبِ الْمَعَاشِ خَفَّتْ مُؤْنَتُهُ»؛ کسی اگر حیا نکند از طلب معاش، مؤنَتَش کم میشود، هزینهاش کم میشود. «نَعَمَ أَهْلُهُ». «و نعم اهله» ظاهرش درست بشود حالا. اینجا اشتراکگذاری کردند. «و نعم اهله، خفت مؤنته و نعم اهله». اهلش متنعم میشوند. نسخه اصل این است:
«وَ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِکْمَهَ فِی قَلْبِه»؛ از قبلیاش این بود: کسی حیا نکند از طلب معاش، هزینهاش کم میشود، خانواده متنعم میشوند. و کسی در دنیا زاهد باشد. «فِی الدُّنیا» یعنی نسبت به دنیا زهد. با «فِی» که بیاید، زهد با «عن» که بیاید ببخشید، رغبت با «عن» که میآید معنایی دیگر میدهد. زهد با «فِی» که میآید به معنای رغبت، با «عَن» میآید به معنای، یادم نیست! شاید با «عن» هم... خدا حکمت را در قلب او ثابت میکند. «وَ أَنْطَقَ لِسَانَهُ بِهَا»؛ و زبانش را به حکمت گویا میکند.
این یعنی کار چلۀ اخلاص را انجام میدهد. زهد کار چلۀ اخلاص است. خیلی نکات مهم. اینها را ما توی تنزیر روایات یک بحث اساسی کاربردی باید بشود. روایات مخصوصاً توی بحثهای اخلاقی و معنوی و عرفانی خصوصاً که روایات شبکهسازی بشود. توی فقه شده، معنویت و فقه اکبر و اینها نشده. شما توی اصغر همین باببندی قشنگ کاردست شما میدهد. مجموعهای از روایات کنار همدیگر که میآید قشنگ روشن میشود. این چله الان اخلاص و فلان و اینها، اینها کنار همون بحث حکمت، لسان به حکمت گویا بشود؛ اینها کنار هم اسباب حکمت. البته تا حدی کار شده ولی یک کار علمی دقیق اجتهادی میخواهد. کتاب وسائل. یک راوی که فقط با او آشنایی با روایت داشته باشد که ننوشته، یک فقیه نوشته. کتاب فقهیاش است. مرحوم شیخ صدوق کتابش، کتاب رسالش بوده، رساله مرحوم صدوق، احادیثی که فتوای من را نقل کرده. این خیلی حاشیهای ندارد. چرا یک وقتی یک پاورقی چیزی دارد که یک وقتی هم قرهقاطی شده که همین توی درس خارج خیلی مشکلات درست میکند که معلوم نیست این تیکه مال روایت است یا مال صدوق. شما میآیی با نسخه مقابل میسنجی، توی نسخه دیگر ندارد این تیکه جمله مال صدوق است. پیش فرض. در هر صورت.
«وَ بَصَّرَهُ عُیُوبَ الدُّنْیَا دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا»؛ و خدا او را بینا میکند نسبت به عیوب دنیا. هم درد دنیا را بهت نشان میدهد هم دوای دنیا را. «وَ أَخْرَجَهُ مِنَ الدُّنْیَا سَالِماً إِلَى دَارِ السَّلَامِ»؛ «سَلامٌ عَلَیْکَ یَوْمَ وُلِدْتَ وَ یَوْمَ أَمُوتُ وَ یَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا». چه سلامت میدهد به انسان؟ زهد. که حضرت عیسی نماد زهد بود که امیرالمومنین علیهالسلام در نهجالبلاغه درمورد زهد عیسی مفصل صحبت میکند. توفیق عمل به این احادیث را عنایت کند. الحمدلله.
در حال بارگذاری نظرات...