‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم
من امیرالمؤمنین علیه‌السلام: «اَنه قال لا یُعدَم الصبور ظفراً و إن طالَ بهِ الزمان.»
خیلی حدیث قشنگی است. می‌فرماید که امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «صبور ظفر را از دست نمی‌دهد، پیروزی، چیرگی، غلبه؛ صبور به ظفر می‌رسد، هرچند زمان طول بکشد، ولو طولانی بشود.» کسی که صبر کند، چون معیت خدا را دارد؛ دیگر «انّ الله مع‌الصابرین.» چون خدا با اوست، یعنی حق با اوست. چون حق با اوست، پس پیروزی با اوست و این غلبه وقتی خودش را نشان می‌دهد، ولو طول بکشد، ممکن است وقتی صدها سال طول بکشد تا اینکه این غلبه، پیروزی خودش را نشان دهد.
حدیث بعد دوباره از امیرالمؤمنین: «مَن لم يُنجِهِ الصّبرُ أهلَکه الجَزَع.»
کسی که صبر او را نجات ندهد، جزع او را هلاک می‌کند. در مشکلات و مصائب و سختی‌ها و گرفتاری‌ها و فشارها و این‌ها، اونی که انسان را نجات می‌دهد، صبر است وگرنه جزع و بی‌تابی، عرض کنم خدمت شما که دلتنگی، شکایت و گله و این‌ها، این باعث هلاکت می‌شود؛ یعنی انسان نه بهره‌ای می‌برد از آن مشکل و مصیبت، نه نوع مصیبت کم می‌شود. کسی با جزع و فزع، تا حالا مصیبتی را از خودش برنداشته. حالا کسی عزیزی را از دست داده، هر چقدر جزع و فزع کند. صبر باعث می‌شود که توشه بردارد از این مصیبت؛ معنویاتی کسب بکند، یک تحولی برایش حاصل شود، انگیزه خیلی صورت بگیرد، عبرت بگیرد، وجوه مثبت معنوی. ولی جزع چی؟ هم این مصیبت را تغییر نمی‌دهد، هم هیچی گیر آدم نمی‌آید، جزع انسان را هلاک می‌کند.
حدیث بعدی که امیرالمؤمنین: «الصّبرُ یُنازِلُ الحَدَثانَ و الجَزَعُ مِن أَعوانِ الزمان.»
صبر، تیر می‌اندازد، نقل تیر، تیر می‌اندازد به سمت حدثان، حوادث. خیلی جالب است، یعنی صبر باعث می‌شود که انسان... آها! یعنی یک حضور فعالانه دارد، نه منفعلانه. صبر اصلاً یک حرکت فعالانه است. این جوری نیستش که مثل... آها! مثل مسیحی‌ها. دیشب از برنامه‌های ماهواره برنامه‌ای آورده بودند، تبلیغات برنامه کودک، شبکه‌های مسیحی، شبکه سون. یک برنامه‌اش را نگاه می‌کردیم. خیلی برای من جالب بود. به بچه‌ها یاد می‌دادند توسری‌خوری را. عروسک می‌آمد می‌گفتش که: «امروز من گم کردم، امروز خیلی عصبانی شدم و این‌ها. الان پشیمونم، دلم، محبت از دلم رفته و فلان.» و خانمی که بغل این عروسک بود، بهش یاد می‌داد که وقتی کسی بهت ظلم می‌کند... آموزش اخلاق خوب. اخلاقی که باعث بشود که اسرائیل و آمریکا راحت بتوانند کارشان را بکنند، در کار خودشان راحت باشند. اخلاقی که به نفع سکولار استکبار است.
آقا، سکولار استکباری! من دیشب عرض کردم که دیدیم عرض بکنم که این خیلی درس بود برای من. خیلی وقت‌ها مفاهیم اخلاقی، پیام‌های اخلاقی که ما می‌دهیم، آخرش به نفع کی دارد می‌شود؟ تهش به نفع شیطان است، آخرش. من بردم این‌ها یک مشت آدم‌های خشک منجمد، توسری‌خور، ساکت، آرومی که نفتشان را ببرند هیچی نمی‌گویند، به کشورشان تجاوز بشود هیچی نمی‌گویند، ناموس و مال و عزت و این‌ها، هرچه، بلکه می‌ریزند تو خیابان خوشحالی می‌کنند، عالی! یعنی درس اخلاقی که از تویش این‌ها دربیاید، خود استکبار پول می‌دهد اساس اخلاق تربیت عارف می‌سازد، رساله منتشر می‌کند، عارف می‌سازد. این خیلی مهم است. در مورد مفهوم صبر نباید به نحوی صحبت کرد که تهش به نفع شیطان بشود. الان این باب صبر بود دیگر، درسته؟ باب ۲۵ باب صبر بود. در مورد صبر این روایتی که خواندیم، صبر منفعلانه نیست. صبر فعالانه است، نه یعنی هرچی شد صبر کن، نفتت را بردند تحمل کن، توسرت زدم تحمل، تحریم کردیم لبخند بزن! ان‌شاءالله تحریم‌ها را برمی‌دارند. صبر نیست که!
می‌فرماید صبر، این که شما به سوی حوادث تیر پرتاب کنی با صبر، یعنی با وقایع، را مثبت کنی، جبهه حق را پیش ببری، جبهه باطل را زمین‌گیر کنی. پس صبری صبر است که از او تقویت جبهه حق دربیاید، برای همین می‌فرماید ظفر با صبر است، پیروزی ظفر. هم صبری که حضرت امام در مسائل گوناگون انقلاب داشتند نسبت به بنی‌صدر؛ چه صبری کردند! صبر ظفرزا بود، صبر عزتمندانه و قدرتمندانه بود. چهره نفاق روشن بشود. بله، بله، بله. حالا مثلاً تصور کن این‌ها جزع می‌کردند، سر و صدا و بریزیم تو خیابان و شورش و کودتا، نفی بکنیم. ها! این هم باز در وقت خودش لازم است و یک وقتی باید شما یک حرکت و تظاهرات انقلابی داشته باشید و در آن صبر کنید. مردم بریزند تو خیابان صبر کنند. هرچی شد می‌کشند، می‌زنند، اسیر می‌کنند، زندانی می‌کنند. اینجا صبر بر این‌ها باید... پس ببینیم تو جبهه حق، پیشبرد جبهه حق. این با صبر است. من یک جاهایی باید تحمل بکنم، مظلومیت بپذیرم، تهمت قبول کنم، آزار ببینم، اذیت بشوم، برنامه زندگیم به هم بخورد، از زن و بچه دور بیفتم. خود مقام معظم رهبری؛ من این کتابی که جدیداً چاپ شده از زندگینامه ایشان، بخش زیادی از کتاب را خواندم، از تاریخ از زندگانی ایشان از اول شروع کردم تا سال ۹، قبل انقلاب. خیلی برای من جالب بود. ایشان ۸ بار زندان افتاده که حالا تو برخی مواقع زندان‌های خیلی مخوف و سخت و پرفشار، ضد خرابکاری، موزه عبرت بهش می‌گویند. بعد تبعیدهایی که ایشان داشته، دوری از خانواده، تبعیدهایی که بود، به جیرفت، عرض کنم که زابل، زاهدان. و این فشارهایی که ایشان تحمل کرده، سختی‌هایی که تحمل کرده قبل انقلاب، بعد انقلاب بیشتر شده. بعد انقلاب که مسئولیت پیدا کرده، هر چقدر مسئولیت رفته جلوتر و بالاتر، مشکلات و فشارهایشان بیشتر شد. این صبر است. صبر یکی دارد کار را پیش می‌برد. خوب ما وقتی قدرت نداریم، صبر می‌کنیم. قدرت که پیدا کردیم، آن وقت تلافی صبر اصفهان. وقتی شما قدرت نداری برای پیشبرد حق، یک مقدار باید صبر بکنی. قدرت که پیدا کردی، بیشتر صبر در قدرت.
خلاصه، بحث صبر خیلی بحث مهمی است. امیرالمؤمنین می‌فرماید که تیر پرتاب می‌کند کسی صبر می‌کند به سمت حوادث، یعنی دارد به نفع جبهه حق مسائل را پیش می‌برد. آفات و شرور و مشکلات و مصیبت‌هایی که ممکن است دامنگیر جبهه حق بشود، این دارد با صبرش پس می‌زند، کنار می‌زند. یک ملت وقتی صبر می‌کند، کارش پیش می‌رود، چهره نفاق روشن می‌شود، استکبار زمین‌گیر می‌شود، به آن اهداف خودش نزدیک می‌شود و جزع از اعوان زمان است. خیلی راحت عجیبه! وقتی کسی جزع می‌کند، زمان را کمک می‌کند! یعنی چی؟ جزع، جزع از یاوران زمان است. یعنی چه از یاوران زمانه؟ یعنی این که این باعث می‌شود که زمانه، زمانه‌ای که با او درافتاده، شرایطی که برایش سخت شده، آن سختی شرایط تقویت بشود، بحران و این‌ها، این تقویت می‌شود. این با جزع و فزعش دارد شرایط را سخت‌تر می‌کند، به هم می‌ریزد. ان‌شاءالله صبر!